1. Crabs normally catch food with their pincers.
[ترجمه ترگمان]اما معمولا غذا را با pincers صید می کنند
[ترجمه گوگل]خرچنگ ها به طور معمول غذا ها را با پوست صورت خود می گیرند
2. He worked with a pair of pincers.
[ترجمه ترگمان]با یک جفت چنگک کار می کرد
[ترجمه گوگل]او با یک جفت گیره کار میکرد
3. Hunger feels like pincers, like the bite of crabs, it burns, burns and has no fire.
[ترجمه ترگمان]گرسنگی است، مانند نیش خرچنگ، میسوزه، میسوزه و آتش هم ندارد
[ترجمه گوگل]گرسنگی مانند تلخی ها مانند نیش خرچنگ احساس می کند، آن را می سوزد، می سوزاند و آتش ندارد
4. Don't struggle: take a grip with pincers or pliers and remove the sucker as though pulling out a nail.
[ترجمه ترگمان]تقلا نکنید: چنگال را بردارید و یا انبردست سوزنی را بردارید و ماهی را بیرون بیاورید، انگار که میخ را بیرون بکشید
[ترجمه گوگل]مبارزه نکنید با قلاب و یا انبردست را ببندید و مچ پا را به طوری که کشیدن یک ناخن را بردارید
5. Suddenly he grabs her pincers with his.
[ترجمه ترگمان]ناگهان چنگال او را می گیرد
[ترجمه گوگل]ناگهان او با تیغه های خود را با خود می گیرد
6. They crush their victim in their pincers, but feed by injecting digestive juices and sucking the prey dry.
[ترجمه ترگمان]آن ها قربانی خود را در چنگال خود له می کنند، اما با تزریق اسید گوارش غذا می خورند و خود را خشک می کنند
[ترجمه گوگل]آنها قربانی خود را در پلاکاردهای خود می کشند، اما با تزریق آب گوارشی و مکیدن طعمه خشک می خورند
7. Many sea-urchins of temperate waters have tiny pronged pincers, often provided with poison glands.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این کودکان دریایی آب های معتدل گاز مختلفی دارند که اغلب با غدد سمی تامین می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ماهیان دریایی آب های معتدل دارای گیره های کوچک هستند که اغلب با غدد سمی تامین می شوند
8. Quick - adjustment Hydraulic System: Quick regulations on pincers & fingers, maximizing machine performance.
[ترجمه ترگمان]سیستم هیدرولیکی با تنظیم سریع: مقررات سریع بر روی گاز انبر، به حداکثر رساندن عملکرد ماشین
[ترجمه گوگل]تنظیم سریع سیستم هیدرولیک مقررات سریع در انگشتان دست و پا زدن، به حداکثر رساندن عملکرد دستگاه
9. Special quick pincers can be settled on wheel rim quickly and easily. Alignment angles as camber, toe-in etc. can be detected without lifting the vehicles and making compensation.
[ترجمه ترگمان]یک گاز انبر سریع می تواند به سرعت و به راحتی روی لبه چرخ قرار بگیرد زاویه های Alignment مثل camber، پنجه - در و غیره را می توان بدون برداشتن وسایل نقلیه و جبران خسارت تشخیص داد
[ترجمه گوگل]گیره های ویژه سریع می توانند به سرعت و به راحتی بر روی چرخ چرخان نصب شوند زاویه تقاربی را به عنوان زاویه، پا و غیره می توان بدون بلند کردن وسایل نقلیه و جبران خسارت تشخیص داد
10. Pincers poised and eyes gleaming, a bulldog ant surveys its surroundings.
[ترجمه ترگمان]یک مورچه بولداگ نزدیک بود و چشمانش برق می زد، یک مورچه بولداگ به اطراف خود نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]Pincers و چشم gleaming، موز بولداگ بررسی محیط اطراف آن است
11. A pair of pincers used in medical treatment; especially for the delivery of babies .
[ترجمه ترگمان]یک جفت of که در درمان پزشکی به کار می روند، به خصوص برای زایمان نوزادان
[ترجمه گوگل]یک جفت مچ دست در درمان پزشکی استفاده می شود؛ به ویژه برای تحویل نوزادان
12. It was within the claws of the Warsaw pincers that the Polish Army fought and died.
[ترجمه ترگمان]در میان پنجه های of ورشو بود که ارتش لهستان جنگید و مرد
[ترجمه گوگل]این درون پنجه پلنگهای ورشو بود که ارتش لهستان جنگید و درگذشت
13. His surgical instruments were a knife and a pair of pincers.
[ترجمه ترگمان]ابزار جراحی او چاقو و یک جفت چنگک بود
[ترجمه گوگل]ابزار جراحی او یک چاقو و یک جفت گیره بود
14. Some grew to a length of two metres and were armed with immense pincers with which they seized smaller creatures.
[ترجمه ترگمان]بعضیها به طول دو متر رشد کردند و مسلح به pincers عظیمی بودند که موجودات کوچک تری آن را توقیف کرده بودند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها دو متر طول کشیدند و با پرچم های عظیم مسلح شده بودند که آنها موجودات کوچکتر را کشف کردند