1. the wild boar had been speared to death
گراز وحشی را با نیزه کشته بودند.
2. The rage of a wild boar is able to spoil more than one wood.
[ترجمه ترگمان]خشم یک گراز وحشی می تواند بیش از یک چوب خراب شود
[ترجمه گوگل]خشم یک گراز وحشی می تواند بیش از یک چوب را خراب کند
3. Wild boar readily hybridises with the domestic pig.
[ترجمه ترگمان]گراز وحشی به آسانی با آن خوک اهلی باز می شود
[ترجمه گوگل]گراز وحشی به راحتی با خوک های داخلی hybridises
4. The boar snouted a tree down.
[ترجمه ترگمان] گراز یک درخت رو به پایین پرت کرد
[ترجمه گوگل]گراز یک درخت را پایین کشید
5. Wild boar are numerous in the valleys.
[ترجمه ترگمان]دره های وحشی در دره ها زیاد است
[ترجمه گوگل]گراز وحشی در دره ها زیاد است
6. We disturbed a wild boar that had been foraging by the roadside.
[ترجمه ترگمان]ما یک گراز وحشی را که از کنار جاده جست و جو کرده بود به هم زدیم
[ترجمه گوگل]ما یک گراز وحشی داشتیم که از کنار جاده خورده بود
7. Place boar in a roasting pan and add water to pan. Roast in preheated oven for 40 minutes.
[ترجمه ترگمان]گراز را در یک ماهی تابه سرخ قرار دهید و آب را به ماهی تابه اضافه کنید کباب را برای مدت ۴۰ دقیقه در فر preheated کباب کنید
[ترجمه گوگل]محل گرنج را در یک کاسه پخت و آب اضافه کنید تا پانسمان کنید ظرف 40 دقیقه در کوره پیش گرم شده کباب کنید
8. With one concerted effort, they heaved the boar out of the water and up on to the bank.
[ترجمه ترگمان]با یک تلاش حساب شده، گراز را از آب بیرون کشیدند و به ساحل رفتند
[ترجمه گوگل]با یک تلاش هماهنگ، آنها گراز را از آب بیرون آوردند و به سمت بانک رفتند
9. The huntsman killed a wild boar and cut out its heart.
[ترجمه ترگمان]شکارچی حیوان وحشی را کشت و قلبش را برید
[ترجمه گوگل]شکارچی یک گراز وحشی را کشت و قلبش را قطع کرد
10. The boar with a flower in his mouth is just a conceit and an obsession.
[ترجمه ترگمان]گراز با گلی که در دهانش است فقط یک توهم و یک وسواس است
[ترجمه گوگل]گراز با یک گل در دهانش فقط یک تلخ و وسواس است
11. Populations of red deer and boar are believed to be under greater pressure from hunters due to wartime shortages.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که تعداد گوزن های قرمز و گراز به دلیل کمبود زمان جنگ تحت فشار بیشتری از شکارچیان قرار دارند
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که جمعیت گوزن گاو و گورخر تحت فشار بیشتری از شکارچیان به علت کمبود زمان جنگ است
12. While boar is cooking, saute mushrooms in remaining 1 tablespoon of butter until lightly golden brown; set aside.
[ترجمه ترگمان]در حالی که گراز در حال پختن است، قارچ را در ۱ قاشق سوپ خوری کره را تا زمانی که قهوه ای طلایی آرام باشد، saute و کنار بگذارید
[ترجمه گوگل]در حالی که گراز آشپزی می کند، قارچ سوت را در 1 قاشق غذاخوری کره باقی مانده تا کمی قهوه ای طلایی؛ کنار گذاشتن
13. A Mob of even five Boar Boyz is potentially very strong and can get stuck in once your core units are committed.
[ترجمه ترگمان]حتی پنج Boar هم به طور بالقوه قوی هستند و می توانند در زمانی که واحدهای اصلی شما متعهد هستند گیر کنند
[ترجمه گوگل]یک توفیق حتی پنج بوآر بویز به طور بالقوه بسیار قوی است و می تواند در زمانی که واحدهای هسته ای شما مرتکب می شوند، گیر کرده باشند
14. This avenging boar, the agent of the insulted goddess, is henceforth identified with the destructive forces that produce tragedy.
[ترجمه ترگمان]این boar انتقام، که نماینده الهه مورد اهانت است، از این پس با نیروهای مخربی که تراژدی را تولید می کنند مشخص می شود
[ترجمه گوگل]این گراز انتقام دهنده، عامل الهه توهین آمیز، از این پس با نیروهای مخرب که باعث تراژدی می شوند، شناسایی می شود
15. Boar chops are best suited to grilling or sauteing.
[ترجمه ترگمان]برش های گوشت برای کباب کردن و یا کباب کردن مناسب هستند
[ترجمه گوگل]کلم بروکلی بهتر است برای کباب کردن یا سورتینگ مناسب باشد