اصطلاح ) cast a spell on/ over someone
1 - کسی را مجذوب خود کردن، کسی را به شدت تاثیر قرار دادن، کسی را مسحور و مفتون خود کردن.
Hong Kong casts a spell over the visitor almost as soon as the aircraft touches down
هنگ کنگ هر توریستی را تقریبا به محض اینکه هواپیما به زمین فرود میاد به خودش جلب می کند.
2 - کسی را طلسم کردن، کسی را مسحور یا جادو کردن!
She’s a witch, and she’ll cast a spell on you if she catches you
او یک جادوگر است و اگر تو را بگیرد جادویت میکند.
1 - کسی را مجذوب خود کردن، کسی را به شدت تاثیر قرار دادن، کسی را مسحور و مفتون خود کردن.
Hong Kong casts a spell over the visitor almost as soon as the aircraft touches down
هنگ کنگ هر توریستی را تقریبا به محض اینکه هواپیما به زمین فرود میاد به خودش جلب می کند.
2 - کسی را طلسم کردن، کسی را مسحور یا جادو کردن!
She’s a witch, and she’ll cast a spell on you if she catches you
او یک جادوگر است و اگر تو را بگیرد جادویت میکند.