1. it is preposterous for this clown to become president
رئیس جمهور شدن این دلقک تمسخر انگیز است.
2. That is a preposterous accusation!
[ترجمه جواد] آن یک اتهام مضحکانه بود
[ترجمه ترگمان]این تهمت ناروا است!
[ترجمه گوگل]این یک اتهام بی رحمانه است!
3. It would be preposterous to shovel coal with a teaspoon.
[ترجمه ترگمان]یک قاشق چای خوری با قاشق چای خوری
[ترجمه گوگل]زغال سنگ را با یک قاشق چای خوری مخلوط کنید
4. That's a preposterous excuse!
[ترجمه ترگمان]این یک بهانه مسخره است!
[ترجمه گوگل]این یک بی احتیاطی است!
5. They are asking a preposterous price for the work.
[ترجمه ترگمان]آن ها خواستار قیمتی بسیار نامعقول برای این کار هستند
[ترجمه گوگل]آنها از قیمت غیرمنتظره برای این کار خواسته اند
6. The whole idea was preposterous.
[ترجمه ترگمان]تمام این فکر نامعقول بود
[ترجمه گوگل]کل ایده بی نظیر بود
7. It's preposterous to suggest that everything was her fault!
[ترجمه ترگمان]این وحشتناکه که نشون بدی همه چیز تقصیر اون بوده!
[ترجمه گوگل]این غیر قابل پیش بینی است که همه چیز گناه او باشد!
8. It's a preposterous claim that the government is trying to poison its citizens.
[ترجمه ترگمان]این یک ادعای نامعقول است که دولت می کوشد تا شهروندان خود را مسموم کند
[ترجمه گوگل]این ادعای غیرمنتظره است که دولت سعی دارد شهروندان خود را مسموم کند
9. Daunting and preposterous as the task appeared, I was glad to be busy again, of use.
[ترجمه ترگمان]وقتی که این کار ظاهر شد، من خیلی خوشحال بودم که دوباره سرم شلوغ است
[ترجمه گوگل]همانطور که این وظیفه ظاهر شد، دلگرم کننده و غم انگیز بود، خوشحالم که مجبور شدم از کار استفاده کنم
10. It is preposterous that Bruce did not know that we were there.
[ترجمه ترگمان]این مضحکه که بروس نمی دانست ما آنجا هستیم
[ترجمه گوگل]این بی رحمانه است که بروس نمی دانست ما آنجا بودیم
11. It seems preposterous that Bruce did not know we were there.
[ترجمه ترگمان]به نظر احمقانه میاد که بروس نمی دونه ما اونجا بودیم
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد ظالمانه که بروس نمی دانست ما آنجا بودیم
12. This is a typically preposterous concoction, with tiger stripes on the long seat, horse heads for arms.
[ترجمه ترگمان]این یک معجون عجیب و غریب است با نوارهای ببر روی صندلی بلند و سره ای اسب برای اسلحه
[ترجمه گوگل]این یک گدایی معمولی بی نظیر است، با نوار های ببری در صندلی بلند، سر اسب برای بازوها
13. Ticket prices for football games are absolutely preposterous!
[ترجمه ترگمان]قیمت بلیط ها برای بازی های فوتبال کاملا نامعقول است
[ترجمه گوگل]قیمت بلیط برای بازی های فوتبال کاملا غیرممکن است!
14. What a preposterous idea!
[ترجمه ترگمان]چه فکر مسخره ای!
[ترجمه گوگل]ایده ای غریب!
15. The very idea is preposterous!
[ترجمه ترگمان]این عقیده بسیار نامعقول است!
[ترجمه گوگل]این ایده بی نظیر است!