1. tourism is one of greece's main sources of income
گشتگری یکی از بزرگترین منابع درآمد یونان است.
2. invisible exports such as tourism and banking
صادرات ناآشکار مانند جهانگردی و بانکداری
3. The islands' economy is largely dependent upon tourism.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد این جزایر تا حد زیادی به صنعت گردشگری وابسته است
[ترجمه گوگل]اقتصاد جزایر تا حد زیادی وابسته به گردشگری است
4. The government has been trumpeting tourism as a growth industry.
[ترجمه ترگمان]دولت، توریسم را به عنوان یک صنعت رشد، بوق و کرنا می کند
[ترجمه گوگل]دولت توریستی را به عنوان یک صنعت رشد می دهد
5. The growth of tourism brought prosperity to the island.
[ترجمه ترگمان]رشد گردشگری باعث رونق این جزیره شد
[ترجمه گوگل]رشد گردشگری به جزیره رونق بخشید
6. The city is finally realizing its tourism potential.
[ترجمه ترگمان]این شهر در نهایت پتانسیل گردشگری خود را درک می کند
[ترجمه گوگل]این شهر در نهایت توانایی گردشگری خود را درک می کند
7. Tourism was then still in its infant stage.
[ترجمه ترگمان]سپس گردشگری هنوز در مرحله نوزاد بود
[ترجمه گوگل]گردشگری پس از آن هنوز در مرحله پسران بود
8. The new resort area has boosted tourism.
[ترجمه ترگمان]این منطقه تفریحی جدید باعث رونق گردشگری شده است
[ترجمه گوگل]منطقه رفت و آمد مکرر گردشگری را افزایش داده است
9. Any decrease in tourism could have serious repercussions for the local economy.
[ترجمه ترگمان]هر کاهش در توریسم می تواند پیامدهای جدی برای اقتصاد محلی داشته باشد
[ترجمه گوگل]هر گونه کاهش در گردشگری می تواند پیامدهای جدی برای اقتصاد محلی داشته باشد
10. The country's economy is dependent on tourism.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد کشور وابسته به صنعت گردشگری است
[ترجمه گوگل]اقتصاد کشور وابسته به گردشگری است
11. Tourism on the island is oversold.
[ترجمه ترگمان]گردشگری در جزیره oversold است
[ترجمه گوگل]گردشگری در جزیره بیش از حد فروخته می شود
12. Tourism is up, jobs are up, individual income is up.
[ترجمه ترگمان]صنعت افزایش می یابد، شغل بالا می رود، درآمد فردی بالا می رود
[ترجمه گوگل]گردشگری در حال افزایش است، مشاغل بالا است، درآمد فردی است
13. Tourism is the lifeblood of the city.
[ترجمه ترگمان]گردشگری نیروی حیاتی شهر است
[ترجمه گوگل]گردشگری خون شهری از شهر است
14. Some accommodation between conservation and tourism is essential.
[ترجمه ترگمان]برخی از توافقات بین حفاظت و گردشگری ضروری است
[ترجمه گوگل]برخی از اقامت بین حفاظت و گردشگری ضروری است