مسمومیت غذایی، زهرزدگی خوراکی، طب مسمویت غذایی
food poisoning
مسمومیت غذایی، زهرزدگی خوراکی، طب مسمویت غذایی
انگلیسی به فارسی
(پزشکی) مسمویت غذایی
مسمومیت غذایی، مسمویت غذایی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a severe digestive disorder caused by eating poisonous or contaminated food, and accompanied by vomiting, diarrhea, and prostration.
• illness caused by eating food contaminated with pathogenic or toxic substances (characterized by vomiting and diarrhea)
food poisoning is an illness that gives people sickness and diarrhoea. it is caused by eating food that has gone bad.
food poisoning is an illness that gives people sickness and diarrhoea. it is caused by eating food that has gone bad.
دیکشنری تخصصی
[صنایع غذایی] مسمومیت غذایی : مسمومیتهای ناشی از سموم میکروبی و غیر میکروبی در غذا.
مترادف و متضاد
poisoning caused by eating food
Synonyms: botulism, ptomaine poisoning, salmonella
جملات نمونه
1. In cases of food poisoning, young children are especially vulnerable.
[ترجمه ترگمان]در موارد مسمومیت غذایی، کودکان خردسال به طور خاص آسیب پذیر هستند
[ترجمه گوگل]در موارد مسمومیت غذایی، کودکان جوان به ویژه آسیب پذیر هستند
[ترجمه گوگل]در موارد مسمومیت غذایی، کودکان جوان به ویژه آسیب پذیر هستند
2. I went off beefburgers after I got food poisoning from a take-away.
[ترجمه ترگمان]من بعد از اینکه مسمومیت غذایی رو از یه گروه در آوردم بیرون رفتم
[ترجمه گوگل]بعد از خوردن مسمومیت غذا از بیخوابی بیرون رفتم
[ترجمه گوگل]بعد از خوردن مسمومیت غذا از بیخوابی بیرون رفتم
3. His illness was initially diagnosed as food poisoning.
[ترجمه ترگمان]بیماری او در ابتدا به عنوان مسمومیت غذایی تشخیص داده شد
[ترجمه گوگل]بیماری او ابتدا به عنوان مسمومیت غذایی تشخیص داده شد
[ترجمه گوگل]بیماری او ابتدا به عنوان مسمومیت غذایی تشخیص داده شد
4. Many doctors fail to report cases, even though food poisoning is a notifiable disease.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پزشکان از گزارش دادن موارد خودداری می کنند، اگرچه مسمومیت غذایی یک بیماری notifiable است
[ترجمه گوگل]بسیاری از پزشکان گزارش موارد را گزارش نمی دهند، حتی اگر مسمومیت غذایی یک بیماری قابل اطلاع باشد
[ترجمه گوگل]بسیاری از پزشکان گزارش موارد را گزارش نمی دهند، حتی اگر مسمومیت غذایی یک بیماری قابل اطلاع باشد
5. Food that is insufficiently cooked can lead to food poisoning.
[ترجمه ترگمان]غذایی که به اندازه کافی پخته نشده می تواند منجر به مسمومیت غذایی شود
[ترجمه گوگل]مواد غذایی که به اندازه کافی پخته نشده می تواند منجر به مسمومیت غذایی شود
[ترجمه گوگل]مواد غذایی که به اندازه کافی پخته نشده می تواند منجر به مسمومیت غذایی شود
6. I got food poisoning at that cheap little seafood restaurant.
[ترجمه ترگمان]من در این رستوران غذاهای دریایی ارزان قیمت مسمومیت غذایی دریافت کردم
[ترجمه گوگل]در این رستوران غذای دریایی کم غذا مسمومیت می خورم
[ترجمه گوگل]در این رستوران غذای دریایی کم غذا مسمومیت می خورم
7. She was worried she might get food poisoning.
[ترجمه ترگمان]نگران بود که ممکنه مسمومیت غذایی بگیره
[ترجمه گوگل]او نگران بود که او ممکن است مسمومیت غذایی را بگیرد
[ترجمه گوگل]او نگران بود که او ممکن است مسمومیت غذایی را بگیرد
8. The outbreak of food poisoning was traced to some contaminated shellfish.
[ترجمه ترگمان]شیوع مسمومیت غذایی در برخی از صدف آلوده یافت شد
[ترجمه گوگل]شروع مسمومیت غذایی به برخی از صافی ماهی آلوده شد
[ترجمه گوگل]شروع مسمومیت غذایی به برخی از صافی ماهی آلوده شد
9. I have food poisoning.
[ترجمه ترگمان]مسمومیت غذایی دارم
[ترجمه گوگل]من مسمومیت غذایی دارم
[ترجمه گوگل]من مسمومیت غذایی دارم
10. The reported cases of food poisoning are only the tip of the iceberg.
[ترجمه ترگمان]موارد گزارش شده مسمومیت غذایی تنها نوک کوه یخ هستند
[ترجمه گوگل]موارد گزارش شده مسمومیت غذایی تنها نوک کوه یخ است
[ترجمه گوگل]موارد گزارش شده مسمومیت غذایی تنها نوک کوه یخ است
11. TRIPLE Cases of food poisoning have trebled in the last two years.
[ترجمه ترگمان]TRIPLE موارد مسمومیت غذایی در دو سال گذشته سه برابر شده است
[ترجمه گوگل]موارد سه گانه مسمومیت غذایی در دو سال گذشته سه برابر شده است
[ترجمه گوگل]موارد سه گانه مسمومیت غذایی در دو سال گذشته سه برابر شده است
12. The health department has linked several cases of food poisoning with contaminated shellfish.
[ترجمه ترگمان]اداره بهداشت چندین مورد مسمومیت غذایی با صدف آلوده مرتبط کرده است
[ترجمه گوگل]اداره بهداشت چندین مورد از مسمومیت غذایی را با صابون های آلوده مرتبط کرده است
[ترجمه گوگل]اداره بهداشت چندین مورد از مسمومیت غذایی را با صابون های آلوده مرتبط کرده است
13. Quite often food that will cause bacterial food poisoning looks and smells perfectly acceptable.
[ترجمه ترگمان]اغلب غذایی که باعث مسمومیت غذایی باکتری می شود به نظر خوب می رسد و به طور کامل قابل قبولی است
[ترجمه گوگل]اغلب غذاهایی که سبب مسمومیت با باکتری ها می شوند به نظر می رسد و بوی کاملا قابل قبول است
[ترجمه گوگل]اغلب غذاهایی که سبب مسمومیت با باکتری ها می شوند به نظر می رسد و بوی کاملا قابل قبول است
14. Our Gillian got terrible food poisoning off strange tablet at a Garden Fete once.
[ترجمه ترگمان]گیلیان ما یک بار دیگر در باغ Garden یک قرص عجیب را با مسمومیت غذایی روبرو کرد
[ترجمه گوگل]Gillian ما یک بار مسمومیت غذا وحشتناکی را با یک قرص عجیب و غریب در یک فنجان باغ گرفت
[ترجمه گوگل]Gillian ما یک بار مسمومیت غذا وحشتناکی را با یک قرص عجیب و غریب در یک فنجان باغ گرفت
15. The Consumers Association says some could have caused food poisoning.
[ترجمه ترگمان]انجمن مصرف کنندگان می گوید که برخی ممکن است باعث مسمومیت غذایی شوند
[ترجمه گوگل]انجمن مصرف کنندگان می گوید برخی از آنها ممکن است باعث مسمومیت غذایی شود
[ترجمه گوگل]انجمن مصرف کنندگان می گوید برخی از آنها ممکن است باعث مسمومیت غذایی شود
پیشنهاد کاربران
مصمومیت غذایی
ˈfuːdˈpɔɪzn̩ɪŋ/
تلفظ Food poisoning به انگلیسی/fuːdˈpɔɪzn̩ɪŋ/
مسمومیت غذایی، زهرزدگی خوراکی، طب مسمویت غذایی
بررسی کلمه
اسم ( noun )
• تعریف: a severe digestive disorder caused by eating poisonous or contaminated food, and accompanied by vomiting, diarrhea, and prostration.
تخصصی
food poisoning
[صنایع غذایی] مسمومیت غذایی : مسمومیتهای ناشی از سموم میکروبی و غیر میکروبی در غذا.
پیشنهاد کاربران
- - شما نخستین باشید - -
پیشنهاد شما
واژه
Food poisoning
نام شما
معید
پیشنهاد
بالا آوردن غذا
تلفظ Food poisoning به انگلیسی/fuːdˈpɔɪzn̩ɪŋ/
مسمومیت غذایی، زهرزدگی خوراکی، طب مسمویت غذایی
بررسی کلمه
اسم ( noun )
• تعریف: a severe digestive disorder caused by eating poisonous or contaminated food, and accompanied by vomiting, diarrhea, and prostration.
تخصصی
food poisoning
[صنایع غذایی] مسمومیت غذایی : مسمومیتهای ناشی از سموم میکروبی و غیر میکروبی در غذا.
پیشنهاد کاربران
- - شما نخستین باشید - -
پیشنهاد شما
واژه
Food poisoning
نام شما
معید
پیشنهاد
بالا آوردن غذا
مسموم شدن با غذا ( مسمومیت غذایی )
کلمات دیگر: