اصطلاح )
از پشت من بیا پایین ) معنی لغوی اما در اصل کنایه از راحت گذاشتن، پاپی نشدن، اذیت نکردن، انتقاد و ایراد نگرفتن و مزاحمت ایجاد نکردن برای کسی بکار می رود.
معادل های فارسی در این ارتباط زیاد هستند مثل:
دست از سرم بردار!
راحتم بذار!
بهم گیر نده!
کاری با من نداشته باش و غیره!
Alice: I'm tired of your constant criticism, Get off my back
Jane: I was just trying to help
آلیس: من از ایراد گرفتن های مداوم تو خسته شدم، دست از سرم بردار!
جین: من فقط سعی داشتم کمک کنم!
از پشت من بیا پایین ) معنی لغوی اما در اصل کنایه از راحت گذاشتن، پاپی نشدن، اذیت نکردن، انتقاد و ایراد نگرفتن و مزاحمت ایجاد نکردن برای کسی بکار می رود.
معادل های فارسی در این ارتباط زیاد هستند مثل:
دست از سرم بردار!
راحتم بذار!
بهم گیر نده!
کاری با من نداشته باش و غیره!
Alice: I'm tired of your constant criticism, Get off my back
Jane: I was just trying to help
آلیس: من از ایراد گرفتن های مداوم تو خسته شدم، دست از سرم بردار!
جین: من فقط سعی داشتم کمک کنم!