اصطلاح )
1 - دلتنگ شدن، در واقع غمگین شدن بخاطر ندیدن کسی یا انجام ندادن چیزی، در حسرت ( کسی یا چیزی ) بودن!
2 - مشتاق بودن، خواستن ( چیزی که نداری ) ، در آرزوی کسی یا چیزی، هوای کسی کردن، امید بودن برای ( کسی یا چیزی یا انجام کاری )
مثال ها:
I pined for you
دلم هواتو کرده/ دلتنگت شدم.
She pined for some excitement in her life
او یه کم هیجان در زندگی اش میخواست.
To pine for home
در آرزوی وطن، دلتنگ وطن شدن!
1 - دلتنگ شدن، در واقع غمگین شدن بخاطر ندیدن کسی یا انجام ندادن چیزی، در حسرت ( کسی یا چیزی ) بودن!
2 - مشتاق بودن، خواستن ( چیزی که نداری ) ، در آرزوی کسی یا چیزی، هوای کسی کردن، امید بودن برای ( کسی یا چیزی یا انجام کاری )
مثال ها:
I pined for you
دلم هواتو کرده/ دلتنگت شدم.
She pined for some excitement in her life
او یه کم هیجان در زندگی اش میخواست.
To pine for home
در آرزوی وطن، دلتنگ وطن شدن!