کلمه جو
صفحه اصلی

snore


معنی : خرناس، خروپف، خروپف کردن، خر خر کردن، خرناس کشیدن، خرناس کش
معانی دیگر : (در خواب) خرخر کردن، خرنش کشیدن

انگلیسی به فارسی

خرناس، خروپف، خروپف کردن، خر خر کردن


خرگوش، خروپف، خرناس، خرناس کشیدن، خروپف کردن، خر خر کردن، خرناس کش


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: snores, snoring, snored
• : تعریف: to make loud, hoarse noises while sleeping, usu. caused by the vibration of the soft palate.
اسم ( noun )
مشتقات: snorer (n.)
(1) تعریف: an act or instance of snoring.

(2) تعریف: the sound produced by snoring.

• hoarse harsh sound made while sleeping
make a hoarse sound in the throat while sleeping
when someone who is asleep snores, they make a loud noise each time they breathe. verb here but can also be used a count noun. e.g. i could hear heavy snores coming from the bedroom.

مترادف و متضاد

خرناس (اسم)
snore, snort, sniffing, snorting, snoring

خروپف (اسم)
snore, snort

خروپف کردن (فعل)
snore, snort

خر خر کردن (فعل)
rattle, grunt, sniff, purr, snore

خرناس کشیدن (فعل)
roar, snore, snort

خرناس کش (فعل)
sniff, snore, snort

make sounds when sleeping


Synonyms: breathe heavily, saw logs, saw wood, sleep, snort, snuffle, wheeze


جملات نمونه

1. hassan agha used to snore loudly
حسن آقا (در خواب) بلند خرناس می کشید.

2. I heard a snore and knew he'd fallen asleep.
[ترجمه ترگمان]صدای خروپف بلند شد و فهمیدم که خوابیده است
[ترجمه گوگل]من صدای خرگوش را شنیدم و می دانستم که او خواب می برد

3. Uncle Arthur, after a loud snore, woke suddenly.
[ترجمه ترگمان]عمو ارتور پس از صدای خروپف بلند ناگهان از خواب پرید
[ترجمه گوگل]عمو آرتور، پس از یک خرچنگ بلند، ناگهان بیدار شد

4. If you snore, it's better not to sleep on your back.
[ترجمه آیدا هاشمی] اگر خروپف میکنی ، بهتر است روی کمرت نخوابی
[ترجمه ترگمان]اگه خروپف کنی بهتره که روی کمرت بخوابی
[ترجمه گوگل]اگر شما خرج کردن، بهتر است در پشت خواب نگذارید

5. The coroner turned, belched, and quietly began to snore.
[ترجمه ترگمان]پزشک قانونی در حالی که آروغ می زد، آروغ بلندی زد و آرام شروع به خرناس کشیدن کرد
[ترجمه گوگل]Coroner تبدیل، رانده شده، و بی سر و صدا شروع به خرخر کرد

6. He stirred slightly and began to snore softly.
[ترجمه ترگمان]تکانی به خود داد و آهسته خرناس کشید
[ترجمه گوگل]او کمی به هم زد و شروع کرد به آرامی خرگوش

7. As he began to snore, his side of the windshield gradually fogged up.
[ترجمه ترگمان]وقتی شروع به خرناس کشیدن کرد، کنار اتومبیل کم کم بخار شد
[ترجمه گوگل]همانطور که او شروع کرد به خروپف، طرفش از شیشه جلو پنجره به تدریج خفه شد

8. Each indrawn breath was a little throaty snore.
[ترجمه ترگمان]هر نفسی که می کشید صدای خر خر خر خر بود
[ترجمه گوگل]هر نفس نفس نفس کشیدن کمی بود

9. He began to snore contentedly.
[ترجمه ترگمان]با خرسندی خر خر می کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به خرج کردن با رضایت کرد

10. His head fell forward and he began to snore.
[ترجمه ترگمان]سرش به جلو افتاد و شروع به خرناس کشیدن کرد
[ترجمه گوگل]سرش به جلو افتاد و شروع کرد به خرخر کردن

11. Laugh and the world laughs with you ; snore and you sleep alone.
[ترجمه ترگمان]بخند و دنیا با تو می خندد، و تو تنها می خوابی
[ترجمه گوگل]خنده و دنیا با شما خندید خرگوش و شما به تنهایی بخوابید

12. Most people with OSA snore loudly and frequently, and they often experience fatigue and excessive daytime sleepiness.
[ترجمه ترگمان]اغلب افراد با خر خر خر با صدای بلند و مکرر خرناس می کشند و اغلب اوقات خستگی و خواب آلودگی روزانه را تجربه می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر افراد مبتلا به OSA با صدای بلند و اغلب سروکار دارند و اغلب خستگی و خواب آلودگی بیش از حد را تجربه می کنند

13. Yes, he did snore, and no, he didn't have pain in his legs, the former a symptom of obstructive sleep apnea, the latter of restless legs, two of the most common sleep problems.
[ترجمه ترگمان]بله، او خروپف می کرد، و نه، او هیچ دردی در پاهایش نداشت، بیماری قبلی از obstructive sleep، قطع شدن پاهای بی قرار، دوتا از عجیب ترین مشکلات خواب
[ترجمه گوگل]بله، او خرخر کرد، و نه، او درد در پاهای خود نداشت، اولین علامت آپنه انسدادی خواب، دومی از پاهای بیقرار، دو شایع ترین مشکلات خواب است

14. It was really snore. Ah Q whispered Wang Hu's ear.
[ترجمه ترگمان]واقعا خر خر می کرد گوش وانگ آهسته گفت: آه، گوش کنید
[ترجمه گوگل]واقعا شیرینی بود آه کی صدای وانگ هو را می شنود

Hassan Agha used to snore loudly.

حسن آقا (در خواب) بلند خرناس می‌کشید.


پیشنهاد کاربران

خروپف

Snore:➡️ خر و پف کردن😴


خُرخُریدن.
خرُپُفیدن.

خُرناسیدن.

خروپف کردن


کلمات دیگر: