پاکیزگی
tidiness
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• neatness, cleanliness
دیکشنری تخصصی
[صنعت] آراستگی، پاکیزگی، نظم
جملات نمونه
1. I'm very impressed by your tidiness and order.
[ترجمه ترگمان]من تحت تاثیر tidiness و نظم شما قرار گرفته ام
[ترجمه گوگل]من با تردید و نظم شما تحت تأثیر قرار گرفتم
[ترجمه گوگل]من با تردید و نظم شما تحت تأثیر قرار گرفتم
2. Tidiness in the workshop is really essential for producing good work.
[ترجمه ترگمان]tidiness در این کارگاه برای تولید کار خوب ضروری است
[ترجمه گوگل]درست در کارگاه واقعا برای تولید کار خوب ضروری است
[ترجمه گوگل]درست در کارگاه واقعا برای تولید کار خوب ضروری است
3. He was fanatical about tidiness.
[ترجمه ترگمان]او وسواس نظم و پاکیزگی داشت
[ترجمه گوگل]او در مورد تمیزکاری متعصب بود
[ترجمه گوگل]او در مورد تمیزکاری متعصب بود
4. In the middle of all this tidiness Fosdyke created his own particular mess.
[ترجمه ترگمان]در وسط این نظم و tidiness نظم خاص خود را به وجود آورد
[ترجمه گوگل]Fosdyke در وسط تمام این تردید ایجاد آشفتگی خاص خود را
[ترجمه گوگل]Fosdyke در وسط تمام این تردید ایجاد آشفتگی خاص خود را
5. While the form of a news broadcast emphasizes tidiness and control, its content can best be described as fragmented.
[ترجمه ترگمان]در حالی که فرم یک پخش اخبار بر نظم و کنترل تاکید دارد، محتوای آن را می توان به بهترین شکل تجزیه کرد
[ترجمه گوگل]در حالی که شکل پخش اخبار بر کنترل و نظم استوار است، محتوای آن را بهتر می توان به عنوان تقسیم بندی توصیف کرد
[ترجمه گوگل]در حالی که شکل پخش اخبار بر کنترل و نظم استوار است، محتوای آن را بهتر می توان به عنوان تقسیم بندی توصیف کرد
6. Tidiness means that everything is in its proper place.
[ترجمه ترگمان]tidiness یعنی همه چیز در جای مناسب است
[ترجمه گوگل]تردید بدین معنی است که همه چیز در جای مناسب خود است
[ترجمه گوگل]تردید بدین معنی است که همه چیز در جای مناسب خود است
7. It can keep the goods tidiness when you go out or travel.
[ترجمه ترگمان]می تواند نظم و ترتیب کالا را هنگام بیرون رفتن و یا سفر حفظ کند
[ترجمه گوگل]وقتی می توانید بیرون بروید یا سفر کنید، می توانید کالاهای راحت را نگه دارید
[ترجمه گوگل]وقتی می توانید بیرون بروید یا سفر کنید، می توانید کالاهای راحت را نگه دارید
8. Maintain tidiness, cleanliness, and peacefulness within and around the home stay facility.
[ترجمه ترگمان]نظم و نظم، تمیزی و آرامش درون و اطراف ساختمان اقامت خانه را حفظ کنید
[ترجمه گوگل]حفظ رطوبت، پاکیزگی و آرامش در داخل و اطراف تسهیلات اقامت خانه
[ترجمه گوگل]حفظ رطوبت، پاکیزگی و آرامش در داخل و اطراف تسهیلات اقامت خانه
9. Yet, the tidiness so typical of Japan, its craziness about work and passiveness of the new generation, would come up from time to time, as they have left such a deep impression on my mind.
[ترجمه ترگمان]با این حال، نظم و ترتیب در ژاپن، جنون آن در مورد کار و عدم مقاومت نسل جدید، از زمانی به زمان دیگر می رسد، چرا که آن ها چنین برداشتی عمیق در ذهن من ایجاد کرده اند
[ترجمه گوگل]با این حال، پاکیزگی بسیار متداول ژاپن، دیوانگی آن در مورد کار و گذراندن نسل جدید، از لحاظ زمانی به نظر می رسد، زیرا آنها چنین تصوری عمیقی در ذهن من داشته اند
[ترجمه گوگل]با این حال، پاکیزگی بسیار متداول ژاپن، دیوانگی آن در مورد کار و گذراندن نسل جدید، از لحاظ زمانی به نظر می رسد، زیرا آنها چنین تصوری عمیقی در ذهن من داشته اند
10. Manage the cleanliness, tidiness, storage conditions, security and safety of the warehouse.
[ترجمه ترگمان]مدیریت پاکیزگی، نظم، شرایط ذخیره، امنیت و امنیت انبار را مدیریت کنید
[ترجمه گوگل]مدیریت پاکیزگی، پاکیزگی، شرایط ذخیره سازی، امنیت و ایمنی انبار
[ترجمه گوگل]مدیریت پاکیزگی، پاکیزگی، شرایط ذخیره سازی، امنیت و ایمنی انبار
11. I'm afraid tidiness is not his strong point, ie he is untidy.
[ترجمه ترگمان]به نظر من نظم و نظم کافی نیست، دور دور هم نامرتب است
[ترجمه گوگل]من می ترسم ارامش نقطه قوت او نیست، یعنی او بی نظیر است
[ترجمه گوگل]من می ترسم ارامش نقطه قوت او نیست، یعنی او بی نظیر است
12. He preferred the cleanness and tidiness of the wild sod.
[ترجمه ترگمان]پاکیزگی و پاکیزگی آن سرزمین وحشی را ترجیح می داد
[ترجمه گوگل]او ترجیح داد پاک و تمیز وحشی وحشی
[ترجمه گوگل]او ترجیح داد پاک و تمیز وحشی وحشی
13. Maintain cleanliness tidiness in the tools room at all times.
[ترجمه ترگمان]حفظ نظم و نظم تمیز را در تمام زمان ها در اتاق ابزار حفظ کنید
[ترجمه گوگل]نگه داشتن پاکیزگی در اتاق ابزار در همه زمان ها
[ترجمه گوگل]نگه داشتن پاکیزگی در اتاق ابزار در همه زمان ها
14. My first impression of Shaoxing was of its tidiness.
[ترجمه ترگمان]اولین احساس من از Shaoxing، نظم و پاکیزگی آن بود
[ترجمه گوگل]اولین عقیده من نسبت به شاکسین، درستی آن بود
[ترجمه گوگل]اولین عقیده من نسبت به شاکسین، درستی آن بود
پیشنهاد کاربران
نظم, آراستگی
e. g. She carries tidiness to extremes/to its limits ( = she is too tidy )
اون خانم نظم و آراستگی را تا بالاترین حدش بسط میده
اون خانم نظم و آراستگی را تا بالاترین حدش بسط میده
کلمات دیگر: