1. Could you reorder more of this fabric?
[ترجمه ترگمان]میتونی از این پارچه بیشتر استفاده کنی؟
[ترجمه گوگل]می توانید بیشتر از این پارچه ترتیب دهید؟
2. We'll reorder when the existing stock is sold.
[ترجمه ترگمان]زمانی که سهام موجود فروخته می شود، دوباره سفارش می دهیم
[ترجمه گوگل]زمانی که سهام موجود فروخته می شود، مرتب سازی می کنیم
3. We'll reorder the furniture for our bedrooms.
[ترجمه ترگمان]ما مبل ها را برای bedrooms آماده می کنیم
[ترجمه گوگل]مبلمان ما را برای اتاق خواب ما تنظیم می کنیم
4. The first modification requires that a reorder point be established that allows for delivery lead times.
[ترجمه ترگمان]اولین اصلاح نیازمند این است که یک نقطه مرجع ایجاد شود که اجازه تحویل بار را می دهد
[ترجمه گوگل]اولین اصلاح نیاز به ایجاد یک نقطه ترتیب دارد که اجازه می دهد تا زمان تحویل در زمان تحویل
5. They felt a need to reorder a broken world, a need that contributed greatly to their intellectual growth.
[ترجمه ترگمان]آن ها احساس نیاز به ایجاد دوباره یک دنیای شکسته را داشتند، نیاز به رشد عقلانی آن ها
[ترجمه گوگل]آنها احساس نیاز به مرتب کردن یک دنیای شکسته را، که نیازمند آن است که به رشد فکری آنها کمک زیادی کرده است، احساس کرد
6. Levi's computers automatically reorder supplies when needed.
[ترجمه ترگمان]کامپیوترهای لوی زمانی که نیاز است به طور خودکار تامین مجدد می کنند
[ترجمه گوگل]رایانه های Levi به صورت خودکار سفارشات را مرتب می کنند در صورت نیاز
7. A missing species which once reintroduced, would reorder the whole community of ecology of plants.
[ترجمه ترگمان]یک گونه ناپدید شده که زمانی مجددا \" کل جامعه اکولوژی گیاهان را دوباره تکرار خواهد کرد
[ترجمه گوگل]یک گونه از دست رفته که یک بار مجددا به اجرا درآمد، کل جامعه زیست شناسی گیاهان را ترتیب می دهد
8. The reorder point should cover the average material requirements expected during the replenishment lead time.
[ترجمه ترگمان]نقطه ترتیب مجدد باید الزامات ماده معمولی مورد انتظار در زمان تدارک تامین مجدد را پوشش دهد
[ترجمه گوگل]نقطه تنظیم مجدد باید به طور متوسط نیازهای مواد مورد انتظار را در طول زمان تولید مجدد تأمین کند
9. This paper discusses determining of reorder point with shortage cost, and the analysis is focused on a simple and easy calculation about safety stock.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد تعیین دوباره یک نقطه با هزینه کم بحث می کند و تحلیل بر محاسبه ساده و ساده در مورد سهام ایمنی متمرکز است
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد تعیین نقطه ترتیب با کمبود هزینه بحث می کند و تجزیه و تحلیل بر روی یک محاسبه ساده و آسان در مورد سهام ایمنی متمرکز شده است
10. Therefore, the safety stock is included in the reorder level.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ذخیره ایمن در سطح سفارش داده می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، سهام ایمنی در سطح مرتبه مجدد قرار می گیرد
11. Decisions to reorder or return goods to suppliers can then be made.
[ترجمه ترگمان]تصمیمات برای سفارش دادن یا بازگشت کالا به تامین کنندگان را می توان انجام داد
[ترجمه گوگل]پس از آن می توان تصمیم گرفت تا کالا را به تامین کنندگان تغییر دهد یا دوباره آن را بازگرداند
12. We must reorder these items because stock is getting low.
[ترجمه ترگمان]ما باید دوباره این موارد را تکرار کنیم زیرا سهام در حال کم شدن است
[ترجمه گوگل]ما باید این موارد را دوباره مرتب کنیم چون سهام کم است
13. In the long run, as human beings reorder their lives to adjust to the new realities, the second-order effects of innovation are both more dramatic and more systemic.
[ترجمه ترگمان]در دراز مدت، همان طور که انسان ها برای سازگاری با واقعیت های جدید، زندگی خود را تکرار می کردند، تاثیرات مرتبه دوم نوآوری بیشتر و بیشتر سیستمیک هستند
[ترجمه گوگل]در بلندمدت، به عنوان انسانها، زندگی خود را تغییر می دهند تا با واقعیت های جدید سازگاری داشته باشند، اثرات دومین نوآوری هر دو چشمگیرتر و سیستماتیکتر هستند
14. You can reorder parameters from a method declaration or a method call.
[ترجمه ترگمان]می توانید دوباره پارامترها را از یک روش یک روش یا فراخوانی روش دوباره راه اندازی کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید پارامترها را از یک روش متد یا فراخوانی متد مرتب کنید