(شیمی - حرکت ملکول ها یا ذرات کلوئیدی در مایع یا ژل که تحت تاثیر میدان الکتریکی قرار گرفته باشد) الکترون بری، حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
electrophoresis
(شیمی - حرکت ملکول ها یا ذرات کلوئیدی در مایع یا ژل که تحت تاثیر میدان الکتریکی قرار گرفته باشد) الکترون بری، حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
انگلیسی به فارسی
حرکت ذرات معلق مایع بهوسیلهی نیروی برق
الکتروفورز، حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
انگلیسی به انگلیسی
• motion of colloidal particles in a liquid caused by the influence of an electrical field
اسم ( noun )
مشتقات: electrophoretic (adj.)
مشتقات: electrophoretic (adj.)
• : تعریف: the motion of particles, esp. colloids, in a relatively stationary fluid due to the influence of an electric field, usu. provided by immersed electrodes; cataphoresis.
دیکشنری تخصصی
[شیمی] الکتروفورز
[عمران و معماری] الکتروفورز
[صنایع غذایی] الکتروفورز :جدا کردن مولکولها یا ذرات بار داربا استفاده از الکتریسیته. در این روش از الکترودهایی با بارهای مخالف استفاده میشود.
[نساجی] الکتروفورس - حرکت ذرات معلق مایع توسط نیروی برق
[عمران و معماری] الکتروفورز
[صنایع غذایی] الکتروفورز :جدا کردن مولکولها یا ذرات بار داربا استفاده از الکتریسیته. در این روش از الکترودهایی با بارهای مخالف استفاده میشود.
[نساجی] الکتروفورس - حرکت ذرات معلق مایع توسط نیروی برق
جملات نمونه
1. Agarose gel electrophoresis, ribonucleic acid transfer, and hybridisation of blots were performed by standard techniques.
[ترجمه ترگمان]با با الکتروفورز ژل ژل،، انتقال اسید ribonucleic و لکه های جوهر به وسیله تکنیک های استاندارد انجام شد
[ترجمه گوگل]الکتروفورز ژل آگارز، انتقال اسید ریبونوکلئیک و هیبریداسیون بلوک ها با روش های استاندارد انجام شد
[ترجمه گوگل]الکتروفورز ژل آگارز، انتقال اسید ریبونوکلئیک و هیبریداسیون بلوک ها با روش های استاندارد انجام شد
2. After electrophoresis the gels were stained with ethidium bromide and photographed.
[ترجمه ترگمان]پس از الکتروفورز ژل، آغشته به متیل آمونیوم برومید و photographed شد
[ترجمه گوگل]پس از الکتروفورز، ژل ها با اتیدیم برومید رنگ شده و عکسبرداری شدند
[ترجمه گوگل]پس از الکتروفورز، ژل ها با اتیدیم برومید رنگ شده و عکسبرداری شدند
3. Reaction mixtures were subjected to electrophoresis through polyacrylamide gel under non-denaturing conditions.
[ترجمه ترگمان]مخلوط های واکنش از طریق ژل polyacrylamide تحت شرایط غیر - قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]مخلوط واکنش ها به وسیله ژل پلی آکریل آمید تحت الکتروفورز تحت شرایط غیر انطباق قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]مخلوط واکنش ها به وسیله ژل پلی آکریل آمید تحت الکتروفورز تحت شرایط غیر انطباق قرار گرفتند
4. Complexes were separated by non-denaturing agarose gel electrophoresis, dried and autoradiographed.
[ترجمه ترگمان]Complexes توسط الکتروفورز ژل agarose -، خشک و autoradiographed از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]مجتمع ها به وسیله الکتروفورز ژل آگارز غیر اختصاصی، خشک و autoradiographed جدا شدند
[ترجمه گوگل]مجتمع ها به وسیله الکتروفورز ژل آگارز غیر اختصاصی، خشک و autoradiographed جدا شدند
5. Haemoglobin electrophoresis showed sickle cell trait.
[ترجمه ترگمان]الکتروفورز ژل داس نشان دهنده ویژگی سلولی داس بود
[ترجمه گوگل]الکتروفورز هموگلوبین صفت سلولهای دندانی را نشان داد
[ترجمه گوگل]الکتروفورز هموگلوبین صفت سلولهای دندانی را نشان داد
6. The new separator relies on electrophoresis: different molecules are pulled off in different directions toward positive or negative electrodes.
[ترجمه ترگمان]جدا کننده جدید وابسته به الکتروفورز است: مولکول های مختلف در جهت های مختلف به سمت الکترودهای مثبت یا منفی حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]جداساز جدید بر الکتروفورز متکی است: مولکول های مختلف در جهات مختلف به سمت الکترودهای مثبت یا منفی کشیده می شوند
[ترجمه گوگل]جداساز جدید بر الکتروفورز متکی است: مولکول های مختلف در جهات مختلف به سمت الکترودهای مثبت یا منفی کشیده می شوند
7. Methods: PCR, denatur ing gradient gel electrophoresis ( DGGE ) atd DNA sequencing were used.
[ترجمه ترگمان]روش ها: PCR، الکتروفورز ژل گرادیان ژل (DGGE)توالی DNA مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روشها: PCR، ژن الکتروفورز شبه ضریب جریمه (DGGE)، توالی DNA DNA استفاده شد
[ترجمه گوگل]روشها: PCR، ژن الکتروفورز شبه ضریب جریمه (DGGE)، توالی DNA DNA استفاده شد
8. A capillary zone electrophoresis method was developed for the simultaneous determination of ephedrine hydrochloride and barbital in the Chuankening Tablets.
[ترجمه ترگمان]یک روش الکتروفورز در ناحیه مویرگی، برای تعیین همزمان of ephedrine و barbital در the Chuankening ایجاد شد
[ترجمه گوگل]یک روش الکتروفورز منطقه ای مویرگی برای تشخیص همزمان efedrine hydrochloride و barbital در قرص Chuankening ساخته شده است
[ترجمه گوگل]یک روش الکتروفورز منطقه ای مویرگی برای تشخیص همزمان efedrine hydrochloride و barbital در قرص Chuankening ساخته شده است
9. Acetate cellulose sheet electrophoresis and electric blotting proved it to be an α1 - globulin.
[ترجمه ترگمان]Acetate sheet cellulose با الکتروفورز و blotting الکتریکی ثابت کرد که α یک α - globulin است
[ترجمه گوگل]الکتروفورز ورقه سلولزی استات و بلاتینگ الکتریکی نشان داد که آن یک α1 - گلوبولین است
[ترجمه گوگل]الکتروفورز ورقه سلولزی استات و بلاتینگ الکتریکی نشان داد که آن یک α1 - گلوبولین است
10. Oligonucleotides were radioactively labelled, complexed with F9 nuclear proteins and separated by agarose gel electrophoresis.
[ترجمه ترگمان]Oligonucleotides با الکتروفورز برچسب خورده و با الکتروفورز ژل agarose جدا شدند
[ترجمه گوگل]Oligonucleotides با برچسب رادیواکتیو برچسب گذاری شدند، با پروتئین های هسته ای F9 تکمیل شده و با الکتروفورز ژل آگارز جدا شدند
[ترجمه گوگل]Oligonucleotides با برچسب رادیواکتیو برچسب گذاری شدند، با پروتئین های هسته ای F9 تکمیل شده و با الکتروفورز ژل آگارز جدا شدند
11. Although fat ingestion only slightly affects cholesterol levels, both the triglyceride and lipoprotein electrophoresis results are greatly affected.
[ترجمه ترگمان]اگرچه مصرف چربی فقط اندکی روی سطح کلسترول تاثیر می گذارد، اما هم نتایج و هم نتایج با الکتروفورز بسیار تحت تاثیر قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]اگر چه مصرف چربی تنها به میزان کمی از کلسترول تاثیر می گذارد، اما نتایج الکتروفورز تری گلیسیرید و لیپوپروتئین تا حد زیادی تحت تأثیر قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]اگر چه مصرف چربی تنها به میزان کمی از کلسترول تاثیر می گذارد، اما نتایج الکتروفورز تری گلیسیرید و لیپوپروتئین تا حد زیادی تحت تأثیر قرار می گیرند
12. The only sign of this disorder is the splitting of albumin into two distinct bands when serum is subjected to electrophoresis.
[ترجمه ترگمان]تنها نشانه این اختلال، جداسازی آلبومین به دو باند متمایز زمانی است که سرم در معرض با الکتروفورز قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]تنها علامت این اختلال، تقسیم آلبومین به دو گروه متمایز زمانی است که سرم تحت الکتروفورز قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]تنها علامت این اختلال، تقسیم آلبومین به دو گروه متمایز زمانی است که سرم تحت الکتروفورز قرار می گیرد
13. The double-stranded oligonucleotide was then purified by polyacrylamide gel electrophoresis.
[ترجمه ترگمان]oligonucleotide دو رشته ای با الکتروفورز ژل polyacrylamide خالص شد
[ترجمه گوگل]الیگونوکلئوتید دو رشته سپس با الکتروفورز ژل پلی آکریل آمید خالص شد
[ترجمه گوگل]الیگونوکلئوتید دو رشته سپس با الکتروفورز ژل پلی آکریل آمید خالص شد
14. Oil red O and fat red 7B are dyes that are commonly used to stain lipoproteins following electrophoresis. 18
[ترجمه ترگمان]قرمز روغن O و چربی قرمز ۷ B رنگ هایی هستند که معمولا برای لکه نور بعد از الکتروفورز مورد استفاده قرار می گیرند ۱۸
[ترجمه گوگل]روغن قرمز O و قرمز چربی قرمز 7B رنگ هستند که معمولا برای رنگ آمیزی لیپوپروتئین ها پس از الکتروفورز استفاده می شود 18
[ترجمه گوگل]روغن قرمز O و قرمز چربی قرمز 7B رنگ هستند که معمولا برای رنگ آمیزی لیپوپروتئین ها پس از الکتروفورز استفاده می شود 18
15. Camlab has announced a new ready to use system for discontinuous, denaturing polyacrylamide gel electrophoresis of proteins.
[ترجمه ترگمان]Camlab یک آمادگی جدید برای استفاده از سیستم ناپیوسته ناپیوسته، denaturing polyacrylamide gel از پروتیین ها را اعلام کرده است
[ترجمه گوگل]Camlab یک سیستم آماده جدید برای استفاده از الکتروفورز الکترولیز پروتئین های گسسته و انعقاد دهنده پلی آکریل آمید اعلام کرده است
[ترجمه گوگل]Camlab یک سیستم آماده جدید برای استفاده از الکتروفورز الکترولیز پروتئین های گسسته و انعقاد دهنده پلی آکریل آمید اعلام کرده است
پیشنهاد کاربران
electrophoresis ( خوردگی )
واژه مصوب: الکتروکوچ
تعریف: فرایند الکتروشیمیایی که در آن ذرات کلوئیدی یا درشت مولکولی با بار الکتریکی مشخص تحت تأثیر جریان الکتریکی در محلول کوچ می کنند
واژه مصوب: الکتروکوچ
تعریف: فرایند الکتروشیمیایی که در آن ذرات کلوئیدی یا درشت مولکولی با بار الکتریکی مشخص تحت تأثیر جریان الکتریکی در محلول کوچ می کنند
کلمات دیگر: