وابسته به قوطی های افشانه ای، ایروسل، افشانه، اسپری، هواویزه، تعلیق مایع یا جسم بصورت گرد و گاز در هوا
aerosol
وابسته به قوطی های افشانه ای، ایروسل، افشانه، اسپری، هواویزه، تعلیق مایع یا جسم بصورت گرد و گاز در هوا
انگلیسی به فارسی
تعلیق مایع یا جسم بهصورت گرد و گاز در هوا
آئروسل
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a suspension of liquid or solid particles in a gas.
• (2) تعریف: a liquid substance, such as an insecticide, disinfectant, deodorant, or paint, sealed in a container under pressure and dispensed as a fine spray.
• مشابه: spray
• مشابه: spray
• liquid substance stored under pressure and released as a fine spray; container in which this is stored; tiny particle suspended in the atmosphere and carried by the wind (ecology)
an aerosol is a pressurized container containing a liquid which is forced out as a fine spray when you press a button on the top.
an aerosol is a pressurized container containing a liquid which is forced out as a fine spray when you press a button on the top.
دیکشنری تخصصی
[خودرو] ذرات ریز جامد و مایع معلق در هوا و یا گاز
[زمین شناسی] هواویزه ،هواپخش، تعلیق مایع یا جامد بسیار ریز با قطر حدود 0.001 میلی متر در هوا.
[بهداشت] هواپخش
[معدن] آیروسول (فلوتاسیون)
[خاک شناسی] هوا ویز
[پلیمر] آئروسل
[آب و خاک] هوامیز، ایروسل
[زمین شناسی] هواویزه ،هواپخش، تعلیق مایع یا جامد بسیار ریز با قطر حدود 0.001 میلی متر در هوا.
[بهداشت] هواپخش
[معدن] آیروسول (فلوتاسیون)
[خاک شناسی] هوا ویز
[پلیمر] آئروسل
[آب و خاک] هوامیز، ایروسل
جملات نمونه
1. an aerosol bomb
مخزن آیروسل
2. an aerosol deodorant
دئودورانت به صورت اسپری
3. An aerosol spray will make short work of painting awkward objects.
[ترجمه ترگمان]یک spray (aerosol)کاری کوتاه برای نقاشی کردن اشیا زشت انجام می دهد
[ترجمه گوگل]یک اسپری آئروسل کارهای کوتاه نقاشی را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]یک اسپری آئروسل کارهای کوتاه نقاشی را انجام می دهد
4. They sprayed aerosol insect repellent into the faces of police.
[ترجمه ترگمان]آن ها aerosol را به صورت پلیس پرتاب کردند
[ترجمه گوگل]آنها دافع حشرات آئروسل را به چهره های پلیس اسپری کردند
[ترجمه گوگل]آنها دافع حشرات آئروسل را به چهره های پلیس اسپری کردند
5. An aerosol foam shampoo is useful for cleaning small areas.
[ترجمه ترگمان]An foam برای تمیز کردن مناطق کوچک مفید است
[ترجمه گوگل]شامپو اسپری فوم برای تمیز کردن مناطق کوچک مفید است
[ترجمه گوگل]شامپو اسپری فوم برای تمیز کردن مناطق کوچک مفید است
6. The aerosol device is unlikely to have been the cause.
[ترجمه ترگمان]استفاده از این دستگاه aerosol بعید است
[ترجمه گوگل]بعید به نظر میرسد دستگاه آئروسل عامل اصلی آن بوده است
[ترجمه گوگل]بعید به نظر میرسد دستگاه آئروسل عامل اصلی آن بوده است
7. Drink lots of water. Use an aerosol freshener.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی آب بنوشید از یک قوطی aerosol استفاده کنید
[ترجمه گوگل]آب زیادی بخورید از یک خوشبو کننده هوا استفاده کنید
[ترجمه گوگل]آب زیادی بخورید از یک خوشبو کننده هوا استفاده کنید
8. One time he put an aerosol can inside a hot oven.
[ترجمه ترگمان]یه بار یه اسپری می تونه داخل یه اجاق داغ بذاره
[ترجمه گوگل]یک بار آئروسل را می توان در یک اجاق داغ قرار داد
[ترجمه گوگل]یک بار آئروسل را می توان در یک اجاق داغ قرار داد
9. The paper includes recommendations on recycling, noise levels, aerosol use and smoking at work.
[ترجمه ترگمان]این مقاله شامل توصیه هایی در زمینه بازیافت، سطوح صدا، aerosol و استعمال دخانیات در محل کار است
[ترجمه گوگل]این مقاله شامل توصیه های مربوط به بازیافت، سطح سر و صدا، استفاده از آئروسل و سیگار کشیدن در محل کار است
[ترجمه گوگل]این مقاله شامل توصیه های مربوط به بازیافت، سطح سر و صدا، استفاده از آئروسل و سیگار کشیدن در محل کار است
10. Silvikrin Pumping Spray acts like an aerosol but uses pressurised air to deliver a fine, concentrated spray.
[ترجمه ترگمان]Silvikrin Pumping Pumping Spray را مانند یک aerosol استفاده می کند اما برای تحویل یک اسپری خشک و متمرکز از هوای فشرده استفاده می کند
[ترجمه گوگل]اسپری پمپاژ سیلویکروین مانند یک اسپری عمل می کند اما با استفاده از هوای فشرده برای تولید خوب، اسپری متمرکز
[ترجمه گوگل]اسپری پمپاژ سیلویکروین مانند یک اسپری عمل می کند اما با استفاده از هوای فشرده برای تولید خوب، اسپری متمرکز
11. The aerosol in a bottle of hair spray can induce a fast, powerful high.
[ترجمه ترگمان]The در یک بطری اسپری مو می تواند یک ضربه سریع و قدرتمند را القا کند
[ترجمه گوگل]آئروسل در یک بطری اسپری مو می تواند سریع و قدرتمند بالا ایجاد کند
[ترجمه گوگل]آئروسل در یک بطری اسپری مو می تواند سریع و قدرتمند بالا ایجاد کند
12. Fly produced an aerosol spray and cleaned the clear glass lenses for me.
[ترجمه ترگمان]Fly (aerosol)را تولید کرده و لنزهای شیشه ای تمیز را برای من تمیز کنید
[ترجمه گوگل]پرواز یک اسپری آئروسل تولید کرده و لنزهای شیشه ای روشن را برای من پاک کرد
[ترجمه گوگل]پرواز یک اسپری آئروسل تولید کرده و لنزهای شیشه ای روشن را برای من پاک کرد
13. And the manufacture of aerosol cans takes considerable resources and energy.
[ترجمه ترگمان]و ساخت قوطی aerosol منابع و انرژی قابل توجهی را به خود اختصاص می دهد
[ترجمه گوگل]و ساخت قوطی های آئروسل به منابع قابل توجه و انرژی زیادی می انجامد
[ترجمه گوگل]و ساخت قوطی های آئروسل به منابع قابل توجه و انرژی زیادی می انجامد
14. When I kill cockroaches using an aerosol spray, they invariably die belly-up.
[ترجمه ترگمان]وقتی که من سوسک ها رو می کشم و اسپری می زنم اونا همیشه روی شکم میمیرن
[ترجمه گوگل]وقتی سوسک های خود را با استفاده از یک اسپری آئروسل کشته می شوم، آنها همیشه به شکلی می میرند
[ترجمه گوگل]وقتی سوسک های خود را با استفاده از یک اسپری آئروسل کشته می شوم، آنها همیشه به شکلی می میرند
an aerosol deodorant
دئودورانت به صورت اسپری
پیشنهاد کاربران
هوا ذرات ، ذرات هوایی
ذرات ریز معلق در هوا
گازی که درقوطی هایی مانند اسپری های بدن، ادکلن ها، حشره کش ها و . . . . وارد می کنند تا به کمک فشار آن بتوان محتوای داخل قوطی را به بیرون از آن هدایت کرد.
هوا ذره ، ذره هوایی
هوا ذرات ، ذرات هوایی
هوا ذرات ، ذرات هوایی
ذرات جامد و مایع معلق در هوا
اسپری
aerosol ( شیمی )
واژه مصوب: هواسُل
تعریف: سامانهای کلوئیدی که در آن، محیطِ پراکنش، هواست
واژه مصوب: هواسُل
تعریف: سامانهای کلوئیدی که در آن، محیطِ پراکنش، هواست
کلمات دیگر: