(تنکردشناسی) اینترفرون
interferon
(تنکردشناسی) اینترفرون
انگلیسی به فارسی
(تنکردشناسی) اینترفرون
اینترفرون
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: any of several proteins that are produced by a cell in response to a viral infection and that act to prevent reproduction of the virus.
• protein produced by an animal cell in response to a virus (chemistry)
دیکشنری تخصصی
[صنایع غذایی] اینترفرون : نوعی پروتئین که در نتیجه عفونت ویروسی تولید و مانع تکثیر ویروس مربوطه می شود
جملات نمونه
1. Loss of viral replication by interferon can lead to a substantial regression of liver disease and probably prolonged survival.
[ترجمه ترگمان]فقدان تکثیر ویروسی توسط اینترفرون می تواند منجر به یک رگرسیون اساسی از بیماری کبد و احتمالا بقای طولانی مدت شود
[ترجمه گوگل]از دست دادن تکرار ویروسی توسط اینترفرون می تواند منجر به رگرسیون شدید بیماری کبد و احتمالا بقای طولانی مدت شود
[ترجمه گوگل]از دست دادن تکرار ویروسی توسط اینترفرون می تواند منجر به رگرسیون شدید بیماری کبد و احتمالا بقای طولانی مدت شود
2. A relation between liver failure and interferon alfa seems probable in the patients who did not have hepatic decompensation before treatment.
[ترجمه ترگمان]رابطه بین شکست کبد و اینترفرون به نظر می رسد که در بیمارانی که قبل از درمان اسهال did نداشتند
[ترجمه گوگل]ارتباط بین نارسایی کبدی و اینترفرون آلفا احتمالا در بیمارانی است که قبل از درمان اختلال کبدی نداشته اند
[ترجمه گوگل]ارتباط بین نارسایی کبدی و اینترفرون آلفا احتمالا در بیمارانی است که قبل از درمان اختلال کبدی نداشته اند
3. For interferon has been dangled as a bait before investors with more money than scientific sense.
[ترجمه ترگمان]زیرا اینترفرون به عنوان طعمه برای سرمایه گذاران با پول بیشتر از مفهوم علمی آویزان شده اند
[ترجمه گوگل]برای اینترفرون به عنوان یک طعمه به سرمایه گذاران با پول بیشتری نسبت به علم غرق شده است
[ترجمه گوگل]برای اینترفرون به عنوان یک طعمه به سرمایه گذاران با پول بیشتری نسبت به علم غرق شده است
4. For the media, interferon was a glamorous new arrival on the pharmaceutical scene.
[ترجمه ترگمان]برای رسانه ها، اینترفرون یک ورود پر زرق و برق به صحنه داروسازی بودند
[ترجمه گوگل]برای رسانه ها، اینترفرون یک ورودی پر زرق و برق جدید در صحنه دارویی بود
[ترجمه گوگل]برای رسانه ها، اینترفرون یک ورودی پر زرق و برق جدید در صحنه دارویی بود
5. For the time being however, interferon remains very much an experimental drug whose full clinical value has yet to be determined.
[ترجمه ترگمان]با این حال، اینترفرون به مقدار بسیار زیادی داروی آزمایشی باقی می ماند که ارزش بالینی کامل آن هنوز تعیین نشده است
[ترجمه گوگل]با این حال، در حال حاضر، اینترفرون بسیار باقی مانده دارو تجربی است که ارزش کل بالینی آن هنوز تعیین نشده است
[ترجمه گوگل]با این حال، در حال حاضر، اینترفرون بسیار باقی مانده دارو تجربی است که ارزش کل بالینی آن هنوز تعیین نشده است
6. Dose-responses of inhibition by interferon of viral entry and endocytosis are similar, suggesting that the effect of endocytosis is inhibited.
[ترجمه ترگمان]پاسخ های ناشی از مهار اینتگراز توسط اینترفرون از ورود ویروسی و endocytosis مشابه هستند، که نشان می دهد اثر of مهار شده است
[ترجمه گوگل]دوز پاسخ های مهار با اینترفرون ورودی ویروسی و اندوسیتوز مشابه است، که نشان می دهد که اثر اندوسیتوز مهار می شود
[ترجمه گوگل]دوز پاسخ های مهار با اینترفرون ورودی ویروسی و اندوسیتوز مشابه است، که نشان می دهد که اثر اندوسیتوز مهار می شود
7. Usually interferon is given in a single continuous course.
[ترجمه ترگمان]معمولا اینترفرون در یک مسیر پیوسته ارایه می شوند
[ترجمه گوگل]معمولا اینترفرون در یک دوره پیوسته داده می شود
[ترجمه گوگل]معمولا اینترفرون در یک دوره پیوسته داده می شود
8. While interferon production was certainly induced by this compound its efficacy in treating viral infections bas so far been disappointing.
[ترجمه ترگمان]درحالیکه اینترفرون به طور حتم توسط این ترکیب القا شده بودند، اثربخشی آن در درمان عفونت های ویروسی خیلی ناامید کننده بود
[ترجمه گوگل]در حالی که تولید اینترفرون قطعا توسط این ترکیب ایجاد شده بود، اثربخشی آن در درمان عفونت های ویروسی تا کنون ناامید کننده بود
[ترجمه گوگل]در حالی که تولید اینترفرون قطعا توسط این ترکیب ایجاد شده بود، اثربخشی آن در درمان عفونت های ویروسی تا کنون ناامید کننده بود
9. An alternative to using interferon itself as an anti-viral drug is to use chemicals that induce cells to make their own interferon.
[ترجمه ترگمان]یک جایگزین برای استفاده از اینترفرون به عنوان یک داروی ضد ویروسی استفاده از مواد شیمیایی است که سلول ها را وادار به ساختن اینترفرون می کند
[ترجمه گوگل]یک جایگزین برای استفاده از اینترفرون خود به عنوان یک داروی ضد ویروسی، این است که از مواد شیمیایی استفاده کنید که باعث ایجاد سلولهای اینترفرون می شوند
[ترجمه گوگل]یک جایگزین برای استفاده از اینترفرون خود به عنوان یک داروی ضد ویروسی، این است که از مواد شیمیایی استفاده کنید که باعث ایجاد سلولهای اینترفرون می شوند
10. Trials of interferon in viral disease have certainly met with some success.
[ترجمه ترگمان]آزمایش اینترفرون در بیماری های ویروسی قطعا با موفقیت هایی آشنا شده است
[ترجمه گوگل]آزمایشات اینترفرون در بیماری ویروسی قطعا با برخی از موفقیت ها مواجه شده است
[ترجمه گوگل]آزمایشات اینترفرون در بیماری ویروسی قطعا با برخی از موفقیت ها مواجه شده است
11. Tumour necrosis factor, interferon alfa, and interleukin 2 have already been expressed and secreted in high concentrations within certain tumours.
[ترجمه ترگمان]عامل نکروز تومور شناسی اینترفرون از اینترفرون به دست آمده است و در غلظت های بالا در داخل برخی از تومورهای سرطانی مخفی شده اند
[ترجمه گوگل]عامل ناباروری تومور، اینترفرون آلفا و اینترلوکین 2 در غلظت های بالا در برخی از تومورها بیان شده و ترشح شده اند
[ترجمه گوگل]عامل ناباروری تومور، اینترفرون آلفا و اینترلوکین 2 در غلظت های بالا در برخی از تومورها بیان شده و ترشح شده اند
12. Isaacs named the substance interferon, and for some years vigorous efforts were made to develop it into a practical therapeutic agent.
[ترجمه ترگمان]Isaacs به عنوان اینترفرون به نام اینترفرون به کار رفت، و برای چند سال تلاش شدید برای توسعه آن به یک عامل درمانی عملی صورت گرفت
[ترجمه گوگل]اسحاق نام اینترفرون را نام برد و برای چندین سال تلاش شدیدی برای توسعه آن به یک عامل درمانی عملی انجام شد
[ترجمه گوگل]اسحاق نام اینترفرون را نام برد و برای چندین سال تلاش شدیدی برای توسعه آن به یک عامل درمانی عملی انجام شد
13. During the first four days of interferon therapy indomethacin or paracetamol was given to suppress early side effects.
[ترجمه ترگمان]در طول چهار روز اول اینترفرون therapy یا paracetamol برای سرکوب عوارض جانبی اولیه داده شد
[ترجمه گوگل]در طی چهار روز اول درمان اینترفرون، اندومتاسین یا پاراستامول برای جلوگیری از عوارض جانبی اولیه استفاده شد
[ترجمه گوگل]در طی چهار روز اول درمان اینترفرون، اندومتاسین یا پاراستامول برای جلوگیری از عوارض جانبی اولیه استفاده شد
14. Other possible explanations are that interferon alfa is directly toxic to hepatocytes and that it induces autoimmune chronic active hepatitis.
[ترجمه ترگمان]دیگر توضیحات ممکن این است که اینترفرون به طور مستقیم برای hepatocytes سمی هستند و باعث هپاتیت فعال مزمن autoimmune می شوند
[ترجمه گوگل]سایر توضیحات احتمالی این است که اینترفرون الف مستقیما برای هپاتوسیت ها سمی است و باعث ایجاد هپاتیت مزمن فعال مزمن autoimmune می شود
[ترجمه گوگل]سایر توضیحات احتمالی این است که اینترفرون الف مستقیما برای هپاتوسیت ها سمی است و باعث ایجاد هپاتیت مزمن فعال مزمن autoimmune می شود
کلمات دیگر: