1. college of accounting
مدرسه ی عالی حسابداری
2. college of medicine
دانشکده ی پزشکی
3. college students who could patter in english or french
دانشجویان دانشگاه که می توانستند انگلیسی یا فرانسه به هم ببافند
4. a college president must be his own man
یک رئیس دانشگاه بایستی از هیچ کس حساب نبرد.
5. the college had double the number of expected students
آن دانشکده دو برابر انتظار شاگرد گرفت.
6. this college has graduated many fine engineers
این دانشگاه تعداد زیادی مهندس خوب تحویل جامعه داده است.
7. a few college kids and i
من و چند بچه ی دانشگاهی
8. a normal college
دانشکده ی تربیت معلم
9. a secretarial college
آموزشگاه منشیگری
10. an accredited college
کالج معتبر،دانشگاه دارای امتیازنامه رسمی
11. intake of college students is up
میزان پذیرش دانشجو بالا رفته است.
12. the electoral college
(درانتخابات ریاست جمهوری امریکا) گروه گزینگران،هیئت گزینش
13. general staff college
دانشگاه جنگ،دانشکده ی فرماندهی و ستاد
14. a mickey mouse college course
کلاس مزخرف در دانشگاه
15. an ivy league college
دانشگاه (متعلق به گروه) آیوی لیگ
16. hassan and his college brothers
حسن و برادران دانشگاهی اش
17. he goes to college
او دانشگاه می رود.
18. she is in college
او در دانشگاه است.
19. the requirements for college entrance
شرایط (پیش نیازهای) ورود به دانشگاه
20. to graduate from college with distinction
از دانشگاه با امتیاز فارغ التحصیل شدن
21. a gut course in college
درسی آسان در دانشگاه
22. ali's failure at the college entrance examination disappointed him very much
شکست علی در آزمون ورودی دانشگاه او را بسیار سر خورده کرد.
23. security police at a college
ماموران انتظامی در دانشگاه
24. those who receive a college education will have a head start over others
آنان که از آموزش دانشگاهی برخوردارند از دیگران جلو خواهند بود.
25. at ahmad's retirement ceremony, the college did him proud
در مراسم بازنشستگی احمد دانشگاه بسیار از او تجلیل کرد.
26. he passed all of his college courses
او در همه ی کلاس های دانشگاهی خود قبول شد.
27. i was fresh out of college and itchy for travel
تازه از دانشگاه درآمده بودم و دلم برای مسافرت لک می زد.
28. the monthly paper of our college
ماهنامه ی دانشکده ی ما
29. a course that prepares students for college
کلاسی که دانشجویان را برای دانشگاه آماده می کند
30. a lapse in the number of college graduates
افت تعداد فارغ التحصیلان دانشگاه
31. fencing was a part of german college education
شمشیربازی جزیی از آموزش دانشگاهی آلمان ها بود.
32. when i was a junior in college
وقتی که در سال سوم دانشگاه بودم
33. they help freshmen to orient themselves to college life
آنها به دانشجویان سال اول کمک می کنندتا خود را با زندگی دانشگاهی همساز کنند (وفق بدهند).
34. he was inducted as the president of the college
او به عنوان رییس دانشگاه رسما به کار گمارده شد.
35. that success was the high-water mark of my college education
آن موفقیت درخشانترین رویداد آموزش دانشگاهی من بود.
36. last year he had to hump himself and finish college
پارسال مجبور شد بکوشد و دانشکده را تمام کند.
37. they had granted him a franchise to open a college
به او امتیاز تاسیس یک مدرسه ی عالی را داده بودند.
38. a good many years ago now, when i was a college student
سال ها پیش از این،وقتی که دانشجو بودم
39. a limited number of transfers will be accepted by the college
دانشگاه شمار معدودی (دانشجوی) انتقالی را خواهد پذیرفت.
40. he wanted to spare his parents the expense of sending him to college
او می خواست هزینه ی دانشگاه رفتن خود را به والدینش تحمیل نکند.