کلمه جو
صفحه اصلی

carbohydrate


(شیمی - وابسته به ترکیب حلقوی که در آن همه ی اجزای حلقه از اتم های کربن می باشند مانند بنزین و نفتالین) دارای حلقه ی کربنی، کاربوسیکلی، (شیمی) کربوهیدرات (ترکیبات آلی مانند شکرها و نشاسته ها که فرمول کلی آنها این است: cx(h2o)y و به بدن انرژی می دهند)، ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن

انگلیسی به فارسی

(شیمی) ترکیبات خنثی کربن و اکسیژن و هیدرژن


کربوهیدرات، ترکیبات خنثی کربن و اکسیژن و هیدرژن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a class of organic compounds including sugars, starches, and celluloses that are formed of carbon, hydrogen, and oxygen and that are important in plants and necessary to animal and human nutrition.

• class of organic compounds of carbon hydrogen and oxygen
carbohydrate is a substance that gives you energy. it is found in foods such as sugar and bread.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] کربوهیدرات (ترکیبات آلی مانند شکرها و نشاسته ها که فرمول کلی آنها این است : y(H2O)Cx و به بدن انرژى می دهند)
[صنایع غذایی] کربوهیدرات: دسته ای از ترکیبات موجود در مواد غذایی که به طور عمده از عناصر کربن، هیدروژن و اکسیژن درست شده است برخی از آنها مثل نشاسته و ترکیبات قندی بخش مهمی از انرژی مورد نیاز انسان را تامین میکنند
[زمین شناسی] کربوهیدرات یک آلدهید پلی هیدروکسی یا کتون، یا یک ترکیبی که می تواند هیدرولیز شود. کربوهیدراتها، که شکرها، نشاسته ها و سلولوزها مثال هایی از آنها می باشد، بوسیله گیاهان سبز تولید می شود و تشکیل یک غذای جانوری مهم را می دهند.
[بهداشت] کربوهیدرات
[نساجی] کربوهیدرات

مترادف و متضاد

organic compound composed of carbon, hydrogen, and oxygen


Synonyms: cellulose, dextrin, dextrose, disaccharide, fructose, galactose, glucose, glycogen, lactose, maltose, monosaccharide, polysaccharide, starch, sucrose, sugar


جملات نمونه

1. Cashew nuts are rich in carbohydrate.
[ترجمه ترگمان]آجیل Cashew غنی از کربوهیدرات هستند
[ترجمه گوگل]مغز گردو غنی از کربوهیدرات است

2. Athletes usually eat a high carbohydrate diet.
[ترجمه ترگمان]ورزش کاران معمولا رژیم غذایی بالایی دارند
[ترجمه گوگل]ورزشکاران معمولا یک رژیم غذایی با کربوهیدرات بالا مصرف می کنند

3. After a workout, he has a carbohydrate replacement drink, a diet fuel bar and 12 more supplements.
[ترجمه ترگمان]بعد از ورزش، او دارای یک نوشیدنی جایگزین کربوهیدرات، یک نوار سوخت رژیم غذایی و ۱۲ مکمل دیگر است
[ترجمه گوگل]پس از تمرین، او یک نوشیدنی جایگزین کربوهیدرات، یک نوار سوخت رژیم غذایی و 12 مکمل دیگر دارد

4. Research has proved that we can eat more carbohydrate calories than fat calories and still lose weight!
[ترجمه ترگمان]تحقیقات ثابت کرده است که ما می توانیم کالری بیشتر از کالری را بیشتر از کالری بیشتر بخوریم و همچنان وزن کم کنیم!
[ترجمه گوگل]تحقیقات نشان می دهد که ما می توانیم کالری بیشتری از کربوهیدرات کالری مصرف کنیم و همچنان وزن کم کنیم!

5. Carbohydrate replenishment Your body is most amenable to replenishing muscle glycogen in those first few hours after exercising.
[ترجمه ترگمان]انرژی تامین مجدد کربوهیدرات اغلب متمایل به پر کردن گلیکوژن عضلات در چند ساعت اول پس از ورزش است
[ترجمه گوگل]دوباره پر کردن کربوهیدرات بدن شما بیشتر قابل انعطاف است تا گلیکوژن عضلانی را در چند ساعت اول پس از تمرین تجویز کند

6. During these final stages host enzymes attach carbohydrate groups to certain viral proteins, converting them into glycoproteins.
[ترجمه ترگمان]در طول این مراحل نهایی، آنزیم های میزبان گروه های کربوهیدرات را به پروتئین های ویروسی خاص پیوند می دهند و آن ها را تبدیل به glycoproteins می کنند
[ترجمه گوگل]در طول این مراحل نهایی آنزیم میزبان، گروه های کربوهیدرات را به پروتئین های معینی از ویروس متصل می کند و آنها را به گلیکوپروتئین ها تبدیل می کند

7. Another difficulty with carbohydrate food is that it is often over-refined.
[ترجمه ترگمان]مشکل دیگر در مورد غذاهای حاوی کربوهیدرات این است که اغلب بیش از حد قابل اصلاح است
[ترجمه گوگل]مشکل دیگر با غذاهای کربوهیدرات این است که اغلب بیش از حد تصفیه شده است

8. In extreme conditions where very little carbohydrate or fat is eaten, any protein intake can also be used as fuel.
[ترجمه ترگمان]در شرایط حاد که در آن مقدار کمی کربوهیدرات و یا چربی خورده می شود، هر گونه مصرف پروتیین می تواند به عنوان سوخت مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]در شرایط شدید که در آن کربوهیدرات و چربی بسیار کم مصرف می شود، هرگونه مصرف پروتئین نیز می تواند به عنوان سوخت استفاده شود

9. This is the carbohydrate stodge we were warned about in the Kylie article.
[ترجمه ترگمان]این the carbohydrate که در مورد کایلی به ما هشدار داده شد
[ترجمه گوگل]این کوره های کربوهیدرات ما در مورد مقاله کایله هشدار داده شده است

10. This is because the body uses carbohydrate calories in a different way from fat calories.
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که بدن از کالری حاصل از کربوهیدرات به روش متفاوتی از کالری ناشی از چربی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که بدن از کالری های کربوهیدراتی با کالری چربی استفاده می کند

11. It is especially important not to reduce the carbohydrate content of the diet.
[ترجمه ترگمان]به خصوص مهم نیست که مقدار کربوهیدرات رژیم غذایی را کاهش دهید
[ترجمه گوگل]به خصوص مهم نیست که محتوای کربوهیدرات در رژیم غذایی کاهش یابد

12. Some books and magazine articles recommend a low carbohydrate diet while others stress the importance of a diet low in fat.
[ترجمه ترگمان]برخی از کتاب ها و مقالات مجلات یک رژیم غذایی کم کربوهیدرات را توصیه می کنند در حالی که برخی دیگر بر اهمیت رژیم غذایی کم چربی تاکید می کنند
[ترجمه گوگل]برخی از مقالات کتاب و مجله یک رژیم غذایی کم کربوهیدرات را توصیه می کنند در حالی که برخی دیگر بر اهمیت رژیم کم چربی تاکید می کنند

13. Each protein and carbohydrate gram you eat contains 4 calories.
[ترجمه ترگمان]هر گرم کربوهیدرات و هر گرم کربوهیدرات ۴ کالری دارد
[ترجمه گوگل]هر پروتئین و کربوهیدرات گرم شما شامل 4 کالری می شود

14. It also plays an important role in lipid, carbohydrate, and protein metabolism of adults.
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا هم چنین نقش مهمی در متابولیسم چربی، کربوهیدرات و پروتیین بزرگسالان ایفا می کند
[ترجمه گوگل]همچنین نقش مهمی در متابولیسم لیپید، کربوهیدرات و پروتئین بزرگسالان دارد

پیشنهاد کاربران

قندسانان

کربوهیدرات همان قند است که در مواد غذایی یافت میشود و بدن انسان به این ماده برای داشتن انرژی و توانایی انجام فعالیت نیاز دارد.


کلمات دیگر: