1. a regulation cap for nurses
کلاه مقرر شده برای پرستاران
2. the regulation components of a thanksgiving dinner
مخلفات معمولی شام عید شکرگزاری
3. the regulation of prices
نظارت برقیمت ها
4. The regulation was perfunctorily carried out.
[ترجمه ترگمان]مقررات منع شده بود
[ترجمه گوگل]این مقررات به طور کامل انجام شد
5. They are calling for tighter regulation of the industry.
[ترجمه ترگمان]آن ها خواستار مقررات محکم تر در این صنعت هستند
[ترجمه گوگل]آنها خواستار تنظیم دقیقتر صنعت هستند
6. It is a regulation of the football club that dogs are not allowed inside.
[ترجمه ترگمان]این مقررات باشگاه فوتبال است که سگ ها اجازه ورود به آن را ندارند
[ترجمه گوگل]این مقررات مربوط به باشگاه فوتبال است که سگها در داخل مجاز نیستند
7. The regulation allows of no variation.
[ترجمه ترگمان]این مقررات هیچ تغییری را مجاز نمی کند
[ترجمه گوگل]مقررات اجازه هیچ تغییری را نمی دهد
8. Infringement of this regulation would automatically rule you out of the championship.
[ترجمه ترگمان]تنظیم این مقررات به طور خودکار شما را از رقابت ها خارج خواهد کرد
[ترجمه گوگل]نقض این قانون به طور خودکار شما را از قهرمانی خارج خواهد کرد
9. There's absolutely no regulation of cigarettes to make sure that they don't include poisonous substances.
[ترجمه ترگمان]مطلقا هیچ آیین نامه برای سیگار وجود ندارد تا مطمئن شود که مواد سمی شامل نمی شوند
[ترجمه گوگل]هیچ قاعده ای در رابطه با سیگار وجود ندارد تا اطمینان حاصل شود که مواد سمی را شامل نمی شود
10. She was wearing the regulation uniform of tunic, hat and tie.
[ترجمه ترگمان]لباس رسمی نیم تنه و کلاه و کراوات به تن داشت
[ترجمه گوگل]او پوشیدنی از لباس پوشیدن لباس، کلاه و کراوات بود
11. There is a regulation that large trucks must not use this road.
[ترجمه علی] قوانینی در اینجا وجود دارد که کامیون های بزرگ حق استفاده از این جاده را ندارند
[ترجمه ترگمان]مقرراتی وجود دارند که کامیون های بزرگ نباید از این جاده استفاده کنند
[ترجمه گوگل]مقرراتی وجود دارد که کامیون های بزرگ نباید از این جاده استفاده کنند
12. The bus driver violated the traffic regulation.
[ترجمه ترگمان]راننده اتوبوس مقررات ترافیکی را نقض کرد
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس قوانین ترافیک را نقض کرد
13. The regulation operates in favour of married couples.
[ترجمه ترگمان]این مقررات به نفع زوج های متاهل عمل می کند
[ترجمه گوگل]این قانون به نفع زوج های متاهل عمل می کند
14. The regulation has no application to this particular case.
[ترجمه ترگمان]این مقررات هیچ کاربردی برای این مورد خاص ندارند
[ترجمه گوگل]این مقررات برای این مورد خاص کاربردی ندارد
15. Theatre, cinema and broadcasting are all subject to regulation by local authorities.
[ترجمه ترگمان]تئاتر، سینما و پخش همگی مشمول مقررات مقامات محلی هستند
[ترجمه گوگل]تئاتر، سینما و پخش همه تحت نظارت مقامات محلی قرار دارند
16. The girls were all wearing regulation shoes.
[ترجمه ترگمان]همه دخترها یک جفت کفش رسمی پوشیده بودند
[ترجمه گوگل]دختران همه پوشیدنی ها بودند