1- در تمام مدت چیزی خواب بودن، در خواب گذراندن 2- در هوای باز خوابیدن، بیرون خوابیدن، در محلی غیر از محل کار خود خوابیدن
sleep out
1- در تمام مدت چیزی خواب بودن، در خواب گذراندن 2- در هوای باز خوابیدن، بیرون خوابیدن، در محلی غیر از محل کار خود خوابیدن
انگلیسی به فارسی
بیرون خوابیدن، در محلی غیر از محل کار خود خوابیدن
خوابیدن، بیرون خوابیدن
انگلیسی به انگلیسی
• stay overnight somewhere other than at home
جملات نمونه
1. There are two other servants who sleep out.
[ترجمه ترگمان]دوتا خدمتکار دیگه هم هستن که خوابیدن
[ترجمه گوگل]دو خدمت دیگر که بیرون می خوابند وجود دارد
[ترجمه گوگل]دو خدمت دیگر که بیرون می خوابند وجود دارد
2. You can't sleep out; anything might happen to you.
[ترجمه ترگمان]تو که نمی توانی بخوابی، هر اتفاقی ممکن است برایت بیفتد
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید بخوابید ممکن است هر چیزی برای شما اتفاق بیفتد
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید بخوابید ممکن است هر چیزی برای شما اتفاق بیفتد
3. It's so hot tonight; can't we sleep out in the garden?
[ترجمه ترگمان]امشب هوا خیلی گرمه، نمی توانیم در باغ بخوابیم؟
[ترجمه گوگل]امشب خیلی گرم است آیا نمی توانیم در باغ بخوابیم؟
[ترجمه گوگل]امشب خیلی گرم است آیا نمی توانیم در باغ بخوابیم؟
4. We sleep out under the stars, and eat our meals in the open air.
[ترجمه ترگمان]ما زیر ستاره ها می خوابیم و meals را در هوای آزاد می خوریم
[ترجمه گوگل]ما زیر ستاره ها خواب می بینیم و وعده های غذایی ما را در هوای آزاد می بینیم
[ترجمه گوگل]ما زیر ستاره ها خواب می بینیم و وعده های غذایی ما را در هوای آزاد می بینیم
5. Sometimes he feels that he would like to sleep out the rest of his days without having to work or think any more.
[ترجمه ترگمان]گاهی احساس می کند که دوست دارد بقیه روزها را بی آن که کار کند یا فکر کند، بخوابد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات احساس می کند که او مایل است بقیه روزهایش را بدون نیاز به کار یا فکر کردن بیشتر بخواند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات احساس می کند که او مایل است بقیه روزهایش را بدون نیاز به کار یا فکر کردن بیشتر بخواند
6. The good news washed sleep out of his eyes.
[ترجمه ترگمان]اخبار خوب از چشمانش رخت بر بست
[ترجمه گوگل]خبر خوب شسته خواب از چشم او
[ترجمه گوگل]خبر خوب شسته خواب از چشم او
7. I planned to sleep out in the woods.
[ترجمه ترگمان]می خواستم توی جنگل بخوابم
[ترجمه گوگل]من برنامه ریزی کردم که در جنگل بیرون بروم
[ترجمه گوگل]من برنامه ریزی کردم که در جنگل بیرون بروم
8. In the summer, we sometimes sleep out in the yard.
[ترجمه ترگمان]تابستان ها در حیاط می خوابیم
[ترجمه گوگل]در تابستان، گاهی اوقات در حیاط خواب می بینیم
[ترجمه گوگل]در تابستان، گاهی اوقات در حیاط خواب می بینیم
9. They had to sleep out of doom that night.
[ترجمه ترگمان]آن شب مجبور شدند بخوابند
[ترجمه گوگل]آنها مجبور بودند از همان شب عذاب بکشند
[ترجمه گوگل]آنها مجبور بودند از همان شب عذاب بکشند
10. It is so warm I feel I could sleep out.
[ترجمه ترگمان]ان قدر گرم است که احساس می کنم می توانم بخوابم
[ترجمه گوگل]خیلی گرم است احساس می کنم می توانم از خواب بیدار شوم
[ترجمه گوگل]خیلی گرم است احساس می کنم می توانم از خواب بیدار شوم
11. It's so warm that I felt I could sleep out.
[ترجمه ترگمان]ان قدر گرم است که احساس کردم می توانم بخوابم
[ترجمه گوگل]این خیلی گرم است که احساس کردم می توانم از خواب بیدار شوم
[ترجمه گوگل]این خیلی گرم است که احساس کردم می توانم از خواب بیدار شوم
12. I should let my son have his sleep out.
[ترجمه ترگمان] من باید اجازه بدم که پسرم بخوابه
[ترجمه گوگل]من باید اجازه بدهم پسرم خوابش بیرون بیاد
[ترجمه گوگل]من باید اجازه بدهم پسرم خوابش بیرون بیاد
13. They all want to sleep out tonight.
[ترجمه ترگمان] همشون می خوان امشب بیرون بخوابن
[ترجمه گوگل]همه می خواهند امشب بخوابند
[ترجمه گوگل]همه می خواهند امشب بخوابند
14. Sleep sleep sleep, sleep out ideal and slobber.
[ترجمه ترگمان]خواب خواب خواب، خواب و آب بینی
[ترجمه گوگل]خواب خواب خواب، خواب ایده آل و slobber
[ترجمه گوگل]خواب خواب خواب، خواب ایده آل و slobber
پیشنهاد کاربران
بیرون خواب
sleep - out ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: مهمان بیرون خواب
تعریف: مهمانی که اتاقی را در مهمانخانه گرفته، اما در آن نخوابیده است |||متـ . بیرون خواب
واژه مصوب: مهمان بیرون خواب
تعریف: مهمانی که اتاقی را در مهمانخانه گرفته، اما در آن نخوابیده است |||متـ . بیرون خواب
کلمات دیگر: