1. In museum culture the original physical artefact is venerated at the expense of a replica, duplicate, reconstruction, or hologram.
[ترجمه ترگمان]در فرهنگ موزه، محصول فیزیکی اصلی به قیمت یک کپی، تکثیر، بازسازی، یا hologram تقدیس می شود
[ترجمه گوگل]در فرهنگ موزه، مصنوعات اصلی فیزیکی به واسطه یک ماکت، تکراری، بازسازی یا هولوگرام احترام می شود
2. On one artefact from Nevada, for instance, Newman has identified big cat, sheep, bison and bear blood residues.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، در یک محصول از نوادا، نیومن یک گربه بزرگ، گوسفند، گاومیش آبی هندی را شناسایی کرده است و باقی مانده های خون را تحمل می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در یک مصنوعی از نوادا، نیومن گربه بزرگ، گوسفند، باسن و باقیمانده خون را می شناسد
3. In objectification, the artefact appears to be instrumental in linking these major processes of abstraction and specificity.
[ترجمه ترگمان]در ابژه سازی، به نظر می رسد که این محصول ابزاری برای پیوند دادن این فرآیندهای مهم انتزاع و اختصاصی بودن است
[ترجمه گوگل]در عینیت گیری، این آثار به نظر می رسد در پیوند دادن این فرایندهای اصلی انتزاع و مشخصه ای مهم هستند
4. An artefact from the past can be used to engage interest and awaken curiosity.
[ترجمه ترگمان]یک محصول از گذشته می تواند برای جلب علاقه و تحریک حس کنجکاوی به کار رود
[ترجمه گوگل]یک آثار از گذشته می تواند مورد استفاده قرار گیرد تا با علاقه و بیداری کنجکاو باشد
5. An individual using and being buried with an artefact of, ultimately, Continental type was a person of Germanic origin.
[ترجمه ترگمان]یک فرد با استفاده و دفن با یک محصول از محصول، در نهایت، فرد از تبار ژرمنی بود
[ترجمه گوگل]فردی که با استفاده از مصالح و مفاسد، در نهایت، نوع قاره ای به خاک سپرده شد، فردی از خاندان ژرمنی بود
6. It may be at least partly an artefact of the methodology used to assign speakers to social classes.
[ترجمه ترگمان]این محصول ممکن است حداقل تا حدودی یک محصول از روش بکاررفته برای تعیین speakers به کلاس های اجتماعی باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است حداقل بخشی از مفاهیم روش شناسی مورد استفاده برای اختصاص سخنرانان به کلاس های اجتماعی باشد
7. However, the survival of certain types of artefact is as much the result of various factors prior to burial as to post-depositional processes.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بقا انواع خاصی از این محصول نتیجه عوامل مختلفی قبل از دفن به عنوان فرایندهای پس پردازش است
[ترجمه گوگل]با این حال، بقای نوع خاصی از مصنوعات به همان اندازه ناشی از عوامل مختلف قبل از دفن به منظور فرآیندهای پس از رسوب است
8. But there's just about every artefact from the past on sale.
[ترجمه ترگمان]اما در مورد هر شی ای که از گذشته فروش بوده، وجود داره
[ترجمه گوگل]اما فقط در مورد هر آثاری از گذشته در فروش وجود دارد
9. The image is an artefact, one made by an outsider.
[ترجمه ترگمان]این تصویر یک محصول است که توسط یک بیگانه ساخته شده است
[ترجمه گوگل]تصویر یک آثار هنری است که توسط یک بیگانه ساخته شده است
10. Tommy DeVito : what do you mean, you artefact I talk? What?
[ترجمه ترگمان]منظورت \"تامی DeVito\" - ه منظورت چیه که من حرف می زنم؟ چی؟
[ترجمه گوگل]تامی دیویتو: منظور شما چیست؟ من صحبت می کنم؟ چی؟
11. It's an ancient artefact, probably made by the other alien race.
[ترجمه ترگمان]این یک شی باستانی است که احتمالا توسط دیگر نژاد بیگانه ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این یک آثار باستانی است که احتمالا توسط نژاد بیگانه ساخته شده است
12. But it arises as an artefact of the ability to build fictive worlds.
[ترجمه ترگمان]اما آن به عنوان یک محصول از توانایی ایجاد جهان های موازی ناشی می شود
[ترجمه گوگل]اما این به عنوان یک مطلب از توانایی ساختن دنیای خیالی به وجود می آید
13. The true dimensions of the artefact may be determined by measuring it with a probe mounted on an articulating probe head in which the axes of the articulating probe head are locked.
[ترجمه ترگمان]ابعاد واقعی این محصول ممکن است با اندازه گیری آن با یک کاوشگر بر روی سر probe مشخص که در آن محور سره ای probe روشن قفل شده اند، تعیین شود
[ترجمه گوگل]ابعاد واقعی artefact ممکن است با اندازه گیری آن با یک پروب نصب شده در سر یک پروب آشکار شده که در آن محوره سر تسمه مفصل قفل شده است تعیین می شود
14. Django: This is artefact things are. You slope modify nature.
[ترجمه ترگمان]Django: این اشیا متعلق به آن هستند شما باید طبیعت را اصلاح کنید
[ترجمه گوگل]جانگاو: اینها چیزهای مصنوعی هستند شما شیب طبیعت را تغییر دهید