کلمه جو
صفحه اصلی

specific heat


(فیزیک) گرمای ویژه، حرارت مخصوص

انگلیسی به فارسی

(فیزیک) گرمای ویژه، حرارت مخصوص


حرارت خاص


انگلیسی به انگلیسی

• amount of heat needed to raise the temperature of one unit of mass by one degree

دیکشنری تخصصی

[خودرو] گرمای ویژه
[شیمی] گرمای ویژه
[عمران و معماری] گرمای ویژه - حرارت مخصوص - حرارت ویژه
[مهندسی گاز] گرمای ویژه - گرمای ویژه، حرارت مخصوص
[ریاضیات] گرمای ویژه
[آب و خاک] گرمای ویژه

مترادف و متضاد

heat required to raise temperature


Synonyms: blood heat, body heat, heat of transformation, latent heat


جملات نمونه

1. Ccontents is the specific heat capacity of the contents; and T is the temperature change of the contents.
[ترجمه ترگمان]Ccontents ظرفیت گرمایی ویژه محتوای آن است و T تغییر دما محتوای آن است
[ترجمه گوگل]Ccontents ظرفیت حرارتی ویژه محتویات است و T تغییر درجه حرارت محتویات است

2. Experimental results show that apparent specific heat of sand mold materials is considered as a constant in low temperature range, but it is . . .
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان می دهد که گرمای ویژه ظاهری مواد قالب شن به عنوان یک ثابت در محدوده دمایی پایین در نظر گرفته می شود، اما این است
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می دهد که حرارت ویژه ظاهری مواد قالب گیری شن و ماسه به عنوان یک ثابت در محدوده دما در نظر گرفته شده است، اما این است

3. The apparent specific heat of rabbit artery during phase transition was measured using the Differential Scanning Calorimeter (DSC).
[ترجمه ترگمان]گرمای ویژه ظاهری سرخرگ خرگوش در طول انتقال فاز با استفاده از the اسکن دیفرانسیلی (DSC بررسی شد
[ترجمه گوگل]گرمای ویژه ظاهری شریان خرگوش در طی انتقال فاز با استفاده از دستگاه دیفرانسیل اسکن Calorimeter (DSC) اندازه گیری شد

4. Introducing a specific heat ratio K and a gas constant R- for constant lag flow, fundamental relationships analogous to those of pure gas flow are derived.
[ترجمه ترگمان]وارد کردن یک نسبت حرارت خاص K و یک جریان ثابت گاز R - برای جریان تاخیر ثابت، روابط بنیادی مشابه با جریان گاز خالص مشتق می شوند
[ترجمه گوگل]معرفی یک نسبت گرمایی K و یک ثابت گاز R- برای جریان انباشت ثابت، روابط بنیادی مشابه با جریان گاز خالص مشتق شده است

5. Thermal conductivity, thermal diffusivity and volume specific heat were studied using the transient plane source method.
[ترجمه ترگمان]ضریب هدایت حرارتی، ضریب نفوذ گرمایی و حرارت مخصوص حجم با استفاده از روش مبدا صفحه گذرا بررسی شدند
[ترجمه گوگل]هدایت حرارتی، انتشار حرارتی و حرارت ویژه حجمی با استفاده از روش منبع مبدل گذرا بررسی شده است

6. By far, there isn any research on the specific heat of SWNTs at high temperature.
[ترجمه ترگمان]تا کنون، هیچ تحقیقی بر روی گرمای خاص SWNT ها در دمای بالا وجود ندارد
[ترجمه گوگل]تاکنون هیچ تحقیقی در مورد حرارت ویژه SWNTs در دمای بالا انجام نشده است

7. What is the specific heat of the metal in the pan?
[ترجمه ترگمان]گرمای ویژه فلز در ماهی تابه چیست؟
[ترجمه گوگل]گرمای ویژه فلز در پان چیست؟

8. Specific heat content is high, good heat conduction.
[ترجمه ترگمان]محتوی گرمایی ویژه، هدایت حرارتی خوب است
[ترجمه گوگل]محتویات حرارت خاص، هدایت گرما خوب است

9. The specific heat measurements at low temperatures also play important roles in the finding of the third law of thermodynamics, the quantum theory of solid and BCS theory for superconducting etc.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری های حرارت خاص در دماهای پایین نقش مهمی در پیدا کردن سومین قانون ترمودینامیک، نظریه کوانتوم و نظریه بی سی بی سی برای superconducting superconducting دارد
[ترجمه گوگل]اندازه گیری حرارت ویژه در دماهای پایین همچنین نقش مهمی در پیدا کردن قانون سوم ترمودینامیک، نظریه کوانتومی جامد و تئوری BCS برای ابررساناها و غیره بازی می کند

10. A calculation formula for determining the specific heat capacity of solid with an improved RD496-III microcalorimeter was derived.
[ترجمه ترگمان]یک فرمول محاسبه برای تعیین ظرفیت گرمایی ویژه جامد با یک microcalorimeter اصلاح شده RD۴۹۶ - III مشتق شده است
[ترجمه گوگل]یک فرمول محاسبه برای تعیین ظرفیت گرمایی خاص جامد با یک میکروکالوریمتر RD496-III بهبود یافته است

11. Debye temperature, specific heat and state change under high pressure.
[ترجمه ترگمان]دمای هوا، گرمای ویژه و تغییر حالت تحت فشار بالا
[ترجمه گوگل]دمای دبی، تغییر دما و تغییرات خاص تحت فشار بالا

12. But the specific heat of water transfer printing technology transfer process complicated.
[ترجمه ترگمان]اما گرمای ویژه انتقال آب فرآیند انتقال تکنولوژی را پیچیده می کند
[ترجمه گوگل]اما حرارت ویژه انتقال فن آوری چاپ انتقال فن آوری پیچیده است

13. The specific heat of nanocrystal approaches that of glass, but is that of bulk crystals.
[ترجمه ترگمان]حرارت ویژه نانوکریستال ZnO نزدیک به شیشه است، اما این است که کریستال های حجیم هستند
[ترجمه گوگل]گرمای ویژه نانوکریستال به شیشه ها بستگی دارد، اما از بلورهای باریک است

14. A hypothesis was presented that the specific heat of resin changed greatly at the gel point.
[ترجمه ترگمان]یک فرضیه ارایه شد که گرمای ویژه رزین در نقطه ژل به مقدار زیادی تغییر کرد
[ترجمه گوگل]یک فرضیه مطرح شد که گرمای ویژه رزین در نقطه ژل به شدت تغییر می کند

پیشنهاد کاربران

specific heat ( شیمی )
واژه مصوب: گرمای ویژه
تعریف: مقدار گرمایی که باید به واحد جِرم جسم داده شود تا دمای آن یک درجه بالا رود


کلمات دیگر: