1. i seem to collapse around
اصلا نا ندارم.
2. i seem to have lost my watch
مثل اینکه ساعت خود را گم کرده ام.
3. you seem to have been a bit too lavish with the salt, it's too salty
مثل این که قدری در نمک زیاده روی کرده ای،خیلی شور شده.
4. land prices seem to have reached a plateau
ظاهرا قیمت زمین ثابت شده است.
5. she doesn't seem right in her mind
ظاهرا عقلش پارسنگ برمی دارد.
6. the democrats seem to be on the bandwagon these days
این روزها به نظر می رسد که کار دمکرات ها گرفته باشد.
7. the members seem to misuse the club to further their own political aims
ظاهرا اعضا برای پیشبرد مقاصد سیاسی خود از باشگاه سواستفاده می کنند.
8. they don't seem to have the intellectual equipment for the task
به نظر نمی رسد که توانایی فکری این کار را داشته باشند.
9. those experiments seem to have lapsed around 1910
ظاهرا آن آزمایشات در حدود سال 1910 متوقف شد.
10. those two seem to be lovers
به نظر می رسد که آن دو عاشق و معشوق باشند.
11. his war experiences seem not to have touched him at all
به نظر می رسد که تجربیات زمان جنگ او اصلا روی او اثری باقی نگذاشته است.
12. she did not seem to have died naturally
به نظر نمی رسید که به مرگ طبیعی مرده باشد.
13. no defeat and disappointment seem to faze him
هیچ شکست و نومیدی او را دچار هراس نمی کرد.
14. the animals are drawn with such verve that they seem to jump out of the page
حیوانات را آنقدر زنده نقاشی کرده اند که گویی از صفحه بیرون می پرند.
15. his new book is interesting; by comparison his previous books seem dull
کتاب جدید او جالب است ; در مقایسه با آن،کتاب های پیشین او کسل کننده می نماید.
16. I seem to have accumulated a lot of books.
[ترجمه ترگمان]به نظرم کلی کتاب جمع کرده ام
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تعداد زیادی کتاب را جمع آوری کرده ام
17. Georgia certainly didn't seem to be a fool.
[ترجمه ترگمان]جورجیا واقعا احمق به نظر نمی رسید
[ترجمه گوگل]به نظر میرسید گرجستان گول خورده است
18. Recent events seem less serious when put into an international perspective.
[ترجمه ترگمان]رویداده ای اخیر زمانی که به یک دیدگاه بین المللی تبدیل شوند، جدی به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]هنگامی که در دیدگاه های بین المللی قرار می گیرد، رویدادهای اخیر به نظر کمتر جدی می رسد
19. They seem to equate intelligent belief with credulity.
[ترجمه ترگمان]آن ها به نظر می رسد که این باور هوشمندانه را با زودباوری می دانند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که آنها اعتقاد هوشمندانه را با اعتقادات برابر می کنند
20. T-shirts now seem almost de rigueur in the West End.
[ترجمه ترگمان]تی - تی - - تی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در حال حاضر T-shirts تقریبا در غرب End به نظر می رسد
21. The mountain villages seem to be permanently shrouded in mist.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که روستاهای کوهستانی همیشه در مه پوشیده شده اند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد روستاهای کوهستانی به طور دائمی در حجاب قرار گرفته اند
22. They seem to draw down ridicule on us.
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد اونا دارن ما رو مسخره می کنن
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که ما را مسخره می کنند