کلمه جو
صفحه اصلی

duke


معنی : دوک، لقب موروثی اعیان انگلیس
معانی دیگر : دوک (اشرافی اروپایی که قلمرو او را دوک نشین یا duchy می نامند)

انگلیسی به فارسی

دوک، لقب موروثی اعیان انگلیس


انگلیسی به انگلیسی

• ruler of duchy, high-ranking noble
fight, be engaged in a struggle, battle
a duke is a man with a rank just below that of a prince.

مترادف و متضاد

دوک (اسم)
duke, spindle

لقب موروثی اعیان انگلیس (اسم)
duke

جملات نمونه

1. The duke was the king's most trusted adviser.
[ترجمه امین] دوک، قابل اعتماد ترین مشاور پادشاه بود.
[ترجمه ترگمان]دوک بیشتر مشاور مورد اعتماد پادشاه بود
[ترجمه گوگل]دوک پادشاه ترین مشاور قابل اعتماد بود

2. The duke bowed to the Queen.
[ترجمه Moho] دوک دربرابر ملکه تعظیم کرد
[ترجمه ترگمان]دوک به ملکه تعظیم کرد
[ترجمه گوگل]دوک به ملکه تعظیم کرد

3. Napoleon was defeated by the Duke of Wellington at the battle of Waterloo.
[ترجمه ترگمان]ناپلئون در نبرد واترلو با دوک ولینگتون شکست خورد
[ترجمه گوگل]ناپلئون توسط دوک ولینگتون در نبرد واترلو شکست خورد

4. Duke was soundly defeated in this month's Louisiana governor's race.
[ترجمه ترگمان]دوک در مسابقه فرماندار لوییزیانا در این ماه به شدت شکست خورد
[ترجمه گوگل]دوک به طور صریح در مسابقات فرماندار لوئیزیانا در این ماه شکست خورد

5. Duke, you old son of a gun, how are you?
[ترجمه ترگمان]دوک، تو پسر یه تفنگ، حالت چطوره؟
[ترجمه گوگل]دوک، شما پسر قدیمی اسلحه، چطور؟

6. The Duke signed away his inheritance.
[ترجمه ترگمان]دوک inheritance را امضا کرد
[ترجمه گوگل]دوک از وراث او امتناع کرد

7. It was nice to read that the Duke will not be sending his son off to boarding school.
[ترجمه ترگمان]خوب بود که بخوانید دوک پسرش را به مدرسه شبانه روزی نخواهد فرستاد
[ترجمه گوگل]خوشحال بود که بخواند که دوک پسر خود را به مدرسه شبانه روزی نمی فرستد

8. They claim to be descendants of a French duke.
[ترجمه ترگمان]آن ها مدعی هستند که از نوادگان یک دوک فرانسوی هستند
[ترجمه گوگل]آنها ادعا می کنند که نسل دوک فرانسه هستند

9. The Duke resents being seen as a moneyed idler.
[ترجمه ترگمان]دوک از اینکه به عنوان یک تنبل اهل پول دار دیده می شود خوشحال می شود
[ترجمه گوگل]دوک عصبانی می شود که به عنوان یک بیگانه پولدار دیده می شود

10. The Duke and Duchess were so wealthy that they seemed to have money coming out of their ears.
[ترجمه ترگمان]دوک و دوشس چنان ثروتمند بودند که گویی از گوششان پول می گرفتند
[ترجمه گوگل]دوک و دوشس چنان ثروتمند بودند که به نظر می رسید که پول از گوششان بیرون می آمد

11. The duke perambulated the boundary of his estate.
[ترجمه ترگمان]دوک مرز ملک خود را زیر پا گذاشت
[ترجمه گوگل]دوک مرز اموال خود را به تصرف درآورد

12. The duke is desirous of meeting you.
[ترجمه ترگمان]دوک می خواهد شما را ملاقات کند
[ترجمه گوگل]دوک دوست دارد با شما ملاقات کند

13. It is unlikely that the Duke was convinced by such specious arguments.
[ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که دوک با چنین استدلالات منطقی متقاعد شده باشد
[ترجمه گوگل]بعید است که دوک توسط چنین استدلالات عجیب و غریب متقاعد شود

14. The duke was surprised by his wife's omission from the guest list.
[ترجمه ترگمان]دوک از آنچه همسرش در لیست مهمان ها بود تعجب کرد
[ترجمه گوگل]دوک توسط حذف همسرش از فهرست مهمان شگفت زده شد

پیشنهاد کاربران

اینفرمال
- فعل ) دعوا کردن، مشت زدن، با مشت مبارزه کردن، کسی را با مشت زدن!
He duked me because he said I had insulted him
او منو با مشت زد به این خاطر که میگفت من بهش فحش داده بودم!
این فعل گاهی بصورت
Duke out
و
Duke it out
در جملات بکار می رود که با توجه به متن و بافت جمله معنا می شوند.
مثال ها:
The bully said he was going to duke out anyone who disagreed
قلچماق گفت که قصد دارد هر کسی که باهاش مخالف بود را با مشت بزند!
The adversaries were prepared to duke it out in the alley
رقبا داشتند برای مبارزه با مشت در کوچه، آماده میشدند.
( معانی دیگر برای فعل duke it out عبارتند از:
جر و بحث کردن، دعوای لفظی، بحث و جدل، درگیر شدن و. . . که با مراجعه به Duke it out میتوانید معانی و مثال های آنرا مشاهده فرمائید )

- اسم ) مشت، دست مشت شده!
Put up your dukes and fight, you coward
مشت هاتون رو بالا بگیرید و مبارزه کنید، ترسوها!


کلمات دیگر: