کلمه جو
صفحه اصلی

air conditioning


معنی : تهویه مطبوع
معانی دیگر : تهویه مطبوع

انگلیسی به فارسی

تهویه مطبوع


انگلیسی به انگلیسی

• regulation of air humidity and temperature (i.e. in a building)
air-conditioning is a method of providing buildings and vehicles with cool dry air.

اسم ( noun )
مشتقات: air-conditioned (adj.)
• : تعریف: a system that circulates cooled and dehumidified air in a building, car, or other space.

دیکشنری تخصصی

[خودرو] تهویه هوا
[شیمی] تهویه مطبوع
[عمران و معماری] تهویه مطبوع - تهویه هوا
[مهندسی گاز] تهویه مطبوع
[نساجی] تهویه مطبوع
[معدن] مطبوعسازی هوا (تهویه)
[آب و خاک] رسانندگی هوا، قابلیت هوا

مترادف و متضاد

تهویه مطبوع (اسم)
air conditioning

air cooling


Synonyms: AC, C/A, central air, central air conditioning, climate control, climatization


جملات نمونه

1. This is a luxurious car complete with air conditioning and telephone.
[ترجمه ترگمان]این یک ماشین لوکس با تهویه مطبوع و تلفن است
[ترجمه گوگل]این یک ماشین لوکس با تهویه مطبوع و تلفن است

2. Air conditioning is operating. Close the door, please.
[ترجمه ترگمان]تهویه هوا کار می کند لطفا در را ببندید
[ترجمه گوگل]تهویه مطبوع عامل است لطفا درب را ببندید

3. It was 90 degrees and the air conditioning barely cooled the room.
[ترجمه ترگمان]۹۰ درجه بود و تهویه هوا به سختی اتاق را خنک می کرد
[ترجمه گوگل]این 90 درجه بود و تهویه مطبوع به سختی اتاق را خنک می کرد

4. The new air conditioning system proved inadequate .
[ترجمه ترگمان]سیستم تهویه مطبوع جدید نامناسب شد
[ترجمه گوگل]سیستم تهویه مطبوع جدید ناکافی بود

5. It's time to crank up the air conditioning.
[ترجمه ترگمان]وقتشه تهویه هوا رو روشن کنیم
[ترجمه گوگل]وقت آن است که تهویه مطبوع را خم کنی

6. The air conditioning doesn't seem to be cooling the room much.
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد تهویه هوای اتاق را خنک کند
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسد که تهویه مطبوع اتاق بسیار خنک شود

7. The coach has air conditioning and reclining seats.
[ترجمه ترگمان]این مربی دارای تهویه مطبوع و صندلی راحتی است
[ترجمه گوگل]مربی دارای تهویه مطبوع و صندلی استراحت است

8. My car has been summerized by adding air conditioning.
[ترجمه ترگمان]ماشینم با افزودن سیستم تهویه هوا آسیب دیده است
[ترجمه گوگل]ماشین من با افزودن تهویه مطبوع تابستان شده است

9. There was no air conditioning, just a ceiling fan turning slowly.
[ترجمه ترگمان]هیچ شرطی در کار نبود، فقط پنکه سقفی به آرامی می چرخید
[ترجمه گوگل]تهویه مطبوع وجود ندارد، فقط یک فن سقفی به آرامی در حال چرخش است

10. Air conditioning can contribute to sick building syndrome.
[ترجمه ترگمان]تهویه هوا می تواند به سندروم ساختمان بیمار کمک کند
[ترجمه گوگل]تهویه مطبوع می تواند به سندرم ساختمان بیمار کمک کند

11. I wish my car had air conditioning.
[ترجمه ترگمان] ای کاش ماشینم تهویه داشت
[ترجمه گوگل]آرزو میکنم ماشین من تهویه مطبوع داشته باشد

12. The classrooms lack heat and air conditioning.
[ترجمه ترگمان]این کلاس ها فاقد گرمایش و تهویه مطبوع هستند
[ترجمه گوگل]کلاس های درس گرما و تهویه مطبوع ندارند

13. Annually: Check central air conditioning and room units before the onset of hot weather.
[ترجمه ترگمان]سالیانه: پیش از شروع آب و هوای گرم، تهویه هوا و واحدهای اتاق را بررسی کنید
[ترجمه گوگل]سالانه: قبل از شروع آب و هوای گرم، تهویه مطبوع مرکزی و واحدهای اتاق را بررسی کنید

14. Ask for the facts on electric air conditioning.
[ترجمه ترگمان]از حقایق مربوط به تهویه هوای الکتریکی بپرسید
[ترجمه گوگل]از حقایق در مورد تهویه مطبوع الکتریکی بپرسید

پیشنهاد کاربران

تهویه هوا

به کولر ماشین نیز میگن air conditioning

کولر

. Dad, turn on the air conditioning
بابا، کولر رو روشن کن. ( کولر خودرو )

سیستم تهویه مطبوع

The engineer soon got the air - conditioning running again
مهندس/مهندسان سیستم تهویه مطبوع رو دوباره زود راه انداختند


کلمات دیگر: