1. Let us refer the dispute to the dean.
اجازه بدهید مناقشه را به رییس دانشکده ارجاع دهیم
2. Our teacher referred us to the dictionary for the meanings of the difficult words in the novel.
معلم ما را برای پیدا کردن معانی لغات مشکل رُمان، به واژه نامه ارجاع داد
3. The speaker referred to a verse in the Bible to support his theory.
سخنران برای تأیید نظریه اش به یک ایه از انجیل اشاره کرد
4. to refer a patient to a specialist
بیمار را نزد دکتر متخصص فرستادن
5. to refer to earlier events
به رویدادهای قبلی اشاره کردن
6. to refer to the aryanpur dictionary
به فرهنگ آریان پور مراجعه کردن
7. to know the date, refer to a calendar!
برای دانستن تاریخ به تقویم مراجعه کن !
8. be discreet and do not refer to her being an orphan!
محتاط باش و اشاره ای به یتیم بودن او نکن !
9. in his speech he didn't refer to the war at all
در سخنرانی خود اصلا به جنگ اشاره نکرد.
10. she showed remarkable discipline: she did not refer to their insult at all
او خودداری قابل ملاحظه ای از خود نشان داد و اصلا به توهین آنها اشاره ای نکرد.
11. if your package is lost, you have to refer to the carrier company
اگر بسته ی شما گم شده باید به شرکت ترابر (حمل کننده) مراجعه کنید.
12. The figures in parentheses refer to page numbers.
[ترجمه شیما] ارقام داخل پرانتزها به شماره های صفحه اشاره دارند
[ترجمه ترگمان]اعداد داخل پرانتز به شماره صفحه اشاره دارند
[ترجمه گوگل]ارقام در پرانتز به شماره صفحه اشاره دارند
13. Don't refer to the matter again.
[ترجمه ترگمان]دیگر به این موضوع اشاره نکن
[ترجمه گوگل]به موضوع دوباره توجه نکنید
14. I promised not to refer to the matter again.
[ترجمه ترگمان]قول دادم دیگر به این موضوع اشاره نکنم
[ترجمه گوگل]من قول دادم که دوباره به این موضوع اشاره کنم
15. We should refer our application back to the manager as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]ما باید درخواست خود را هر چه زودتر به مدیر ارجاع دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید در اسرع وقت درخواست ما را به مدیر ارجاع دهیم
16. The cross - references refer you to information in other parts of the dictionary.
[ترجمه ترگمان]ارجاعات متقابل شما را به اطلاعات در بخش های دیگر فرهنگ لغت ارجاع می دهد
[ترجمه گوگل]مراجع متقابل شما را به اطلاعات در سایر بخش های فرهنگ لغت ارجاع می دهند
17. We agreed never to refer to the matter again.
[ترجمه ترگمان]ما موافقت کردیم که دیگر به این موضوع اشاره ای نکنیم
[ترجمه گوگل]ما قبول کردیم که مجددا به این مسئله اشاره کنیم
18. The word "e-commerce" was coined to refer to business done over the Internet.
[ترجمه ترگمان]واژه \"تجارت الکترونیک\" برای اشاره به کسب وکار در اینترنت ابداع شد
[ترجمه گوگل]کلمه 'تجارت الکترونیک' برای ارجاع به کسب و کار در اینترنت انجام شد
19. It's something of a misnomer to refer to these inexperienced boys as soldiers.
[ترجمه ترگمان]اسم این بچه های بی تجربه ای مثل سربازها است
[ترجمه گوگل]این چیزی است که از نامزدی برای اشاره به این پسران بی تجربه به عنوان سربازان وجود دارد
20. This rule does not refer to children.
[ترجمه ترگمان]این قانون به کودکان اشاره نمی کند
[ترجمه گوگل]این قانون به کودکان اشاره ندارد
21. By way of illustration I'll refer to the behavior of rabbits.
[ترجمه ترگمان]در این تصویر به رفتار خرگوش اشاره خواهم کرد
[ترجمه گوگل]به صورت تصویری، من به رفتار خرگوش ها اشاره خواهم کرد
22. You may refer your complaint to an independent adjudicator.
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است شکایت خود را به یک adjudicator مستقل ارجاع دهید
[ترجمه گوگل]شما ممکن است شکایت خود را به داور مستقل ارسال کنید