• become accustomed to
get used to
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. You will soon get used to the work.
[ترجمه علی اکبر منصوری] بزودی به کار عادت میکنی.
[ترجمه ترگمان]به زودی به کار عادت می کنی[ترجمه گوگل]شما به زودی برای کار استفاده خواهید کرد
2. It took a while to get used to the social nuances of the office.
[ترجمه علی اکبر منصوری] برای عادت کردن به ریزه کاری های اجتماعی اداره، یه مدت زمانی وقت گرفت!
[ترجمه ترگمان]مدتی طول کشید تا به نکات دقیق اجتماعی اداره عادت پیدا کنم[ترجمه گوگل]زمانیکه برای رسیدن به ظرافت های اجتماعی دفتر استفاده می شد، طول می کشید
3. It is difficult to get used to another country's customs.
[ترجمه علی اکبر منصوری] عادت کردن به آداب و رسوم یک کشور دیگر، سخت است!
[ترجمه ترگمان]عادت کردن به آداب و رسوم یک کشور دیگر دشوار است[ترجمه گوگل]دشوار است که به آداب و رسوم کشور دیگری بپردازید
4. When you're different,when you're special,sometimes you have to get used to being alone.
[ترجمه محمود] بعضی وقتها باید به تنهایی عادت کنی، وقتی که با دیگران فرق داری، وقتی که آدم خاصی هستی
[ترجمه ترگمان]وقتی تو فرق می کنی، وقتی خاص هستی، بعضی وقت ها باید عادت کنی تنها باشی[ترجمه گوگل]هنگامی که شما متفاوت هستید، زمانی که شما ویژه هستید، گاهی اوقات شما مجبور هستید که تنها بودن داشته باشید
5. City inhabitants can seldom get used to country life.
[ترجمه ترگمان]ساکنان شهر به ندرت می توانند به زندگی روستایی عادت کنند
[ترجمه گوگل]ساکنان شهر به ندرت می توانند زندگی کنند
[ترجمه گوگل]ساکنان شهر به ندرت می توانند زندگی کنند
6. You have to get used to other people's quirks and foibles.
[ترجمه ترگمان]باید به خصوصیات دیگر و ضعف های دیگران عادت کنی
[ترجمه گوگل]شما مجبور به استفاده از رایحه های دیگران می شوید
[ترجمه گوگل]شما مجبور به استفاده از رایحه های دیگران می شوید
7. Don't worry, you'll soon get used to your new school.
[ترجمه ترگمان]نگران نباش، به زودی به مدرسه جدیدت عادت می کنی
[ترجمه گوگل]نگران نباشید، به زودی به مدرسه جدید خود میرسید
[ترجمه گوگل]نگران نباشید، به زودی به مدرسه جدید خود میرسید
8. At board meetings you have to get used to the formality of the language.
[ترجمه ترگمان]در جلسات هیات مدیره باید به آداب و تشریفات زبان عادت کنید
[ترجمه گوگل]در جلسات هیئت مدیره شما باید به صورت رسمی زبان استفاده کنید
[ترجمه گوگل]در جلسات هیئت مدیره شما باید به صورت رسمی زبان استفاده کنید
9. Life is not fair, get used to it.
[ترجمه محمود] زندگی عادلانه نیست، بهش عادت کن
[ترجمه ترگمان]زندگی عادلانه نیست عادت می کنی[ترجمه گوگل]زندگی عادلانه نیست، به آن عادت کرده ای
10. Time won't ease your pain but let you get used to it.
[ترجمه محمود] زمان درد تو رو کاهش نمیده اما این فرصت رو میده که بهش عادت کنی
[ترجمه ترگمان]زمان دردت رو کم نمی کنه، اما بذار بهش عادت کنی[ترجمه گوگل]زمان درد را تسکین نمی دهد، اما به شما اجازه می دهد تا به آن بپردازید
11. You'd better get used to doing as you're told.
[ترجمه علی اکبر منصوری] بهتره به انجام آنچه که به شما گفته شده عادت کنید!
[ترجمه ترگمان]بهتره عادت کنی کاری رو که بهم گفته بودی انجام بدی[ترجمه گوگل]شما بهتر می دانید که به شما گفته می شود
12. She grows on you when you get used to her.
[ترجمه علی اکبر منصوری] وقتی بهش عادت کنی، اونو بیشتر از قبل دوست خواهی داشت!
[ترجمه محمود] وقتی بهش عادت کنی کم کم ازش خوشت میاد
[ترجمه ترگمان]وقتی بهش عادت می کنی اون روت رشد میکنه[ترجمه گوگل]هنگامی که به او میرسید، او بر شما رشد می کند
13. After a while you get used to all the noise.
[ترجمه علی اکبر منصوری] بعدا از یک مدتی، به همه این سر و صداها عادت میکنی!
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی که به این همه سر و صدا عادت می کنی[ترجمه گوگل]بعد از مدتی شما برای سر و صدا استفاده می کنید
14. You will have to get used to a lot of people traipsing in and out of your home.
[ترجمه ترگمان]شما باید به تعداد زیادی از افراد داخل و خارج از خانه خود عادت کنید
[ترجمه گوگل]شما باید بسیاری از مردم را در خانه و خارج از منزل خود ببندید
[ترجمه گوگل]شما باید بسیاری از مردم را در خانه و خارج از منزل خود ببندید
15. Don't worry - you'll soon get used to his sense of humour.
[ترجمه ترگمان]نگران نباش، به زودی با حس شوخ طبعی اون عادت می کنی
[ترجمه گوگل]نگران نباشید - شما به زودی به حس شوخ طبعی خود خواهید رسید
[ترجمه گوگل]نگران نباشید - شما به زودی به حس شوخ طبعی خود خواهید رسید
پیشنهاد کاربران
عادت کردن به
becom familiar
Cope
Adapt
Adapt
عادت کردن به چیزی
I'm sure you can get used to anything if you try
من مطمئنم شما اگر بخواهید ( تلاش کنید ) میتوانید به هر چیزی عادت کنید
من مطمئنم شما اگر بخواهید ( تلاش کنید ) میتوانید به هر چیزی عادت کنید
to become adjusted to
باهاش کنار بیا
Your ways are lame
Then I want you to get used to my shit piss method of leading a group
میخوام به روش مسخره ی من برای رهبری کردن یک گروه عادت کنی
Then I want you to get used to my shit piss method of leading a group
میخوام به روش مسخره ی من برای رهبری کردن یک گروه عادت کنی
کلمات دیگر: