خوراک بهداشتی، غذای سالم (به ویژه خوراک عاری از مواد شیمیایی و احیانا مضر)
health food
خوراک بهداشتی، غذای سالم (به ویژه خوراک عاری از مواد شیمیایی و احیانا مضر)
انگلیسی به فارسی
غذا برای سلامتی
خوراک بهداشتی، غذای سالم (بهویژه خوراک عاری از مواد شیمیایی و احیانا مضر)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: food believed to be esp. good for one's health, such as food that is organically grown and contains no chemical additives.
• food thought to be very healthful (i.e. food grown with natural fertilizers and free of additives)
health foods are natural foods without artificial ingredients which people buy because they consider them to be good for them.
health foods are natural foods without artificial ingredients which people buy because they consider them to be good for them.
دیکشنری تخصصی
[صنایع غذایی] غذای حیات بخش : غذای خیلی مغذی و سالم.
مترادف و متضاد
healthful food
Synonyms: fiber, lite food, low-calorie food, low-fat food, natural food, nonfat food, organic food, roughage
جملات نمونه
1. Health food supporters are always evangelizing.
[ترجمه ترگمان]حامیان غذاهای سالم همیشه evangelizing هستند
[ترجمه گوگل]حامیان غذا سلامت همیشه تبعیض آمیز هستند
[ترجمه گوگل]حامیان غذا سلامت همیشه تبعیض آمیز هستند
2. Harvey's a great believer in health food.
[ترجمه ترگمان]Harvey به غذای سالم معتقد است
[ترجمه گوگل]هاروی یک ایماندار بزرگ در غذای بهداشتی است
[ترجمه گوگل]هاروی یک ایماندار بزرگ در غذای بهداشتی است
3. I buy unbleached flour from the local health food store.
[ترجمه ترگمان]من آرد unbleached را از فروشگاه مواد غذایی محلی می خرم
[ترجمه گوگل]من از آرد نباشید از فروشگاه مواد غذایی بهداشت محلی خریداری می کنم
[ترجمه گوگل]من از آرد نباشید از فروشگاه مواد غذایی بهداشت محلی خریداری می کنم
4. Essential oils can be bought from most good health food shops.
[ترجمه ترگمان]روغن های ضروری را می توان از اغلب فروشگاه های غذاهای سالم خریداری کرد
[ترجمه گوگل]روغن های ضروری را می توان از مغازه های بهداشت مواد غذایی سالم خریداری کرد
[ترجمه گوگل]روغن های ضروری را می توان از مغازه های بهداشت مواد غذایی سالم خریداری کرد
5. She started to become/wax lyrical about health food.
[ترجمه ترگمان]او شروع کرد به تبدیل شدن به موم در مورد غذاهای سالم
[ترجمه گوگل]او شروع به تبدیل شدن به موادی در مورد غذاهای بهداشتی کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به تبدیل شدن به موادی در مورد غذاهای بهداشتی کرد
6. These can be purchased at health food stores or supermarkets.
[ترجمه ترگمان]اینها را می توان در فروشگاه های مواد غذایی و یا سوپر مارکت ها خریداری کرد
[ترجمه گوگل]اینها را می توان در فروشگاه های بهداشت مواد غذایی یا سوپر مارکت ها خریداری کرد
[ترجمه گوگل]اینها را می توان در فروشگاه های بهداشت مواد غذایی یا سوپر مارکت ها خریداری کرد
7. A health food store is a good place to look for herbs.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه غذاهای سالم جای خوبی برای جستجوی گیاهان است
[ترجمه گوگل]یک فروشگاه غذای سالم محل خوبی برای جستجوی گیاهان است
[ترجمه گوگل]یک فروشگاه غذای سالم محل خوبی برای جستجوی گیاهان است
8. A health food store is a good place to search for the herbs listed above.
[ترجمه ترگمان]یک فروشگاه غذاهای سالم جای خوبی برای جستجوی گیاهان فهرست شده در بالا است
[ترجمه گوگل]یک فروشگاه غذای سالم محل خوبی برای جستجوی گیاهان ذکر شده در بالا است
[ترجمه گوگل]یک فروشگاه غذای سالم محل خوبی برای جستجوی گیاهان ذکر شده در بالا است
9. Maybe it's that the appetizers aren't exactly health food.
[ترجمه ترگمان]شاید به خاطر این است که پیش غذا درست غذا نیستند
[ترجمه گوگل]شاید این اشتباه است که غذاهای دقیقا بهداشتی نیستند
[ترجمه گوگل]شاید این اشتباه است که غذاهای دقیقا بهداشتی نیستند
10. Available from all good health food stores, Superdrug and Boots Food Centres.
[ترجمه ترگمان]این محصول از تمامی فروشگاه های مواد غذایی سالم، Superdrug و Centres در دسترس است
[ترجمه گوگل]در دسترس همه از فروشگاه های مواد غذایی بهداشت خوب، Superdrug و مراکز مواد غذایی چکمه
[ترجمه گوگل]در دسترس همه از فروشگاه های مواد غذایی بهداشت خوب، Superdrug و مراکز مواد غذایی چکمه
11. Barrett health food stores and transfer 176 stores to its chemist division.
[ترجمه ترگمان](برت)، فروشگاه های مواد غذایی و ۱۷۶ مغازه را به بخش chemist انتقال می دهد
[ترجمه گوگل]فروشگاه Barrett سلامت مواد غذایی و انتقال 176 فروشگاه به بخش شیمیایی خود را
[ترجمه گوگل]فروشگاه Barrett سلامت مواد غذایی و انتقال 176 فروشگاه به بخش شیمیایی خود را
12. They decided to open a health food store-but a health food store with a difference.
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند یک فروشگاه مواد غذایی را باز کنند - اما یک فروشگاه مواد غذایی با یک تفاوت
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند یک فروشگاه غذای بهداشتی را باز کنند اما یک فروشگاه غذای سالم با تفاوت
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند یک فروشگاه غذای بهداشتی را باز کنند اما یک فروشگاه غذای سالم با تفاوت
13. We go to the health food store, where I buy yet another bathing product because it is natural and smells good.
[ترجمه ترگمان]ما به فروشگاه غذاهای سالم می رویم، جایی که من هنوز یک محصول شنا دیگر را خریداری می کنم، چون طبیعی است و بوی خوبی می دهد
[ترجمه گوگل]ما به فروشگاه غذای سلامتی می رویم، جایی که من دیگر محصول حمام را خریدم زیرا طبیعی است و بوی خوبی دارد
[ترجمه گوگل]ما به فروشگاه غذای سلامتی می رویم، جایی که من دیگر محصول حمام را خریدم زیرا طبیعی است و بوی خوبی دارد
14. The noodles are being marketed as a health food.
[ترجمه ترگمان]نودل به عنوان غذای سالم به بازار عرضه می شوند
[ترجمه گوگل]رشته فرنگی به عنوان یک غذای سالم عرضه می شود
[ترجمه گوگل]رشته فرنگی به عنوان یک غذای سالم عرضه می شود
15. But as the burgeoning health food stores testify, there is a lot more to the dietary supplements market than this.
[ترجمه ترگمان]اما همانطور که فروشگاه های مواد غذایی سلامت شهادت می دهند، بیش از این در بازار مکمل های غذایی وجود دارد
[ترجمه گوگل]اما همانطور که فروشگاه های مواد غذایی پر از سلامت گواهی می دهند، بازار مکمل های غذایی بیشتر از این است
[ترجمه گوگل]اما همانطور که فروشگاه های مواد غذایی پر از سلامت گواهی می دهند، بازار مکمل های غذایی بیشتر از این است
کلمات دیگر: