1. combat area
منطقه ی رزم
2. combat duty
خدمت رزمی
3. combat readiness
آمادگی رزمی
4. deadly combat
نبرد مرگبار
5. mortal combat
نبرد بی امان
6. the combat against illiteracy
پیکار با بیسوادی
7. the combat lasted two hours
نبرد دو ساعت ادامه داشت.
8. single combat
نبرد تن به تن
9. a hand-to-hand combat among the trench's defenders and the attackers
نبرد تن به تن بین مدافعان سنگر و مهاجمان
10. a versatile combat weapon
یک سلاح جنگی چندکاربردی
11. ready for combat
مهیای کارزار
12. we must combat corruption
ما باید برضد فساد پیکار کنیم.
13. a bloody hand-to-hand combat
نبرد تن به تن خونین
14. they are hoping to combat error by promoting education
امیدوارند با ترویج آموزش با جهل پیکار کنند.
15. every night he relived that hand-to-hand combat
هر شب خاطرات آن جنگ تن به تن در ذهنش زنده می شد.
16. he was decorated for bravery in combat
به خاطر دلاوری در نبرد به او مدال دادند.
17. the soldiers were readying themselves for combat
سربازان خود را برای نبرد آماده می کردند.
18. the government has taken the necessary measures to combat inflation
دولت برای مبارزه با تورم اقدامات لازم را به عمل آورده است.
19. they have an urgent need for all disposable air combat units
آنها به همه ی یگان های رزمی هوایی موجود نیاز فوری دارند.
20. The government will instigate new measures to combat terrorism.
[ترجمه ترگمان]دولت تدابیر تازه ای را برای مبارزه با تروریسم ایجاد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]دولت اقدامات جدیدی را برای مبارزه با تروریسم تحریک خواهد کرد
21. He was wearing black combat trousers and a hooded fleece.
[ترجمه ترگمان]اون شلوار نظامی سیاه پوشیده بود و یه لباس کلاهدار سیاه پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او پوشیدن شلوار مبارزه سیاه و پشم گوسفند وجانوران دیگر بود
22. The troops were exhausted after months of fierce combat.
[ترجمه ترگمان]سربازان پس از ماه ها جنگ وحشیانه خسته و کوفته بودند
[ترجمه گوگل]سربازان پس از چند ماه مبارزه شدید خسته شدند
23. The troops were in a state of combat readiness.
[ترجمه ترگمان]سربازان در حالت آماده باش جنگی بودند
[ترجمه گوگل]سربازان در حالت آمادگی رزمی بودند
24. Governments must cooperate if they are to fight/combat international terrorism.
[ترجمه ترگمان]دولت ها باید در صورت مبارزه \/ مبارزه با تروریسم بین المللی با یکدیگر هم کاری کنند
[ترجمه گوگل]دولت ها باید در صورت مبارزه با تروریسم بین المللی مبارزه کنند
25. Shop owners are struggling to combat the menace of armed robbery.
[ترجمه ترگمان]صاحبان \"فروشگاه\" دارن تلاش میکنن تا با تهدید سرقت مسلحانه مبارزه کنن
[ترجمه گوگل]صاحبان فروشگاه ها در تلاش برای مقابله با تهدید سرقت مسلحانه هستند
26. Corporal Gierson was killed in combat.
[ترجمه ترگمان]سرجوخه Gierson در جنگ کشته شد
[ترجمه گوگل]کورپور گیرسون در جنگ کشته شد
27. Measures to combat terrorism will be high on the agenda.
[ترجمه ترگمان]تدابیری برای مبارزه با تروریسم در دستور کار قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]اقدامات مبارزه با تروریسم در دستور کار قرار دارد