کلمه جو
صفحه اصلی

eec


مخفف: جامعه ی اقتصادی اروپا، بازار مشترک (اروپا)

انگلیسی به فارسی

مخفف: جامعه‌ی اقتصادی اروپا، بازار مشترک (اروپا)


انگلیسی به انگلیسی

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "European Economic Community," an economic association of major western European countries mainly designed to eliminate tariffs on trade among member nations and establish uniform tariffs on goods from other countries; Common Market.

• economic union of some european countries creates in order to unify their trade policies and cancel tax barriers between the member nations
the eec is a term that was used to refer to the ec; an abbreviation for `european economic community'.

دیکشنری تخصصی

[صنایع غذایی] اشرشیا کلی بیماریزا : به گروهی از سویه های Escherchia coli گفته میشود که عامل اسهال کودکان و اسهال مسافرتی هستند.

جملات نمونه

1. Over - production is seriously unbalancing the EEC economy.
[ترجمه ترگمان]تولید بیش از حد، اقتصاد جامعه اقتصادی اوراسیا را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]بیش از حد - تولید به طور جدی توازن اقتصاد EEC است

2. The country is a member country of EEC.
[ترجمه ترگمان]این کشور یک کشور عضو جامعه اقتصادی اورآسیا است
[ترجمه گوگل]کشور کشور عضو EEC است

3. In 1972 Britain left EFTA and joined the EEC.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۲، بریتانیا EFTA را ترک کرد و به جامعه اقتصادی اورآسیا پیوست
[ترجمه گوگل]در سال 1972 بریتانیا EFTA را ترک کرد و به EEC پیوست

4. Non EEC countries pay a higher differential tariff.
[ترجمه ترگمان]کشورهای غیر اقتصادی تعرفه دیفرانسیل بالاتری را می پردازند
[ترجمه گوگل]کشورهای غیر عضو اتحادیه اروپا نرخ تعرفۀ بالاتر را پرداخت می کنند

5. There have been generous donations from EEC funds.
[ترجمه ترگمان]کمک های سخاوتمندانه ای از صندوق اقتصادی اورآسیا به دست آمده است
[ترجمه گوگل]کمک های مالی سخاوتمندانه از صندوق های اقتصادی اتحادیه اروپا صورت گرفته است

6. Currently the EEC Nine is only 64% self sufficient in lamb and mutton and around 95 - 97% in beef.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر جامعه اقتصادی اورآسیا نه تنها ۶۴ درصد خودکفا است و در حدود ۹۵ تا ۹۷ درصد گوشت گوساله دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر EEC نه تنها 64٪ خودکفایی در بره و گوشت گوسفند و حدود 95 تا 97٪ در گوشت گاو است

7. He says negotiations are taking place with the EEC and the World Bank to provide the finance.
[ترجمه ترگمان]او می گوید مذاکرات با جامعه اقتصادی اورآسیا و بانک جهانی برای تامین بودجه انجام می شود
[ترجمه گوگل]او می گوید مذاکرات با اتحادیه اروپا و بانک جهانی برای تأمین مالی صورت می گیرد

8. In line with EEC directives, the programme now includes experience of geriatric, paediatric, obstetric, psychiatric and trauma care.
[ترجمه ترگمان]این برنامه در راستای رهنمودهای اقتصادی اورآسیا، اکنون شامل تجربه of، اطفال، زایمان، روان پزشکی و مراقبت های اورژانسی می شود
[ترجمه گوگل]در راستای دستورالعمل های EEC، این برنامه در حال حاضر شامل تجربه مراقبت های سالمندان، اطفال، زنان، روانپزشکی و تروما است

9. Market opportunities within the EEC undoubtedly exist for animal products.
[ترجمه ترگمان]بدون شک فرصت های بازار برای محصولات حیوانی وجود دارند
[ترجمه گوگل]فرصت های بازار درون EEC بدون شک برای محصولات حیوانی وجود دارد

10. Britain belongs to the EEC.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا به جامعه اقتصادی اوراسیا تعلق دارد
[ترجمه گوگل]بریتانیا متعلق به EEC است

11. This country seems to use many EEC meetings merely to twist the lion's tail.
[ترجمه ترگمان]این کشور به نظر می رسد که از بسیاری از جلسات اقتصادی اوراسیا صرفا برای چرخاندن دم شیر استفاده می کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این کشور از بسیاری از جلسات EEC استفاده کند تا به دمیدن شیر تبدیل شود

12. The EEC ( European Economic Community ) came into being.
[ترجمه ترگمان]جامعه اقتصادی اوراسیا (جامعه اقتصادی اروپا)به وجود آمد
[ترجمه گوگل]EEC (جامعه اقتصادی اروپا) ایجاد شد

13. A sensor data fusion algorithm based on matrix singularity analysis and its application in a certain engine electronic controller(EEC) design are proposed.
[ترجمه ترگمان]الگوریتم ترکیب اطلاعات سنسور بر پایه تحلیل منحصر به فرد ماتریس و کاربرد آن در طراحی کنترل کننده الکترونیکی موتور (EEC)پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]الگوریتم تلفیقی داده ها با استفاده از تجزیه و تحلیل تکینگی ماتریس و کاربرد آن در طراحی یک موتور الکترونیکی (EEC) موتور پیشنهادی پیشنهاد شده است

14. Our commercial laws changed when we joined the EEC.
[ترجمه ترگمان]قوانین تجاری ما در زمان پیوستن ما به جامعه اقتصادی اروپا تغییر کرد
[ترجمه گوگل]قوانین تجاری ما زمانی تغییر کرد که ما به اتحادیه اروپا پیوستیم

15. EEC intends to use a 'high impact' biomass such as corn stover as the high impact biomass for their project.
[ترجمه ترگمان]جامعه اقتصادی اورآسیا قصد دارد از زیست توده تاثیر بالا مانند stover ذرت به عنوان the تاثیر بالا برای پروژه خود استفاده کند
[ترجمه گوگل]EEC قصد دارد از زیست توده ای با تأثیر بالا مانند ذرت به عنوان ماده بیولوژیکی تاثیر گذار برای پروژه خود استفاده کند


کلمات دیگر: