کلمه جو
صفحه اصلی

chili


معنی : خوراک لوبیای پر ادویه، دارفلفل، گردفلفل، فلفل قرمز
معانی دیگر : (گیاه شناسی) فلفل قرمز (capsicum frutescens به ویژه نوعی به نام longum که بسیار تند است ـ بومی نواحی حاره ای امریکا)، چیلی، انواع فلفل های امریکایی که در آشپزی مکزیکی به کار می رود، فلفل قرمز خشک کرده (که بسیار تند است)، chilli chile : دارفلفل، برباس

انگلیسی به فارسی

دارفلفل، برباس، گردفلفل، خوراک لوبیای پرادویه


فلفل، فلفل قرمز، خوراک لوبیای پر ادویه، دارفلفل، گردفلفل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: chiles, chilies, chillies
(1) تعریف: the strong, sharp-tasting pod of any of several varieties of a tropical pepper plant.

(2) تعریف: a seasoning or other preparation made from this dried pod.

(3) تعریف: chili con carne.

• hot red pepper

مترادف و متضاد

خوراک لوبیای پر ادویه (اسم)
chile, chilli, chili, chili con carne

دارفلفل (اسم)
chile, chilli, chili

گردفلفل (اسم)
chile, chilli, chili

فلفل قرمز (اسم)
chili, hot pepper

جملات نمونه

1. a chili cook-off
مسابقه ی مهارت در پختن چیلی

2. The chili was kind of blah.
[ترجمه ترگمان] فلفل تند یه جور چرت و پرت بود
[ترجمه گوگل]چیلی نوعی بلا بود

3. The customers were raving over our homemade chili.
[ترجمه ترگمان]مشتریان در حال هذیان گفتن چیلی بودند
[ترجمه گوگل]مشتریان بیش از chili homemade ما را تحریک می کنند

4. A little chili will perk up the sauce.
[ترجمه ترگمان] یه خورده سس chili سس رو پر می کنه
[ترجمه گوگل]کمی چیلی سس را بالا می برد

5. But when he serves chili with beans, we will not be at his table.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی با لوبیا قرمز می شود، ما سر میز او نخواهیم بود
[ترجمه گوگل]اما زمانی که او با لوبیا فلفل را خدمت می کند، ما در میز خود نخواهیم بود

6. Entering a chili contest can be heartbreaking, but judging one takes the skin of an elephant.
[ترجمه ترگمان]وارد کردن یک رقابت چیلی می تواند مایه دل شکستگی باشد، اما قضاوت بر روی یکی از آن ها پوست فیل را می گیرد
[ترجمه گوگل]ورود به یک مسابقه چیلی می تواند دلهره آور باشد، اما قضاوت می کند که پوست یک فیل را می گیرد

7. Add onion, chili paste, ginger, garlic and turmeric.
[ترجمه ترگمان]پیاز، خمیر فلفل چیلی، زنجبیل، سیر و زرد چوبه را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]پیاز، چیپس، زنجبیل، سیر و زردچوبه اضافه کنید

8. That is why I recommend chili.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که من فلفل چیلی را توصیه می کنم
[ترجمه گوگل]به همین دلیل توصیه می کنم چیلی

9. You could say it was founded on chili.
[ترجمه ترگمان] می تونستی بگی که با خوراک لوبیا تاسیس شد
[ترجمه گوگل]شما می توانید بگوئید که بر روی چیلی نصب شده است

10. Place chili on plate and top with quail.
[ترجمه ترگمان]چیلی را روی بشقاب و بالای خود می گذارید
[ترجمه گوگل]چیلی را بر روی بشقاب بریزید و با بلدرچین بگذارید

11. He can't even taste the chili con carne she has waiting for him.
[ترجمه ترگمان]حتی نمی تونه مزه فلفل نمکی رو که منتظرش بوده رو حس کنه
[ترجمه گوگل]او حتی نمی تواند چای کنسروی را که برای او انتظار دارد، طعم دهد

12. Dried Chilies Ancho: A relatively mild chili with a rich, smoky flavor.
[ترجمه ترگمان]Dried خشک شده Ancho: یک چیلی نسبتا ملایم با طعم غنی و دود آلود
[ترجمه گوگل]Chilies Ancho خشک شده Chili نسبتا خفیف با عطر و طعم غنی و دود است

13. Only the gummy ancho chili sauce marred the beauty of the dish.
[ترجمه ترگمان]فقط the سس سویا سس chili را خراب کرده بود
[ترجمه گوگل]فقط سس قارچ Ancho Chili فقط به زیبایی غذا آسیب زد

14. Jalapefio: The most widely available hot chili, jalapenos can be either green or red.
[ترجمه ترگمان]Jalapefio: رایج ترین فلفل تند موجود، jalapenos می تواند سبز یا قرمز باشد
[ترجمه گوگل]Jalapefio رایحه گرم تر، ژیلپنوس می تواند سبز یا قرمز باشد

15. Add bay leaves, chili peppers, coriander seed, juniper berries, cinnamon stick, and thyme.
[ترجمه ترگمان]برگ خلیج، فلفل چیلی، دانه گشنیز، دانه های سرو کوهی، چوب دارچین و آویشن اضافه کنید
[ترجمه گوگل]برگ های خاردار، فلفل قرمز، بذر گشنیز، توت فرنگی، چوب دارچین و آویشن را اضافه کنید

پیشنهاد کاربران

فلفل آتشین ، فلفل سرخ آتشین

قرمز مایه به قهوه ای


کلمات دیگر: