1. a significant change in their foreign policy
دگرگونی مهمی در سیاست خارجی آنها
2. a significant drop in incomes
نزول قابل ملاحظه ی درآمدها
3. a significant majority were in the 9-10 age bracket
اکثریت قابل ملاحظه ای (از آنان) بین سنین نه و ده بودند.
4. his significant smile!
لبخند معنی دار او!
5. the most significant result of these discussions
مهمترین نتیجه ی این مذاکرات
6. His most significant political achievement was the abolition of the death penalty.
[ترجمه ترگمان]مهم ترین دستاورد سیاسی او لغو مجازات اعدام بود
[ترجمه گوگل]مهمترین دستاورد سیاسی او لغو مجازات اعدام بود
7. The amniocentesis test carries a significant risk of miscarriage.
[ترجمه ترگمان]آزمایش amniocentesis خطر ابتلا به سقط جنین را به همراه دارد
[ترجمه گوگل]تست آمنیوسنتز خطر خطر سقط جنین را افزایش می دهد
8. Penicillin was an extremely significant medical discovery.
[ترجمه ترگمان]Penicillin یک کشف بسیار مهم پزشکی بود
[ترجمه گوگل]پنیسیلین یک کشف بسیار مهم پزشکی بود
9. A small but significant number of 11-year-olds are illiterate.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از کودکان ۱۱ ساله بی سواد هستند
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از 11 ساله، بی سواد است
10. The move was regarded as significant in Japan.
[ترجمه ترگمان]این حرکت در ژاپن قابل توجه بود
[ترجمه گوگل]این حرکت در ژاپن قابل توجه بود
11. This is a significant contribution to knowledge.
[ترجمه ترگمان]این یک کمک قابل توجه برای دانش است
[ترجمه گوگل]این سهم مهم در دانش است
12. The Chinese Dragon Boat Festival is a significant holiday celebrated in China, and the one with the longest history. The Dragon Boat Festival is celebrated by boat races in the shape of dragons. Competing teams row their boats forward to a drumbeat racing to reach the finish end first.
[ترجمه ترگمان]جشنواره قایق اژدها چینی یک روز تعطیل مهم در چین و یکی با طولانی ترین تاریخ است جشنواره قایق اژدها توسط مسابقات قایقرانی در شکل اژدها جشن گرفته می شود تیم های رقابت، قایق های خود را به سمت جلو پیش می برند تا به انتهای نهایی برسند
[ترجمه گوگل]جشن قایق اژدها چینی یک جشن قابل توجهی است که در چین برگزار می شود و یکی از طولانی ترین تاریخ ها است جشن قایق اژدها توسط نژادهای قایق در شکل اژدها جشن گرفته می شود تیم های رقابت ها قایق های خود را به جلو به مسابقات درامبلد راندند تا برای رسیدن به پایان به پایان برسند
13. This is a significant piece of legislation.
[ترجمه ترگمان]این یک قانون گذاری مهم است
[ترجمه گوگل]این یک بخش مهم از قانون است
14. There has been a significant increase in the number of women students in recent years.
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر تعداد زنان دانشجو افزایش قابل توجهی داشته است
[ترجمه گوگل]در سالهای اخیر افزایش تعداد دانشجویان زن در این کشور افزایش چشمگیری یافته است
15. He has won over a significant number of the left-wing deputies.
[ترجمه ترگمان]او بر تعداد قابل توجهی از نمایندگان جناح چپ پیروز شده است
[ترجمه گوگل]او تعداد قابل توجهی از معاونان چپ را به دست آورده است
16. There are no significant differences between the education systems of the two countries.
[ترجمه ترگمان]بین سیستم های آموزشی دو کشور تفاوت معنی داری وجود ندارد
[ترجمه گوگل]تفاوت بین سیستم های آموزشی دو کشور تفاوت معنی داری وجود ندارد
17. Today is a significant day for me.
[ترجمه ترگمان]امروز روز مهمی برای من است
[ترجمه گوگل]امروز روز خوبی برای من است
18. They have had a significant change in policy on paternity leave.
[ترجمه ترگمان]آن ها تغییر مهمی در سیاست در رابطه با این مرخصی داشتند
[ترجمه گوگل]آنها تغییرات مهمی در سیاست گذراندن دوران کودکی داشته اند
19. Recent elections have shown significant gains by right-wing groups.
[ترجمه ترگمان]انتخابات اخیر دستاوردهای قابل توجهی را توسط گروه های جناح راست نشان داده است
[ترجمه گوگل]انتخابات اخیر نشان می دهد که گروه های راست دست به دست آورده اند