1. hassan agha used to snore loudly
حسن آقا (در خواب) بلند خرناس می کشید.
2. I heard a snore and knew he'd fallen asleep.
[ترجمه ترگمان]صدای خروپف بلند شد و فهمیدم که خوابیده است
[ترجمه گوگل]من صدای خرگوش را شنیدم و می دانستم که او خواب می برد
3. Uncle Arthur, after a loud snore, woke suddenly.
[ترجمه ترگمان]عمو ارتور پس از صدای خروپف بلند ناگهان از خواب پرید
[ترجمه گوگل]عمو آرتور، پس از یک خرچنگ بلند، ناگهان بیدار شد
4. If you snore, it's better not to sleep on your back.
[ترجمه آیدا هاشمی] اگر خروپف میکنی ، بهتر است روی کمرت نخوابی
[ترجمه ترگمان]اگه خروپف کنی بهتره که روی کمرت بخوابی
[ترجمه گوگل]اگر شما خرج کردن، بهتر است در پشت خواب نگذارید
5. The coroner turned, belched, and quietly began to snore.
[ترجمه ترگمان]پزشک قانونی در حالی که آروغ می زد، آروغ بلندی زد و آرام شروع به خرناس کشیدن کرد
[ترجمه گوگل]Coroner تبدیل، رانده شده، و بی سر و صدا شروع به خرخر کرد
6. He stirred slightly and began to snore softly.
[ترجمه ترگمان]تکانی به خود داد و آهسته خرناس کشید
[ترجمه گوگل]او کمی به هم زد و شروع کرد به آرامی خرگوش
7. As he began to snore, his side of the windshield gradually fogged up.
[ترجمه ترگمان]وقتی شروع به خرناس کشیدن کرد، کنار اتومبیل کم کم بخار شد
[ترجمه گوگل]همانطور که او شروع کرد به خروپف، طرفش از شیشه جلو پنجره به تدریج خفه شد
8. Each indrawn breath was a little throaty snore.
[ترجمه ترگمان]هر نفسی که می کشید صدای خر خر خر خر بود
[ترجمه گوگل]هر نفس نفس نفس کشیدن کمی بود
9. He began to snore contentedly.
[ترجمه ترگمان]با خرسندی خر خر می کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به خرج کردن با رضایت کرد
10. His head fell forward and he began to snore.
[ترجمه ترگمان]سرش به جلو افتاد و شروع به خرناس کشیدن کرد
[ترجمه گوگل]سرش به جلو افتاد و شروع کرد به خرخر کردن
11. Laugh and the world laughs with you ; snore and you sleep alone.
[ترجمه ترگمان]بخند و دنیا با تو می خندد، و تو تنها می خوابی
[ترجمه گوگل]خنده و دنیا با شما خندید خرگوش و شما به تنهایی بخوابید
12. Most people with OSA snore loudly and frequently, and they often experience fatigue and excessive daytime sleepiness.
[ترجمه ترگمان]اغلب افراد با خر خر خر با صدای بلند و مکرر خرناس می کشند و اغلب اوقات خستگی و خواب آلودگی روزانه را تجربه می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر افراد مبتلا به OSA با صدای بلند و اغلب سروکار دارند و اغلب خستگی و خواب آلودگی بیش از حد را تجربه می کنند
13. Yes, he did snore, and no, he didn't have pain in his legs, the former a symptom of obstructive sleep apnea, the latter of restless legs, two of the most common sleep problems.
[ترجمه ترگمان]بله، او خروپف می کرد، و نه، او هیچ دردی در پاهایش نداشت، بیماری قبلی از obstructive sleep، قطع شدن پاهای بی قرار، دوتا از عجیب ترین مشکلات خواب
[ترجمه گوگل]بله، او خرخر کرد، و نه، او درد در پاهای خود نداشت، اولین علامت آپنه انسدادی خواب، دومی از پاهای بیقرار، دو شایع ترین مشکلات خواب است
14. It was really snore. Ah Q whispered Wang Hu's ear.
[ترجمه ترگمان]واقعا خر خر می کرد گوش وانگ آهسته گفت: آه، گوش کنید
[ترجمه گوگل]واقعا شیرینی بود آه کی صدای وانگ هو را می شنود