کلمه جو
صفحه اصلی

put on airs

انگلیسی به فارسی

قرار دادن هوا


انگلیسی به انگلیسی

• act as though one is better than others, show off

جملات نمونه

1. Trudy is always putting on airs.
[ترجمه ترگمان]ترودی همیشه یه جوری رفتار می کنه
[ترجمه گوگل]Trudy همیشه در حال پخش است

2. I hate the way she puts on airs.
[ترجمه ترگمان]از طرز رفتارش متنفرم
[ترجمه گوگل]من از راه او در هوا می ترسم

3. We're poor and we never put on airs.
[ترجمه ترگمان]ما فقیر هستیم و هیچ وقت ناز نمی کنیم
[ترجمه گوگل]ما فقیر هستیم و ما هرگز در هوا پخش نمی کنیم

4. He'd no patience with women putting on airs and moaning about the most natural thing in the world.
[ترجمه ترگمان]او حوصله زنان را نداشت که در این دنیا از طبیعی ترین چیز دنیا ناله و زاری کند
[ترجمه گوگل]او هیچ وقت صبر نمی کند، زیرا زنان در حال رانندگی و غم انگیز شدن در مورد چیز طبیعی در جهان هستند

5. Bella never put on airs and graces, remaining a real Blackpool girl.
[ترجمه ترگمان]بلا هیچ وقت با فیس و افاده کنار نیومد و یه دختر واقعی باقی موند
[ترجمه گوگل]بلا هرگز براق و آرام قرار نگرفت، با این حال دختر بلکپول واقعی باقی مانده است

6. One should under no circumstances put on airs and graces.
[ترجمه ترگمان]آدم باید تحت هیچ شرایطی ظاهر و جلال و شکوه داشته باشد
[ترجمه گوگل]در هیچ شرایطی نباید فضایی و آرامش داشته باشد

7. I didn't like to put on airs, and even less to have too many people catering to me.
[ترجمه ترگمان]دلم نمی خواست خودنمایی کنم، حتی کم تر از این که دیگران برای من غذا درست کنند
[ترجمه گوگل]من دوست نداشتم به هوا و حتی کمتر برای داشتن بیش از حد بسیاری از مردم غذا برای من

8. Don't put on airs or try to impress anymore.
[ترجمه ترگمان]سعی نکن خودت را تحت تاثیر قرار بدی و سعی کنی بیشتر تحت تاثیر قرار بگیری
[ترجمه گوگل]قرار ندهید و دیگر تلاش نکنید

9. She had better not put on airs with me. I won't like it.
[ترجمه ترگمان]بهتر است با من فیس و افاده بفروشد خوشم نمی اد
[ترجمه گوگل]او بهتر بود که با من نباشد من آن را دوست ندارم

10. If you put on airs, people just won't go for it.
[ترجمه ترگمان]اگر این طور باشد، مردم برای این کار نخواهند رفت
[ترجمه گوگل]اگر شما در هوا قرار داده، مردم فقط برای آن نمی رود

11. Nobody can say I put on airs.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند بگوید که من on
[ترجمه گوگل]هیچکس نمیتواند بگوید من هوا را میگیرم

12. We cannot put on airs as Party and League members.
[ترجمه Setareh Amjadi] ما نمیتونیم تظاهر کنیم که از اعضای حزب و لیگ هستیم.
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم airs را به عنوان اعضای حزب و اتحادیه مطرح کنیم
[ترجمه گوگل]ما نمیتوانیم به عنوان اعضای حزب و لیگ اعزام کنیم

13. You shouldn't put on airs even if you were in charge.
[ترجمه ترگمان]حتی اگر رئیس هم باشی نباید فیس و افاده بپوشی
[ترجمه گوگل]حتی اگر مسئول باشید، نباید هواپیما بگذارید

14. I don't like Jane. She's always put on airs.
[ترجمه ترگمان]از جین خوشم نمی اد او همیشه خودش را زیر و رو می کند
[ترجمه گوگل]من جین را دوست ندارم او همیشه در هوا پخش می شود

15. He began to put on airs and think he was a grown - up.
[ترجمه ترگمان]او می خواست خودش را بلند کند و فکر کند که بزرگ شده است
[ترجمه گوگل]او شروع به پخش کرد و فکر کرد که او بزرگ شده است

پیشنهاد کاربران

اصطلاح )
Put on airs
خود را برتر از دیگران دانستن، باد به غبغب انداختن، مغرور و از خود راضی بودن، خود را تحویل گرفتن، قیافه گرفتن و. . . !
Some of her old friends have accused her of putting on airs since she became wealthy
برخی از دوستان قدیمی اش، او را به این متهم کرده اند که از وقتی ثروتمند شده، فکر می کند که از بقیه برتر است/ دارد باد به غبغب می اندازد/خیلی خودشو تحویل میگیره!

معادل اصطلاح فوق، اصطلاح های زیر هم می باشند که همگی معادل فارسی از خود راضی بودن، متکبر و مغرور، کسی که فکر می کند از دیگران برتر است، کسی که خودش رو خیلی مهم میداند، کسی که اصطلاحا برای خودش نوشابه باز میکند یعنی خودش رو خیلی تحویل میگیرد، خود بزرگ بین، کسی که از روی غرور قیافه میگیرد یا باد به غبغب می اندازد، پرنخوت، پرفیس و افاده ای، پرمدعا و. . . ، می باشند.
Give oneself airs
So full of oneself
Airs and graces

خود را گرفتن ( کنایه از مغرور و متکبر بودن )


کلمات دیگر: