کلمه جو
صفحه اصلی

sign language


زبان لال ها، زبان اشاره، زبان ایمایی، نمارگان، نشان زبان، زبان علامات، زبان مخصوص کرها، مکالمه با اشاره

انگلیسی به فارسی

زبان علامات، زبان مخصوص کرها، مکالمه با اشاره


زبان اشاره، زبان علامات، زبان مخصوص کرها


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a system of manual configurations and motions used as a language for the deaf.

• deaf-mute language, communication via hand movements
sign language is a way of communicating using special movements of your hands and arms, rather than your voice.

مترادف و متضاد

nonverbal communication


Synonyms: American Sign Language, ASL, chironomy, dactylology, deaf-and-dumb alphabet, finger alphabet, fingerspelling, gesture language, manual alphabet, signing, signing alphabet


جملات نمونه

1. Her son used sign language to tell her what happened.
[ترجمه ترگمان]پسر او از زبان اشاره استفاده کرد تا به او بگوید چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه گوگل]پسرش با استفاده از زبان اشاره به او گفت که چه اتفاقی افتاده است

2. She tried to explain by means of sign language.
[ترجمه elnaz] او سعی کرد با استفاده از زبان اشاره توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]سعی کرد با زبان ایما و اشاره توضیح بدهد
[ترجمه گوگل]او سعی کرد با استفاده از زبان نشانه توضیح دهد

3. All our staff have been instructed in sign language.
[ترجمه ترگمان]همه کارکنان ما به زبان اشاره آموزش دیده اند
[ترجمه گوگل]تمام کارکنان ما در زبان اشاره یاد گرفته شده اند

4. She's deaf and dumb and communicates using sign language.
[ترجمه ترگمان]او ناشنوا و گنگ است و با استفاده از زبان اشاره ارتباط برقرار می کند
[ترجمه گوگل]او کور و گنگ است و ارتباط برقرار کردن با استفاده از زبان اشاره

5. The only means of communication was sign language.
[ترجمه ترگمان]تنها وسیله ارتباط زبانی بود
[ترجمه گوگل]تنها وسیله ارتباطی زبان اشاره بود

6. Not all deaf people use sign language.
[ترجمه ترگمان]تمام افراد ناشنوا از زبان اشاره استفاده نمی کنند
[ترجمه گوگل]همه افراد ناشنوا از زبان اشاره استفاده نمی کنند

7. They communicated in sign language.
[ترجمه ترگمان]آن ها به زبان اشاره می کردند
[ترجمه گوگل]آنها به زبان اشاره نوشتند

8. Sign language is almost essential in shops too, but it's a little less embarrassing because you can be more discreet.
[ترجمه ترگمان]زبان اشاره در مغازه ها هم تقریبا ضروری است، اما کمی خجالت آور است، زیرا شما می توانید محتاط تر باشید
[ترجمه گوگل]زبان اشاره در مغازه ها تقریبا ضروری است اما کمی کمتر شرم آور است؛ زیرا شما می توانید محرمانه تر باشید

9. In both countries fingerspelling has become incorporated into sign language communication and deaf people will use fingerspelling with one another.
[ترجمه ترگمان]در هر دو کشور، fingerspelling در ارتباط با زبان ایما و اشاره گنجانیده شده است و افراد ناشنوا از fingerspelling با یکدیگر استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]در هر دو کشور، انگشتان انگشتی به ارتباط زبان اشاره تبدیل شده است و افراد ناشنوا با استفاده از انگشتان دست یکدیگر یکدیگر را می گیرند

10. In sign language terms these would include: Do hearing people control the fortunes of deaf people politically and economically?
[ترجمه ترگمان]در زبان اشاره، این موارد شامل موارد زیر می شوند: آیا شنیدن نظرات مردم ناشنوا، سیاسی و اقتصادی را کنترل می کند؟
[ترجمه گوگل]در اصطلاحات نشانه گذاری این شامل موارد زیر می شود: آیا شنوایی افراد کنترل وضعیت افراد ناشنوا را از لحاظ سیاسی و اقتصادی کنترل می کند؟

11. Virtually all the settings in which sign language is learned can also be found in second language learning.
[ترجمه ترگمان]تقریبا تمامی تنظیماتی که در آن زبان اشاره می شود نیز می تواند در یادگیری زبان دوم نیز یافت شود
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام تنظیماتی که در آن زبان اشاره یاد می شود نیز می تواند در یادگیری زبان دوم یافت شود

12. Very frequently in the literature earlier discussions about sign language universality are described as myths or misconceptions.
[ترجمه ترگمان]به کرات در این مقاله بحث های پیشین در مورد جهان شمولی زبان اشاره به عنوان افسانه یا تصورات غلط توصیف شده است
[ترجمه گوگل]در مباحث قبلی اغلب در مباحث مربوط به جهانی شدن نشانه زبان به عنوان اسطوره یا تصورات غلط توصیف شده است

13. Their beautiful movement and artistic sign language adds a new dimension to the production.
[ترجمه ترگمان]حرکت زیبا و زبان اشاره هنری، بعد جدیدی به تولید اضافه می کند
[ترجمه گوگل]جنبش زیبای آنها و زبان نشانه هنری ابعاد جدیدی را برای تولید اضافه می کند

14. Many hearing people assume that sign language is the same the world over.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد شنوایی تصور می کنند که زبان اشاره همان جهان است
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد شنوا فرض می کنند که زبان اشاره در سراسر جهان یکسان است

15. Advice workers are encouraged to learn sign language.
[ترجمه ترگمان]کارکنان توصیه به یادگیری زبان اشاره دارند
[ترجمه گوگل]کارکنان مشاوره برای یادگیری زبان اشاره ترغیب می شوند

پیشنهاد کاربران

زبانه اشاره

زبان اشاره
She can't hear or talk, she uses sign language for communication 💱
او نمی تواند بشنود یا صحبت کند، او از زبان اشاره برای برقراری ارتباط استفاده می کند

علامت اشاره
زبان اشاره


زبان مخصوص معلولین

زبان افراد معلول

sign language ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: زبان اشاره
تعریف: یکی از نظام های ارتباطی بشر، دارای نظام زبانی، که در آن به جای آواها از حرکات نظام‏یافتۀ دست ها استفاده می شود


کلمات دیگر: