1. he told us expressly to refrain from smoking
او صریحا از ما خواست که از سیگار کشیدن خودداری کنیم.
2. the house was bought expressly for her
خانه را مخصوصا برای او خریده بودند.
3. These conditions must be expressly incorporated into the contract of employment.
[ترجمه ترگمان]این شرایط باید به صراحت در قرارداد استخدام گنجانده شود
[ترجمه گوگل]این شرایط باید به صراحت به قرارداد استخدام اضافه شود
4. Small businesses are expressly exempted from the requirements of this legislation.
[ترجمه ترگمان]شرکت های کوچک صراحتا از الزامات این قانون معاف هستند
[ترجمه گوگل]کسب و کارهای کوچک به صراحت از الزامات این قانون معاف هستند
5. He was expressly forbidden to speak to the girl.
[ترجمه ترگمان]او مخصوصا برای صحبت با آن دختر قدغن شده بود
[ترجمه گوگل]او به طور واضح صحبت کردن با دختر را ممنوع کرد
6. This ship was designed expressly for exploring the Arctic waters.
[ترجمه ترگمان]این کشتی مخصوصا برای کاوش در آب های قطب شمال طراحی شده بود
[ترجمه گوگل]این کشتی به طور خاص برای کشف آبهای قطبی طراحی شده بود
7. You were expressly told not to touch my papers.
[ترجمه ترگمان]به شما گفته بودند که به کاغذهای من دست نزنید
[ترجمه گوگل]شما به صراحت گفته بودید که مقالات من را لمس نکنید
8. I told you expressly to report to me everyday.
[ترجمه ترگمان]به شما گفتم هر روز به من گزارش بدهید
[ترجمه گوگل]من به شما گفتم هر روز به من گزارش دهید
9. The building is expressly designed to conserve energy.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان مخصوصا برای حفظ انرژی طراحی شده است
[ترجمه گوگل]ساختمان به طور خاص برای حفظ انرژی طراحی شده است
10. Some women expressly blame loneliness for their dissatisfaction.
[ترجمه ترگمان]برخی از زنان صرفا به خاطر عدم رضایت خود، تنهایی را سرزنش می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از زنان به صراحت احساس ناراحتی خود را تنبیه می کنند
11. But Aischines expressly excludes that explanation for Demosthenes.
[ترجمه ترگمان]اما این توضیحی برای Demosthenes نیست
[ترجمه گوگل]اما Aischines به صراحت این توضیح برای Demosthenes را رد می کند
12. He was actually expressly forbidden to speak to me about the matter.
[ترجمه ترگمان]در واقع او حق داشت در این مورد با من صحبت کند
[ترجمه گوگل]او در حقیقت به طور خاص ممنوعه بود که در مورد این موضوع با من صحبت کند
13. Violent shaking or other gross indignities are expressly forbidden.
[ترجمه ترگمان]اعمال خشونت خشن یا دیگری که به طور خاص اعمال می شود ممنوع است
[ترجمه گوگل]تکان دادن خشونت آمیز و یا دیگر ناخوشی های ناگهانی به طور واضح ممنوع است
14. The Court expressly concedes that this interest is compelling and is promoted by the ordinance.
[ترجمه ترگمان]این دادگاه صراحتا تصدیق می کند که این بهره قانع کننده است و از سوی این حکم ترویج می شود
[ترجمه گوگل]دادگاه به صراحت اذعان می کند که این منافع قانع کننده ای است و توسط حکم ارتقا یافته است