مخفف: turbosupercharger، پیشوند: توربین دار، دارای چرخشزا، توربینی، دورانی، چرخشی، پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
turbo
مخفف: turbosupercharger، پیشوند: توربین دار، دارای چرخشزا، توربینی، دورانی، چرخشی، پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
انگلیسی به فارسی
پیشوندی بمعنی توربینی و وابسته به توربین
توربو، توربینی، وابسته به توربین
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: see turbocharger.
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: turbine.
- turbojet
[ترجمه ترگمان] توربوجت
[ترجمه گوگل] توربوجت
[ترجمه گوگل] توربوجت
• (informal) turbine engine; turbocharger; automobile equipped with a turbocharger
motored by a turbine; capable of performing an action quicker than normal (informal)
a turbo is a fan in a car or plane engine that improves its performance by blowing the fuel vapour into the engine.
motored by a turbine; capable of performing an action quicker than normal (informal)
a turbo is a fan in a car or plane engine that improves its performance by blowing the fuel vapour into the engine.
دیکشنری تخصصی
[خودرو] سیستمی که باعث ورود هوای بیشتر به موتور میشود و با آفزایش میزان هوای ورودی قدرت موتور افزایش میابد. پروانه توربو توسط گازهای خروجی از اگزوز چرخانده میشود.
[کامپیوتر] سریع، توربو حالت سرعت بالا در کامپیوتری که گزینه ای از سرعتهای ساعت را دارد . نام turbo ار کلمه ی turbocharger ( شارژکننده سریع ) گرفته شده، که دستگاهی برای افزایش قدرت موتور اتومبیل است.
[کامپیوتر] سریع، توربو حالت سرعت بالا در کامپیوتری که گزینه ای از سرعتهای ساعت را دارد . نام turbo ار کلمه ی turbocharger ( شارژکننده سریع ) گرفته شده، که دستگاهی برای افزایش قدرت موتور اتومبیل است.
جملات نمونه
1. The rumoured turbo diesel is still some months away.
[ترجمه ترگمان]هنوز چند ماه پیش شایعه شده بود که این موتور توربو جت هنوز چند ماه پیش است
[ترجمه گوگل]دیزل توربو شایعه هنوز چند ماه است
[ترجمه گوگل]دیزل توربو شایعه هنوز چند ماه است
2. The turbo version of the new Golf Diesel is not due until much later in the year.
[ترجمه ترگمان]نسخه توربو دیزل جدید تا خیلی زود در سال جاری نخواهد بود
[ترجمه گوگل]نسخه توربو جدید گلف دیزل نه چندان طولانی در سال است
[ترجمه گوگل]نسخه توربو جدید گلف دیزل نه چندان طولانی در سال است
3. She was among seven passengers aboard the twin-engine turbo prop plane.
[ترجمه ترگمان]او در میان هفت مسافر در هواپیمای توربو جت twin بود
[ترجمه گوگل]او در میان هفت مسافر در هواپیمای توربو دو موتوره بود
[ترجمه گوگل]او در میان هفت مسافر در هواپیمای توربو دو موتوره بود
4. So smooth is the power delivery of the turbo that many drivers might think it a conventional engine.
[ترجمه ترگمان]بنابراین انتقال قدرت توربو جت است که بسیاری از رانندگان به آن فکر می کنند یک موتور معمولی است
[ترجمه گوگل]به طوری صاف است که قدرت تحویل توربو است که بسیاری از رانندگان ممکن است آن را یک موتور معمولی فکر می کنم
[ترجمه گوگل]به طوری صاف است که قدرت تحویل توربو است که بسیاری از رانندگان ممکن است آن را یک موتور معمولی فکر می کنم
5. But while the turbo provides the poke, the diesel factor ensures economic consumption of around 47 miles per gallon.
[ترجمه ترگمان]اما در حالی که توربو فن را تامین می کند، ضریب دیزلی مصرف اقتصادی حدود ۴۷ مایل در هر گالن را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]اما در حالی که توربو شتاب دهنده را فراهم می کند، عامل دیزلی مصرف اقتصادی حدود 47 مایل در هر گالن را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]اما در حالی که توربو شتاب دهنده را فراهم می کند، عامل دیزلی مصرف اقتصادی حدود 47 مایل در هر گالن را تضمین می کند
6. The turbo itself muffles the bike's noise enough to make it road-legal under relaxed U. S. noise regulations.
[ترجمه ترگمان]خود توربو به اندازه کافی سر و صدای موتور را خراب می کند تا آن را تحت کنترل قانونی قرار دهد اس مقررات سر و صدا
[ترجمه گوگل]توربو خود را به اندازه کافی سر و صدا دوچرخه سوار به آن را جاده قانونی تحت آرام U S مقررات سر و صدا
[ترجمه گوگل]توربو خود را به اندازه کافی سر و صدا دوچرخه سوار به آن را جاده قانونی تحت آرام U S مقررات سر و صدا
7. But inexplicably, the executives terminated Turbo Mac, and that was the last straw for Burrell Smith.
[ترجمه ترگمان]اما به طور غیرقابل توجیهی، مدیران اجرایی توربو مک را به اتمام رساندند و این آخرین مرحله برای Burrell اسمیت بود
[ترجمه گوگل]اما غیر قابل توضیح، مدیران توربو مک را خاتمه دادند و این آخرین بار برای بورل اسمیت بود
[ترجمه گوگل]اما غیر قابل توضیح، مدیران توربو مک را خاتمه دادند و این آخرین بار برای بورل اسمیت بود
8. Turbo swills a couple of beers to warm up while his wife and fans gather to cheer him on.
[ترجمه ترگمان]توربو یک زوج آبجو می خواهد که گرم شوند در حالی که همسر و طرفدارانش برای شاد کردن او جمع می شوند
[ترجمه گوگل]توربو یک زن و شوهر از آبجو را گرم می کند تا زمانی که همسرش و طرفداران او جمع شوند تا او را تشویق کنند
[ترجمه گوگل]توربو یک زن و شوهر از آبجو را گرم می کند تا زمانی که همسرش و طرفداران او جمع شوند تا او را تشویق کنند
9. Only the blistering 911 Turbo is quicker.
[ترجمه ترگمان]فقط یه دونه فضول سنج داره سریع تر عمل می کنه
[ترجمه گوگل]تنها 911 توربو اضطراری سریعتر است
[ترجمه گوگل]تنها 911 توربو اضطراری سریعتر است
10. I have a 1988 turbo diesel 90 County.
[ترجمه ترگمان]من یک موتور توربو ۶۰ turbo در سال ۱۹۸۸ دارم
[ترجمه گوگل]من یک توربو دیزل 90 کانتی سال 1988 دارم
[ترجمه گوگل]من یک توربو دیزل 90 کانتی سال 1988 دارم
11. I purchased a 90 turbo diesel 5 in October 198
[ترجمه ترگمان]من در اکتبر سال ۱۹۸ هزار موتور دیزل turbo خریدم
[ترجمه گوگل]من در اکتبر سال 1981 90 توربو دیزل 5 خریدم
[ترجمه گوگل]من در اکتبر سال 1981 90 توربو دیزل 5 خریدم
12. The first turbo trains will go into service next week.
[ترجمه ترگمان]اولین قطار turbo هفته آینده به خدمت خواهد رفت
[ترجمه گوگل]اولین قطار توربو، هفته آینده به خدمت رسانی خواهد انجامید
[ترجمه گوگل]اولین قطار توربو، هفته آینده به خدمت رسانی خواهد انجامید
13. Both the turbo diesels and automatic Mondeos should be available in dealerships shortly.
[ترجمه ترگمان]هر دو دستگاه turbo diesels و Mondeos اتوماتیک باید به زودی در نمایندگی های خود موجود باشند
[ترجمه گوگل]هر دو دیزل توربو و Mondeos اتوماتیک در کوتاه مدت باید در نمایندگی مجاز باشند
[ترجمه گوگل]هر دو دیزل توربو و Mondeos اتوماتیک در کوتاه مدت باید در نمایندگی مجاز باشند
14. A turbo can be changed to bigger sizes but supercharger has limited.
[ترجمه ترگمان]یک توربو می تواند به اندازه های بزرگ تر تغییر کند اما supercharger محدود شده است
[ترجمه گوگل]توربو را می توان به اندازه های بزرگتر تغییر داد، اما سوپر شارژر محدود است
[ترجمه گوگل]توربو را می توان به اندازه های بزرگتر تغییر داد، اما سوپر شارژر محدود است
پیشنهاد کاربران
احتمالا درباه ی سرعت است
اره درسته همون سرعت بالا روی موتورهروسیله ای
پر خوران
مجهز به توربین.
توربین باعث رسیدن هوای بیشتر وافزایش بازدهی در موتور میشود.
توربین باعث رسیدن هوای بیشتر وافزایش بازدهی در موتور میشود.
مخفف کلمه Turbocharger به معنی وسیله نقلیه موتوری مجهز به توربوشارژر.
معنی کامل: یک سوپر شارژر که توسط یک توربین که از گازهای خروجی موتور نیرو می گیرد، به حرکت در می آید.
معنی کامل: یک سوپر شارژر که توسط یک توربین که از گازهای خروجی موتور نیرو می گیرد، به حرکت در می آید.
کلمات دیگر: