کلمه جو
صفحه اصلی

shareholder


معنی : سهیم، سهم دار، صاحب سهم
معانی دیگر : (در شرکت ها و غیره) سهام دار

انگلیسی به فارسی

سهم دار، صاحب سهم


سهامدار، سهم دار، صاحب سهم، سهیم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who owns shares of the stock of a business organization; stockholder.

- The success of the company's new venture made money for the shareholders.
[ترجمه ترگمان] موفقیت شرکت سرمایه گذاری جدید این شرکت برای سهامداران پول فراهم کرد
[ترجمه گوگل] موفقیت سرمایه گذاری جدید این شرکت برای سهامداران پول پرداخت کرد

• owner of a share or shares, stockholder
a shareholder is a person who owns shares in a company.

دیکشنری تخصصی

[صنعت] سهامدار
[حقوق] سهامدار

مترادف و متضاد

سهیم (اسم)
partner, participant, sharer, allottee, shareholder

سهم دار (اسم)
sharer, shareholder

صاحب سهم (اسم)
shareholder, stockholder

جملات نمونه

1. The shareholder rights movement has two prongs.
[ترجمه ترگمان]جنبش حقوق صاحبان سهام دو شاخه دارد
[ترجمه گوگل]جنبش حقوق سهامداران دارای دو جنبه است

2. The government is still a majority shareholder in the industry.
[ترجمه ترگمان]دولت هنوز یک سهامدار عمده در این صنعت است
[ترجمه گوگل]دولت هنوز اکثریت سهامداران این صنعت است

3. Debenture holder has priority over ordinary shareholder.
[ترجمه ترگمان]دارنده کارت امتیازی نسبت به سهامداران معمولی اولویت دارد
[ترجمه گوگل]دارنده بدهی دارای اولویت بیشتر نسبت به سهامدار معمولی است

4. Presumably, the rational shareholder would do this up to the point at which marginal benefit was equated with marginal cost.
[ترجمه ترگمان]احتمالا، سهامدار منطقی این کار را به نقطه ای انجام می دهد که سود نهایی برابر با هزینه نهایی است
[ترجمه گوگل]احتمالا سهامدار عقلانی این کار را تا جایی که سود مزبور با هزینه حاشیهای معادل است، انجام دهد

5. In recent years the model's exclusive focus on shareholder interests has to a degree been modified.
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، تمرکز انحصاری این مدل بر منافع سهامداران به درجه ای تغییر یافته است
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر، تمرکز منحصر به فرد این مدل بر منافع سهامداران تا حدودی اصلاح شده است

6. No shareholder would now be worse off because of the tax measure.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر هیچ سهامدار به دلیل معیار مالیات، بدتر نخواهد شد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر هیچ یک از سهامداران به دلیل ضمانت مالیات، بدتر از آن نیستند

7. Two Disney shareholder lawsuits were filed against the current and former directors of the company, charging them with wasting corporate assets.
[ترجمه ترگمان]دو دعوی سهامدار دیزنی علیه مدیران فعلی و سابق شرکت ثبت شدند و آن ها را به هدر دادن دارایی های شرکت متهم کردند
[ترجمه گوگل]دو پرونده سهامدار سهامدار دیزنی علیه مدیران فعلی و سابق شرکت قرار گرفت و آنها را با هدر رفتن دارایی های شرکتی محکوم کردند

8. Favourable treatment has been given to the small shareholder, when allocating oversubscribed issues, in some of the privatisation issues.
[ترجمه ترگمان]در پی اختصاص دادن مسائل oversubscribed به برخی از مسائل مربوط به خصوصی سازی، خدمات مطلوب به این سهامداران کوچک داده شده است
[ترجمه گوگل]هنگامی که تخصیص مسائل بیش از حد مورد توافق در برخی از مسائل خصوصی سازی، به سهامدار کوچک داده شده است

9. Mr Levin has also spent a fortune in shareholder money to resolve the internal rivalries bedeviling his game plan for Time Warner.
[ترجمه ترگمان]آقای لوین همچنین برای حل رقابت های داخلی برنامه بازی اش برای تایم وارنر، یک ثروت در سهام سهامدار به خرج داده است
[ترجمه گوگل]آقای لوین همچنین پول زیادی را برای پرداختن به سهامداران صرف کرده است تا حلقه های داخلی را حل کند و برنامه بازی خود را برای Time Warner بگذارد

10. A similar plan offered by a shareholder rights group was approved by shareholders last year, but rejected by the board.
[ترجمه ترگمان]یک طرح مشابه ارائه شده توسط یک گروه حقوق صاحبان سهام در سال گذشته توسط سهامداران تایید شد، اما توسط هیات مدیره رد شد
[ترجمه گوگل]طرح مشابهی که توسط یک گروه حقوق سهامدار ارائه شده است توسط سهامداران در سال گذشته تصویب شد، اما توسط هیئت مدیره رد شد

11. Rather, the focus on shareholder interests results from a private conception of the company and company law.
[ترجمه ترگمان]بلکه، تمرکز بر منافع سهامداران از مفهوم خصوصی شرکت و قانون شرکت حاصل می شود
[ترجمه گوگل]بلکه تمرکز بر منافع سهامداران از یک تصور شخصی از شرکت و قانون شرکت است

12. A dissenting shareholder should lodge his opposition at the meeting of shareholders and should also appear at the hearing of the petition.
[ترجمه ترگمان]یک سهامدار مخالف باید مخالفت خود را در جلسه سهامداران نشان دهد و همچنین باید در جلسه رسیدگی به این درخواست ظاهر شود
[ترجمه گوگل]یک سهامدار مخالف باید مخالفت خود را در جلسه سهامداران ارائه دهد و همچنین باید در دادرسی این دادخواست ظاهر شود

13. The attempt to revitalize shareholder democracy in this fashion is doomed to failure in the large public company.
[ترجمه ترگمان]تلاش برای احیای دموکراسی سهامدار در این سبک محکوم به شکست در شرکت بزرگ عمومی است
[ترجمه گوگل]تلاش برای احیای دموکراسی سهامداران در این حالت به شکست در شرکت دولتی بزرگ محکوم شده است

14. He's the Managing Director and major shareholder in Acorn Hotels.
[ترجمه ترگمان]او مدیر عامل و سهامدار عمده در هتل های \"Acorn\" است
[ترجمه گوگل]او مدیر عامل و سهامدار اصلی هتل Acorn است

پیشنهاد کاربران

سهامدار

سهامدار
یک فرد یا موسسه ( از جمله یک شرکت ) است که به طور قانونی یک یا چند سهام از سهام را در یک شرکت دولتی یا خصوصی در اختیار دارد. سهامداران ممکن است به عنوان اعضای یک شرکت ذکر شوند. طبق قانون، شخص تا زمانی که نام و سایر جزئیات آنها در ثبت شرکت نگردد، یک سهامدار در یک شرکت نمی باشد.

☑️ SHAREHOLDER ☑️ سهامدار - صاحب سهم
noun
[count] : someone who owns shares in a company or business

☑️ STOCKHOLDER ☑️ سهامدار
noun
[count] US : someone who owns stock in a company


◀️ I'm not a shareholder, I'm not involved in stock, exchange


کلمات دیگر: