(عامیانه) بسیار پررو، گستاخ
as bold as brass
(عامیانه) بسیار پررو، گستاخ
جملات نمونه
1. She marched into the shop, as bold as brass, and demanded her money back.
[ترجمه ترگمان]به مغازه رفت، همان قدر که brass بود و پولش را پس گرفت
[ترجمه گوگل]او به مغازه رفت و به عنوان برنجی پررنگ کرد و از پولش خواست
[ترجمه گوگل]او به مغازه رفت و به عنوان برنجی پررنگ کرد و از پولش خواست
2. She marched into his office as bold as brass .
[ترجمه ترگمان]او با شجاعت به دفتر کارش رفت
[ترجمه گوگل]او به عنوان دفتر مرکزی خود به عنوان برنج وارد شده است
[ترجمه گوگل]او به عنوان دفتر مرکزی خود به عنوان برنج وارد شده است
3. She marched into his big library as bold as brass, and stood in front of his favourite chair.
[ترجمه ترگمان]به کتابخانه بزرگ خود رفت و در مقابل صندلی مورد علاقه اش ایستاد
[ترجمه گوگل]او به کتابخانه بزرگ خود به عنوان برنج به عنوان جادویی رفت و در مقابل صندلی مورد علاقه خود ایستاد
[ترجمه گوگل]او به کتابخانه بزرگ خود به عنوان برنج به عنوان جادویی رفت و در مقابل صندلی مورد علاقه خود ایستاد
4. He rushed as bold as brass, asked the mayor to stop the meeting.
[ترجمه ترگمان]از شهردار خواست که جلسه را متوقف کند
[ترجمه گوگل]او به عنوان باارزش به عنوان برنج عجله، خواسته شهردار برای متوقف کردن جلسه
[ترجمه گوگل]او به عنوان باارزش به عنوان برنج عجله، خواسته شهردار برای متوقف کردن جلسه
5. He walked into the Malones'flat as bold as brass.
[ترجمه ترگمان]به بیت در خانه Malones به همان اندازه که از مفرغ بود قدم گذاشت
[ترجمه گوگل]او به Malones'flat رفت و به عنوان برنج چپ
[ترجمه گوگل]او به Malones'flat رفت و به عنوان برنج چپ
6. As bold as brass, she jumped on the bus ahead of the queue.
[ترجمه ترگمان]به همان اندازه که شجاعت به خرج داده بود، سوار اتوبوس شد و جلو صف ایستاد
[ترجمه گوگل]او به عنوان برنجی جسورانه، در اتوبوس پیش از صف پرید
[ترجمه گوگل]او به عنوان برنجی جسورانه، در اتوبوس پیش از صف پرید
7. It is hardly believable that such a pretty young lady is as bold as brass.
[ترجمه ترگمان]بعید است که چنین خانم جوان خوشگلی مثل مس باشد
[ترجمه گوگل]به سختی باور نکردنی است که چنین بانوی بسیار جوان به اندازه ی برنجی به اندازه ی برنج است
[ترجمه گوگل]به سختی باور نکردنی است که چنین بانوی بسیار جوان به اندازه ی برنجی به اندازه ی برنج است
8. Obviously the thief had simply walked out this way as bold as brass.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا دزد به سادگی از این راه بیرون آمده بود
[ترجمه گوگل]بدیهی است که دزد به سادگی از این راه به عنوان جسورانه به عنوان برنج راه می رفت
[ترجمه گوگل]بدیهی است که دزد به سادگی از این راه به عنوان جسورانه به عنوان برنج راه می رفت
9. Once he is here, he won't leave; he just sits there as bold as brass.
[ترجمه ترگمان]وقتی او اینجاست، او اینجا را ترک نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]وقتی او اینجا است، او را ترک نخواهد کرد او فقط در آنجا نشسته و به عنوان برنج چسبیده است
[ترجمه گوگل]وقتی او اینجا است، او را ترک نخواهد کرد او فقط در آنجا نشسته و به عنوان برنج چسبیده است
پیشنهاد کاربران
گستاخ ، بی پروا
confident to the point of impudence
brazen
بی شرم، بی حیا، وقیح، پر رو
با ( اعتماد به سقف ) !!
brazen
بی شرم، بی حیا، وقیح، پر رو
با ( اعتماد به سقف ) !!
کلمات دیگر: