کلمه جو
صفحه اصلی

bullfight


معنی : گاوبازی
معانی دیگر : (در کشورهای اسپانیایی زبان) گاو بازی، گاو جنگی (که طی آن ابتدا گاو نر را تحریک و عصبانی می کنند و پس از حرکات زیاد او را با یک فرو کردن شمشیر به قلب می کشند)، گوتازی

انگلیسی به فارسی

گاو نر، گاوبازی


(در کشورهای اسپانیایی زبان) گاو بازی، گاو جنگی (که طی آن ابتدا گاو نر را تحریک و عصبانی می‌کنند و پس از حرکات زیاد او را با یک فرو کردن شمشیر به قلب می‌کشند)، گوتازی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: bullfighter (n.), bullfighting (n.)
• : تعریف: a ceremonial sport practiced esp. in Spain and Mexico in which banderilleros and picadors first goad and tire a specially bred bull, and then a matador with a cape and sword provokes the bull into charging him several times, and finally kills it.

• traditional spectacle in which a matador and his assistants fight and generally kill a bull (common in spain, portugal, and latin america)
a bullfight is a public entertainment in spain and some other countries, in which a bull is made angry and then killed with a sword.

مترادف و متضاد

گاوبازی (اسم)
bullfight

جملات نمونه

1. I think bullfighting should be abolished.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم گاوبازی باید منسوخ شود
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم گاو نر باید لغو شود

2. He raised the highly emotive issue of bullfighting.
[ترجمه ترگمان]او موضوع بسیار عاطفی گاوبازی را مطرح کرد
[ترجمه گوگل]او مسئله بسیار عاطفی از گاو نر را مطرح کرد

3. The walls were whitewashed and covered with bullfighting posters.
[ترجمه ترگمان]دیوارها سفید شده بودند و پوشیده از پوستر بود
[ترجمه گوگل]دیوارها سفید پوشیده شده و با پوسترهای گاوچران پوشانده شده اند

4. He attacked intramural burial, the Mendicant Orders, and bullfights - all characteristic policies of enlightened statesmen.
[ترجمه ترگمان]او به دفن intramural، فرمان Mendicant، و bullfights - همه سیاست های مشخصه سیاستمداران روشنفکر، حمله کرد
[ترجمه گوگل]او به دفن داخلی، سفارشات مندکیانت و گاو نر حمله کرد - همه سیاست های مشخص دولتمردان روشنفکر

5. Ernest Hemingway thought the bullfight dramatized this truth.
[ترجمه ترگمان]ارنست همینگوی به این فکر می کرد که گاوبازی حقیقت را بیان می کند
[ترجمه گوگل]ارنست همینگوی فکر کرد که این فاجعه این حقیقت را به نمایش گذاشت

6. Do not attend a bullfight unless you are prepared to see blood, often great quantities of it.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که آمادگی دیدن خون را نداشته باشید، در یک bullfight شرکت نکنید
[ترجمه گوگل]در یک کورسوف حضور نداشته باشید مگر اینکه آمادگی دیدن خون را داشته باشید، اغلب مقادیر زیادی از آن

7. Next to bullfight and soccer, lotteries are Spain's biggest sport.
[ترجمه ترگمان]بعد از bullfight و فوتبال، lotteries ها بزرگ ترین ورزش اسپانیا هستند
[ترجمه گوگل]قرعه کشی های بعدی در برابر گورستان و فوتبال، بزرگترین ورزش اسپانیا است

8. Have the half - court bullfight to finish!
[ترجمه ترگمان]! یه مسابقه نیمه دادگاه برای پایان دادن داشته باشید
[ترجمه گوگل]نیمی از دادگاه خرابکاری را به پایان برسانید!

9. You can even see a bullfight in the towns of Arles and Nimes, or enjoy poetry at Orange’s ancient Roman theater with the stars shining above you.
[ترجمه ترگمان]شما حتی می توانید یک bullfight را در شهرهای of و نیم ببینید و یا از شعر در تئاتر روم باستان با ستاره های درخشان بالای سر شما لذت ببرید
[ترجمه گوگل]شما حتی می توانید یک گاو نر را در شهرهای آرل و نیمو مشاهده کنید یا از شعر در تئاتر رومی باستانی نارنجی لذت ببرید با ستاره هایی که در بالای شما قرار دارند

10. She said she had always detested seeing a bullfight.
[ترجمه ترگمان]اون گفت که همیشه از دیدن یه گاوبازی متنفر بوده
[ترجمه گوگل]او گفت که همیشه از دیدن گاو نر

11. Supporters of the bullfight, known as the corrida, insist that it is an important tradition and should be preserved.
[ترجمه ترگمان]حامیان of، که به نام the شناخته می شوند، اصرار دارند که این یک سنت مهم است و باید حفظ شود
[ترجمه گوگل]حامیان فاشی که به نام corrida شناخته می شوند، اصرار دارند که این یک سنت مهم است و باید حفظ شود

12. The story then recounts the various stages of the corrida (bullfight) itself.
[ترجمه ترگمان]سپس داستان در مراحل مختلف of (bullfight)تعریف می شود
[ترجمه گوگل]این داستان سپس مراحل مختلف کوریدا (صلیب سرخ) را بازگو می کند

13. A bullfight arena in Spain, its passion and brutal, vocal.
[ترجمه ترگمان]عرصه جدال آمیز در اسپانیا، شور و شوق و brutal
[ترجمه گوگل]عرصه جنگاور در اسپانیا، شور و هیجان و وحشیانه و آوازی

14. She snapshotted a few pictures of the bullfight.
[ترجمه ترگمان] اون چندتا عکس از گاوبازی می دونه
[ترجمه گوگل]او چند عکس از گاو نر

15. There were posters advertising the bullfight pasted up all over the town.
[ترجمه ترگمان]پوسترهای تبلیغاتی در سرتاسر شهر نصب شده بودند
[ترجمه گوگل]پوسترهایی وجود داشت که فورسیاری را در سراسر شهر نشان می دادند

پیشنهاد کاربران

گاو بازی

گاو وحشی

مسابقات گاوبازی

گاوبازی
Rex went to a bullfight when he was in Spain
رکس وقتی در اسپانیا بود به یک گاوبازی رفت. 🇻🇺🇻🇺

بازی با گاو وحشی

گاوبازی _ خشکسالی

Bullfight گاو نر
Cow گاو ماده


کلمات دیگر: