کلمه جو
صفحه اصلی

besides


معنی : کنار، بعلاوه، در کنار، گذشته از این، وانگهی، باضافه، در جوار، از پهلو، از جلو، سوا، سوای، غیر، غیر از
معانی دیگر : به علاوه، همچنین، نزدیک

انگلیسی به فارسی

بعلاوه، کنار، در کنار، وانگهی، گذشته از این، باضافه، در جوار، از پهلو، غیر، غیر از، سوای، سوا، از جلو


گذشته از این، وانگهی، بعلاوه، نزدیک، کنار، درکنار،ازپهلو، ازجلو، درجوار


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
(1) تعریف: moreover.
مشابه: in the bargain, into the bargain, moreover

- It's an interesting job, and the pay is really good besides.
[ترجمه سهیل حسن زاده] این کار جالب است و پرداخت به موقع حقوق واقعاً خوب است
[ترجمه محمد م] این یک کار جالب است و بعلاوه حقوق پرداختی آن نیز واقعاً خوب است
[ترجمه ترگمان] کار جالبی است و حقوقش هم واقعا خوب است
[ترجمه گوگل] این یک کار جالب است، و پرداخت در واقع واقعا خوب است
- We won't have time to go swimming; besides, it's too cold.
[ترجمه 😁] ما زمان برای رفتن به شنا نداریم بعلاوه خیلی سرد است
[ترجمه فیض] ما زمان کافی برای شنا کردن نخواهیم داشت و در ضمن، هوا بیش از اندازه سرد است.
[ترجمه ح ش] ما زمان برای رفتن به شنا نداریم، گذشته از این خیلی سرد است.
[ترجمه Kiki] ما زمان کافی برای شنا کردن نخواهیم داشت و هوا بسیار سرد است
[ترجمه 🤪👻😝😄Atena] وقت رفتن به شنا نخواهیم داشت. علاوه بر این ، خیلی سرد است.
[ترجمه Pouya] ما وقت برای شنا نخواهیم داشت
[ترجمه Pouya] ما وقت برای شنا نخواهیم داشت؛ بعدشم ( گذشته از این ) هوا خیلی سرده.
[ترجمه :)] ما زمانی برای به شنا رفتن نخواهیم داشت بعلاوه ، خیلی سرد است
[ترجمه ترگمان] ما وقت نداریم که به شنا برویم، از این گذشته، هوا خیلی سرد است
[ترجمه گوگل] ما زمان برای شنا کردن نداریم علاوه بر این، خیلی سرد است

(2) تعریف: else; otherwise.

- I have a small cottage and little besides.
[ترجمه ترگمان] من یک کلبه کوچک و تازه دارم
[ترجمه گوگل] من یک کلبه کوچک دارم و کمی در کنار آن هستم
حرف اضافه ( preposition )
(1) تعریف: in addition to.
مشابه: not to mention

- What languages do you speak besides English?
[ترجمه 😊] چه نوع زبان دیگری بجز انگدیسی می توانید صحبت کنید ؟
[ترجمه 🥑🥑] به جز انگلیسی به چه زبان هایی میتوانید صحبت کنید؟
[ترجمه BTS∞ARMY] چه زبان دیگری به جز انگلیسی میتوانید حرف بزنید؟
[ترجمه ترگمان] زبان انگلیسی به زبان انگلیسی حرف می زنی؟
[ترجمه گوگل] چه زبانهایی علاوه بر زبان انگلیسی صحبت می کنید؟

(2) تعریف: except for; other than.
مشابه: except, outside of, short of

- Besides the first question, the whole test was fairly easy.
[ترجمه ❤A❤] بجز سوال اول تمام آزمون آسان بود
[ترجمه 🥑🥑] به غیر از سوال اول، بقیه سوالات اسان بود
[ترجمه ترگمان] در ضمن سوال اول، آزمایش کاملا آسان بود
[ترجمه گوگل] علاوه بر سوال اول، تمام آزمون نسبتا آسان بود

• in addition to
except
besides or beside something means in addition to it. the form beside can be used in american english.
you use besides to make an additional point or give an additional reason.

مترادف و متضاد

کنار (قید)
by, besides

بعلاوه (قید)
far, further, plus, farther, again, also, too, likewise, as well as, in addition, besides, moreover, furthermore, aside from, more, therewith, supra, thereto, withal

در کنار (قید)
by, beside, alongside, besides, ashore, sidelong

گذشته از این (قید)
also, besides, furthermore

وانگهی (قید)
beside, besides, furthermore

باضافه (قید)
besides

در جوار (قید)
besides

از پهلو (قید)
by, sidewards, besides

از جلو (حرف اضافه)
besides

سوا (حرف اضافه)
besides

سوای (حرف اضافه)
besides, except, barring

غیر (حرف اضافه)
besides, except

غیر از (حرف اضافه)
besides, except

in addition; as well


Synonyms: added to, additionally, along with, also, and all, apart from, aside from, as well as, beyond, conjointly, else, exceeding, exclusive of, extra, further, furthermore, in conjunction with, in distinction to, in excess of, in other respects, likewise, more, moreover, more than, not counting, on the side, on top of everything, other than, otherwise, over and above, plus, secondly, supplementary to, to boot, together with, too, what’s more, with the exception of, yet


apart from


Synonyms: aside from, bar, barring, beside, but, except, excepting, excluding, exclusive of, in addition to, other than, outside of, over and above, save, without


in addition to


Synonyms: added to, along with, as well as, beside, beyond, in excess of, more than, on top of, other than, over and above, plus, supplementary, together with


جملات نمونه

1. he possessed several languages besides his native tongue
او علاوه بر زبان مادری به چند زبان دیگر مسلط بود.

2. what languages do you know besides english?
علاوه بر انگلیسی چه زبان هایی را می دانید؟

3. I've got no family besides my parents.
[ترجمه الا] من غیر از پدر و مادرم خانواده ای ندارم
[ترجمه elsa] من به غیر از والدینم کس دیگری را ندارم
[ترجمه نیکا] به غیر از مادر و پدرم من خانواده ی دیگری ندارم
[ترجمه ترگمان]من غیر از پدر و مادرم خانواده ای ندارم
[ترجمه گوگل]من خانواده ای ندارم جز پدر و مادرم

4. Besides a father she has a younger brother to support.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر پدر، او برادر کوچک تری دارد که می تواند از او حمایت کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر یک پدر، او برادر جوانتری برای حمایت دارد

5. I think she has many good qualities besides being very beautiful.
[ترجمه فیض] به نظرم او علاوه بر زیبایی زیاد، اخلاق بسیار خوبی هم دارد.
[ترجمه ترگمان]به نظر من او خصوصیات خوبی دارد جز اینکه بسیار زیبا باشد
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او علاوه بر زیبا بودن بسیار خوب است

6. I need the money. And besides, when I agree to do something, I do it.
[ترجمه ترگمان]من به پول احتیاج دارم و از این گذشته، وقتی که من موافقت می کنم کاری بکنم، این کار را می کنم
[ترجمه گوگل]پول نیاز دارم و علاوه بر این، زمانی که من موافقت میکنم کاری انجام دهم، آن را انجام میدهم

7. Besides milk and butter, we need some vegetables.
[ترجمه 🥑🥑] به جز مواد پروتئین دار مثل کره و شیر ما به مقداری سبزیجات نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]علاوه بر شیر و کره، ما به مقداری سبزی نیاز داریم
[ترجمه گوگل]علاوه بر شیر و کره، ما به برخی از سبزیجات نیاز داریم

8. I don't want to go; besides, I'm too tired.
[ترجمه مهم نیست] نمی خواهم بیرون بروم تازه خسته هم هستم.
[ترجمه love] من نمیخواهم بیرون برم علاوه بر این تازه من خیلی هم خسته هستم
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم بروم، گذشته از این، من خیلی خسته ام
[ترجمه گوگل]نمی خواهم بروم علاوه بر این، من خیلی خسته ام

9. Do you play any other sports besides football and basketball?
[ترجمه ترگمان]تو ورزش دیگه ای جز فوتبال و بسکتبال بازی نمی کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما در کنار فوتبال و بسکتبال بازی می کنید؟

10. There were nine pounds left, besides some pennies.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر مقداری پول، نه لیره باقی مانده بود
[ترجمه گوگل]نه پوند به جای گذاشت، بعلاوه چند پنی بود

11. There will be five of us for dinner, besides John.
[ترجمه فیض] به غیر از جان، تنها ما پنج نفر برای شام حاضر خواهیم شد.
[ترجمه ترگمان]برای شام پنج نفر از ما خواهند بود، به غیر از جان
[ترجمه گوگل]پنج نفر از ما برای شام وجود خواهد داشت، علاوه بر جان

12. Besides milk and butter, we need some.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر شیر و کره، یه مقدار لازم داریم
[ترجمه گوگل]علاوه بر شیر و کره، ما به برخی نیاز داریم

13. Besides working as a doctor, he also writes novels in his spare time.
[ترجمه ثنا صابری] علاوه بر کار به عنوان دکتر ( طبابت ) او در اوقات فراغت خود رمان مینویسد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر کار کردن به عنوان یک پزشک، او در زمان فراغت نیز رمان می نویسد
[ترجمه گوگل]او علاوه بر کار به عنوان یک دکتر، او نیز در اوقات فراغت خود رمان را می نویسد

14. We have lots of things in common besides music.
[ترجمه ترگمان]ما چیزهای مشترک زیادی برای موسیقی داریم
[ترجمه گوگل]ما علاوه بر موسیقی، چیزهای مشترک زیادی داریم

15. What other sports do you like besides football? You use except when you mention the only thing that is not included in a statement:I like all sports except football. You can use apart from with both these meanings:What other sports do you like apart from football?
[ترجمه amirreza1] ۱۵. به غیر از فوتبال، چه ورزش های دیگری را دوست دارید؟ تنها زمانی استفاده می کنید که تنها چیزی که در یک جمله گنجانده نشده است را ذکر می کنید: من همه ورزش ها را به جز فوتبال دوست دارم. شما می توانید از هر دوی این معانی استفاده کنید: چه ورزش های دیگری را از فوتبال دوست دارید؟
[ترجمه ترگمان]علاوه بر فوتبال، چه ورزش های دیگری را دوست دارید؟ تنها زمانی استفاده می کنید که تنها چیزی که در یک جمله گنجانده نشده است را ذکر می کنید: من همه ورزش ها را به جز فوتبال دوست دارم شما می توانید از هر دوی این معانی استفاده کنید: چه ورزش های دیگری را از فوتبال دوست دارید؟
[ترجمه گوگل]چه ورزش های دیگری را علاوه بر فوتبال دوست دارید؟ شما استفاده می کنید به جز هنگامی که شما تنها چیزی که در بیانیه ای است که من تمام ورزش ها را به جز فوتبال می گویم ذکر نشده است شما می توانید از هر دو این معانی جدا شوید سایر ورزش ها را جدا از فوتبال دوست دارید؟

16. I don't want to come out now, and besides, I must work.
[ترجمه ترگمان]دیگر نمی خواهم بیرون بیایم، و گذشته از این، باید کار کنم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم اکنون بیرون بیایم، و علاوه بر این، باید کار کنم

Besides, I was tired too.

از سوی دیگر خسته هم بودم.


what languages do you know besides English?

علاوه‌بر انگلیسی چه زبان‌هایی را می‌دانید؟


پیشنهاد کاربران

در ضمن، به جز

کنار_جمع_پهلو

از این گذشته

علاوه بر

Also, in addition

More ever, Additionally

بعلاوه
یا
در مقایسه با

معنی اصلی وکاربرد این کلمه besides ازاین گذشته یا عامیانه از آن گذشته است مثلا من معلم هستم از این گذشته ورزشکارم یا. . . . . من در تهران زندگی می کنم از ان گذشته در این شهر زندگی می کنم . . . . . من خیلی سایت ها را نگاه میکیم ولی ازاین گذشت سایت آپادیس از همه بهتر است وازاین گذشته جامع تر . .

تازش هم ( تو زبان عامیانه خودمون )
مثلا : من زیاد حرف نمیزنم ، تازه اش هم ، خودت گفتی صحبت کن
i dont speak alot, besides u want me to talk

بعلاوه:|

دعوت کردن

in addition to someone or something that you are mentionin

also; In addition^
از این گذشته ^

علاوه بر، علاوه بر این
مثال:
We have lots of things in common besides music
ما علاوه بر موسیقی چیزهای مشترک زیادی داریم
Besides working as a doctor, he also writes novels in his spare time
�� او علاوه بر کار به عنوان پزشک ، در اوقات فراغت خود رمان هایی نیز می نویسد
I've got plenty of other things to do besides talking to you
من علاوه بر ( غیر از ) صحبت کردن با شما کارهای دیگری نیز باید انجام دهم
I don't really want to go. Besides, it's too late now
من واقعاً نمی خواهم بروم. علاوه بر این ، اکنون خیلی دیر شده است

در کنار
بعلاوه

به غیر از ، علاوه بر

در کنار

به معنای

ببینید دوتا معنی داره مراقب باشین
یکی به معنای کنار no beside me here is busy
یکی به معنای علاوه بر همچنینin adittion to
Also

تازه علاوه براین به اضافه

ابنا به کنار، گذشته از اینا

در کنارِ ، بعلاوهِ
Do you play any other sports besides football
آیا ورزش دیگری در کنار فوتبال بازی می کنی ☑️☑️☑️

به جز

Beside
Beside is a preposition. It means ‘at the side of’ or ‘next to’. It is rather formal:

He would like to take a photograph of us. Would you come and sit beside me?

There was a small table beside the bed, on which there was a book.

Besides
Besides is a preposition or a linking adverb. It means ‘in addition to’ or ‘also’:

What other types of music do you like besides classical?

As a linking adverb, we usually put a comma before and after besides in writing:

I don’t think going for a walk is a good idea. It’s quite cold, and, besides, it’s getting late and we don’t want to be out in the dark.

More ever
ترجمه کتاب reach 2
Also ; in addition
موفق باشین

گذشته از این، به علاوه

also; in addition

تازشم

for that matter

in addition
moreover
furthermore
what is more
also
besides


کلمات دیگر: