1. Cut remaining leek greens into fine shreds.
[ترجمه ترگمان]سبزیجات باقی مانده را به تکه های ریز تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]سبزیجات باقیمانده باقیمانده را به شیرینی های زیبا تبدیل کنید
2. Add leek shreds, parsley, spinach and remaining cider to pan, cover and cook for a further four minutes.
[ترجمه ترگمان]shreds، جعفری، اسفناج و شراب باقیمانده را به ماهی تابه اضافه کنید، و برای چهار دقیقه بیشتر بپزید
[ترجمه گوگل]اسفناج، جعفری، اسفناج و سیب باقی مانده را به مدت 4 دقیقه بیشتر بپزید و آنرا بپوشانید
3. Split the leek in half lengthwise, and cut it into 1/4-inch pieces.
[ترجمه ترگمان]the را در نیمی از طول اسپلیت کرده و آن را به قطعات ۱ \/ ۴ اینچ تقسیم کنید
[ترجمه گوگل]تقسیم گل آذین را به نصف طول و به قطعه های 1/4 اینچ برش دهید
4. For a first course, there is a potato leek soup.
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار، یک سوپ گوجه potato وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای یک دوره اول، یک سوپ لاله سیب زمینی وجود دارد
5. The waiter brought the first course, a simple leek and potato soup.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت اولین درس را آورد، یک سوپ ساده و سوپ گوجه ساده
[ترجمه گوگل]پیشخدمر اولین دوره، یک پیاز ساده و سوپ سیب زمینی را آورد
6. Gently reheat the Light Leek Sauce with the cooking liquor.
[ترجمه ترگمان]به آرامی سس Light را با مشروبات آشپزی گرم می کند
[ترجمه گوگل]سس سفیدرنگ را با مشروب پختن به آرامی گرم کنید
7. Old World leek with a spherical bulb.
[ترجمه ترگمان]دنیای کهنه با یک لامپ کروی
[ترجمه گوگل]لکه های قدیمی جهان با یک لامپ کروی
8. He is always confusing wheat with leek.
[ترجمه ترگمان]همیشه با leek گندم گیج کننده است
[ترجمه گوگل]او همیشه گندم را با لعاب گیج می کند
9. Those disclosures have come from leek leaked records obtained by the Daily Telegraph Newspapernewspaper.
[ترجمه ترگمان]این disclosures از اسناد فاش شده توسط دیلی تلگراف Daily بدست آمده اند
[ترجمه گوگل]این افشاگری ها از پرونده های ناشی از لکه های به دست آمده توسط Newspaperpaper Daily Telegraph گرفته شده است
10. Home eat the leek half - moon box.
[ترجمه ترگمان]خانه، جعبه نیمه ماه را می خورد
[ترجمه گوگل]خانه جعبه نان نیمه ماه را می پوشانید
11. She had to eat the leek then.
[ترجمه ترگمان]اون موقع مجبور بود the رو بخوره
[ترجمه گوگل]او مجبور شد که لکه را بخورد
12. Put in leek andand stew until the chicken become tender and the gravy reduce to half.
[ترجمه ترگمان]کمی خورش کن تا مرغ نرم بشه و the به نصف کاهش پیدا کنه
[ترجمه گوگل]تا زمانی که مرغ مرطوب شود و گوشت را به نصف کاهش دهد، آن را به لپه بمالید و آن را بخورید
13. Quail and Foie Gras Lollipops with Leek and wild Mushroom Cannelloni.
[ترجمه ترگمان]بلدرچین و Foie گراس lollipops با leek و قارچ اتمی وحشی
[ترجمه گوگل]کوسه ها و فوی گراس نان های سفید با چمن و قارچ وحشی Cannelloni