(اتومبیل و غیره) دنده ی پایین تر را زدن
kick down
(اتومبیل و غیره) دنده ی پایین تر را زدن
انگلیسی به فارسی
لگد زدن
انگلیسی به انگلیسی
• going down a gear in an automatic vehicle by pressing on the gas pedal (slang)
دیکشنری تخصصی
[خودرو] در اتومبیلهای مجهز به دنده اتوماتیک هنگامی که راننده پدال گاز را بصورت ناگهانی تا ته فشار دهد این سیستم برای افزایش شتاب و یا افزایش سرعت در سر بالایی دنده معکوس میکند.
مترادف و متضاد
Break or demolish something by physical bodily force
جملات نمونه
1. He is not the first politician to kick down the ladder by which he has risen to exalted heights.
[ترجمه ترگمان]او اولین سیاست مدار نیست که نردبانی را که از بالا به قله های بلند صعود کرده بود پایین بیندازد
[ترجمه گوگل]او نخستین سیاستمدار نیست که نردبان را از طریق ارتفاعات بلند کند
[ترجمه گوگل]او نخستین سیاستمدار نیست که نردبان را از طریق ارتفاعات بلند کند
2. She was forced to kick down the front door.
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود از در جلویی ضربه بزند
[ترجمه گوگل]او مجبور شد که درب ورودی را لگد کند
[ترجمه گوگل]او مجبور شد که درب ورودی را لگد کند
3. Results kick down the back to Ironforge, he said that this general sell 200 - 300 .
[ترجمه ترگمان]وی گفت که نتایج از پشت به Ironforge ضربه می زند و گفت که این ژنرال ۲۰۰ تا ۳۰۰ دلار می فروشد
[ترجمه گوگل]او می گوید که این نتایج به 200 تا 300 برسد
[ترجمه گوگل]او می گوید که این نتایج به 200 تا 300 برسد
4. You should not kick down the ladder when you have succeeded.
[ترجمه ترگمان]وقتی موفق شدی نباید نردبان را پایین بگذاری
[ترجمه گوگل]وقتی موفق شدی نباید نردبان را ببینی
[ترجمه گوگل]وقتی موفق شدی نباید نردبان را ببینی
5. All three kick down the needle then beating a needle per year.
[ترجمه ترگمان]هر سه این سه ضربه به پایین سوزن می زنند و در هر سال سوزن می زنند
[ترجمه گوگل]هر سه نفر سوزن را لگد می اندازند و هر سال یک سوزن را می سوزانند
[ترجمه گوگل]هر سه نفر سوزن را لگد می اندازند و هر سال یک سوزن را می سوزانند
6. You shall not kick down the ladder when you have succeed.
[ترجمه ترگمان]وقتی موفق شدید نردبان را پایین نخواهید برد
[ترجمه گوگل]وقتی موفق شدی نردبان نکنی
[ترجمه گوگل]وقتی موفق شدی نردبان نکنی
7. When you are going up a steep hill and losing speed, you have to kick down.
[ترجمه ترگمان]وقتی از تپه بالا می روید و سرعت خود را از دست می دهید، باید به زمین لگد بزنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما در حال بالا رفتن از تپه شیب دار هستید و از دست دادن سرعت، شما باید به پا زدن
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما در حال بالا رفتن از تپه شیب دار هستید و از دست دادن سرعت، شما باید به پا زدن
8. He shouted her name, but she only let him in after he threatened to kick down the door.
[ترجمه ترگمان]اسم او را فریاد زد، اما بعد از اینکه تهدید کرد که در را باز کند، او را رها کرد
[ترجمه گوگل]او نام او را فریاد زد اما او تنها به او اجازه داد بعد از اینکه او را تهدید کرد تا درب را لمس کند
[ترجمه گوگل]او نام او را فریاد زد اما او تنها به او اجازه داد بعد از اینکه او را تهدید کرد تا درب را لمس کند
9. Don't be afraid to open up uncharted areas or kick down a few fences.
[ترجمه ترگمان]از باز کردن قسمت های ناشناخته و یا لگد زدن به چند حصار نترسید
[ترجمه گوگل]نگران نباشید مناطق ناشناخته را باز کنید یا چند نرده را بکشید
[ترجمه گوگل]نگران نباشید مناطق ناشناخته را باز کنید یا چند نرده را بکشید
پیشنهاد کاربران
یه چیزی را با پا محکم شکستن .
کلمات دیگر: