کلمه جو
صفحه اصلی

inorganic


معنی : جامد، معدنی، کانی، غیر الی
معانی دیگر : ناآلی (بیشتر ترکیب های غیرآلی دارای کربن نیستند و از مواد کانی به دست می آیند)، غیر آلی، وابسته به شیمی ناآلی

انگلیسی به فارسی

غیر الی، کانی، معدنی، جامد


غیر معدنی، معدنی، کانی، غیر الی، جامد


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: inorganically (adv.)
(1) تعریف: lacking the qualities, structure, and composition of living organisms; inanimate.
مشابه: lifeless

(2) تعریف: of a chemical substance, not containing carbon.

(3) تعریف: lacking a coherent or systematic structure or organization.

• not organic, inanimate, not having the structure and composition of living organisms
inorganic substances are substances such as stone and metal that do not come from living things.

دیکشنری تخصصی

[خودرو] مواد معدنی
[زمین شناسی] نا آلی، معدنی ماده ای است که از کانی بدست می آید نه از موجودات آلی
[نساجی] غیر آلی - معدنی

مترادف و متضاد

جامد (صفت)
rigid, solid, massy, exanimate, heavyset, insensitive, illiquid, inorganic

معدنی (صفت)
inorganic, mineral

کانی (صفت)
inorganic, mineral

غیر الی (صفت)
inorganic

not organic


Synonyms: dead, extinct, inanimate, lifeless, manmade, mineral, not living, not natural


Antonyms: organic


جملات نمونه

1. inorganic chemistry
شیمی ناآلی،شیمی کانی (یا معدنی)

2. plants elaborate organic compounds from inorganic by means of photosynthesis
گیاهان به وسیله ی فروغ آمایی از مواد غیرآلی مواد آلی می سازند.

3. The fundamentals of inorganic chemistry are very important.
[ترجمه ترگمان]اصول شیمی معدنی بسیار مهم هستند
[ترجمه گوگل]اصول شیمی معدنی بسیار مهم هستند

4. Salt is an inorganic chemical.
[ترجمه ترگمان]نمک یک ماده شیمیایی غیر آلی است
[ترجمه گوگل]نمک یک ماده شیمیایی معدنی است

5. The meteorites contained only inorganic material.
[ترجمه ترگمان]The حاوی تنها مواد غیرآلی بودند
[ترجمه گوگل]شهاب سنگ ها تنها مواد معدنی را تشکیل می دهند

6. Inorganic salts such as sodium chloride, potassium chloride and potassium iodide form eutectic mixtures with water.
[ترجمه ترگمان]نمک های غیر آلی مثل سدیم کلرید، پتاسیم کلرید و پتاسیم یدید با آب مخلوط های اوتکتیک را شکل می دهند
[ترجمه گوگل]نمک های معدنی مانند کلرید سدیم، کلرید پتاسیم و یدید پتاسیم، مخلوط یوتکتیک با آب را تشکیل می دهند

7. There he worked on the unfashionable inorganic chemistry; his science was always to be on the boundary of physics and chemistry.
[ترجمه ترگمان]در آنجا شیمی معدنی از مد افتاده کار می کرد؛ علم او همواره در مرز فیزیک و شیمی بود
[ترجمه گوگل]او در شیمی شیمی غیرمجاز شیمیایی کار می کرد؛ علم او همیشه در مرز فیزیک و شیمی بوده است

8. Rocks and minerals are inorganic.
[ترجمه ترگمان]سنگ ها و مواد معدنی معدنی هستند
[ترجمه گوگل]سنگها و مواد معدنی غیر معدنی هستند

9. Inorganic chemistry in particular provided the bulk of new pigments based on chromium, cadmium, cobalt, zinc, copper and arsenic.
[ترجمه ترگمان]شیمی آلی به طور خاص حجم رنگدانه های جدید براساس کروم، کادمیم، کبالت، روی، مس و آرسنیک را فراهم کرده است
[ترجمه گوگل]شیمی معدنی به ویژه مقدار زیادی رنگدانه را بر اساس کروم، کادمیوم، کبالت، روی، مس و آرسنیک فراهم می کند

10. Bones and teeth are made from quite simple inorganic compounds which in their normal crystalline and glassy forms are very brittle.
[ترجمه ترگمان]استخوان ها و دندان ها از ترکیبات غیر آلی ساده ساخته می شوند که در شکل های طبیعی و بلورین آن ها بسیار شکننده هستند
[ترجمه گوگل]استخوان ها و دندان ها از ترکیبات معدنی بسیار ساده ای ساخته شده اند که در فرم های طبیعی و کریستالی بسیار شکننده هستند

11. Glass could be impregnated with inorganic pesticides, then ploughed into the land.
[ترجمه ترگمان]شیشه را می توان با سموم غیر آلی آغشته کرد و سپس به زمین شخم زد
[ترجمه گوگل]شیشه را می توان با آفت کش های غیر آلی آغشته کرد، سپس به زمین فرو ریخت

12. Practically any archaeological in exceptional circumstances. inorganic materials survive far ones.
[ترجمه ترگمان]عملا هر باستان شناسی در شرایط استثنایی مواد غیر آلی جان سالم به در می برند
[ترجمه گوگل]تقریبا هر گونه باستان شناسی در شرایط استثنایی مواد معدنی زنده ماندن دورتر می شوند

13. Another grouping can be between organic and inorganic soils which relates to alkali soluble and acid soluble soils.
[ترجمه ترگمان]یک گروه بندی دیگر را می توان بین خاک آلی و غیر آلی که مربوط به آب و خاک محلول در محلول اسیدی است، به وجود آورد
[ترجمه گوگل]گروه دیگر می تواند بین خاک های آلی و غیر آلی است که مربوط به خاک های محلول در محلول قلیایی و قلیایی است

14. Although we restrict the name mineral to inorganic substances, there are many naturally occurring organic components of rocks.
[ترجمه ترگمان]اگرچه ما نام مواد معدنی را به مواد غیر آلی محدود می کنیم، اما بسیاری از اجزای آلی طبیعی در حال رخ دادن هستند
[ترجمه گوگل]گرچه ما نام ماده معدنی را به مواد غیر معدنی محدود می کنیم، بسیاری از اجزای طبیعی ارگانیسم های سنگی وجود دارند

اصطلاحات

inorganic chemistry

شیمی غیرآلی، شیمی کانی (یا معدنی)


پیشنهاد کاربران

غیر آلی، معدنی


کلمات دیگر: