کلمه جو
صفحه اصلی

hostel


معنی : شبانه روزی، هتل
معانی دیگر : خوابگاه دانشجویی، رجوع شود به: youth hostel، مسافرخانه، مهمانسرا، شبانه روزی دانشکده یا دانشکده

انگلیسی به فارسی

شبانه روزی (دانشکده یا دانشکده)، هتل


خوابگاه، شبانه روزی، هتل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an inexpensive shelter, esp. for young people who are traveling.

(2) تعریف: an inn or hotel.
مشابه: inn, lodge, tavern
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: hostels, hosteling, hosteled
• : تعریف: to use hostels for lodging while traveling.

• guest house, inn, lodge; youth hostel; university residence where students live (british)
a hostel is a house owned by local government authorities or charities where people can stay cheaply for a short time.
a hostel is also the same as a youth hostel.

مترادف و متضاد

شبانه روزی (اسم)
dormitory, hostel, hostelry

هتل (اسم)
hostel, hotel

lodging


Synonyms: youth hotel, youth hostel, inn, hotel


جملات نمونه

1. We stayed at a student hostel during the conference.
[ترجمه ترگمان]ما در طی این کنفرانس در یک خوابگاه دانشجویی ماندیم
[ترجمه گوگل]ما در کنفرانس در خوابگاه دانشجویی اقامت داشتیم

2. I lived in a hostel while I was a student.
[ترجمه ترگمان]من در یک خوابگاه زندگی می کردم در حالی که من دانشجو بودم
[ترجمه گوگل]در حالی که دانشجو بودم در یک خوابگاه زندگی می کردم

3. The hostel is heavily reliant upon charity.
[ترجمه ترگمان]شبانه روزی به شدت وابسته به خیریه است
[ترجمه گوگل]این خوابگاه به شدت وابسته به خیریه است

4. He'd been working at the local hostel for the handicapped on a voluntary basis.
[ترجمه ترگمان]او به طور داوطلبانه در محل شبانه روزی محلی کار می کرد
[ترجمه گوگل]او به طور داوطلبانه در خوابگاه محلی برای معلولان مشغول به کار بوده است

5. The hostel was packed to the rafters.
[ترجمه ترگمان]خوابگاه بسته شده بود
[ترجمه گوگل]این خوابگاه به تپه های بسته بندی شده بود

6. He was sent to a bail hostel until the case came to court.
[ترجمه ترگمان]او به زندان وثیقه فرستاده شد تا زمانی که پرونده به دادگاه رسید
[ترجمه گوگل]او تا زمانی که پرونده به دادگاه منتقل شد، به یک گروپ وکالت محکوم شد

7. Are you going to hostel this summer holiday?
[ترجمه ترگمان]شما برای تعطیلات تابستانی به هتل می روید؟
[ترجمه گوگل]آیا این تعطیلات تابستانی به خوابگاه می روید؟

8. A youth hostel is a place where esp. young people stay when they are on a walking holiday.
[ترجمه ترگمان]هتل شبانه روزی جوانی است که به ویژه به ویژه در آن قرار دارد جوانان زمانی که در یک تعطیلات در حال پیاده روی هستند، اقامت دارند
[ترجمه گوگل]یک خوابگاه جوانان جایی است که اس هنگامی که آنها در تعطیلات پیاده روی هستند، جوانان باقی می مانند

9. The hostel is specially equipped for wheelchair access.
[ترجمه ترگمان]این شبانه روزی به ویژه برای دسترسی به ویلچر مجهز است
[ترجمه گوگل]این خوابگاه به خصوص برای دسترسی به صندلی چرخدار مجهز است

10. He lives in a hostel for the homeless.
[ترجمه ترگمان]او در یک مسافرخانه برای بی خانمان ها زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او در خوابگاه برای بی خانمان زندگی می کند

11. My sojourn in the youth hostel was thankfully short.
[ترجمه ترگمان]اقامت من در خوابگاه جوان خیلی مختصر بود
[ترجمه گوگل]اقامت من در خوابگاه جوانان خوشبختانه کوتاه بود

12. The hostel requires full payment in advance.
[ترجمه ترگمان]این مسافرخانه نیاز به پیش پرداخت کامل دارد
[ترجمه گوگل]خوابگاه نیاز به پرداخت کامل در پیشبرد دارد

13. We provide volunteer accommodation in our hostel about Llanuwchllyn station and a free hearty lunch is available every day.
[ترجمه ترگمان]در مهمانخانه ما محل اقامت داوطلب فراهم می کنیم و هر روز یک ناهار آزاد رایگان در دسترس است
[ترجمه گوگل]ما محل اقامت داوطلبانه در خوابگاه ما در مورد ایستگاه Llanuwchllyn ارائه می دهیم و یک ناهار دلخواه رایگان در هر روز در دسترس است

14. We're collecting money to build a hostel for homeless people - would you like to make a donation?
[ترجمه ترگمان]ما در حال جمع آوری پول برای ایجاد یک خوابگاه برای افراد بی خانمان هستیم - آیا مایل به پرداخت پول هستید؟
[ترجمه گوگل]ما برای ساخت یک خوابگاه برای افراد بی خانمان جمع آوری می کنیم - آیا می خواهید یک کمک مالی بدهید؟

پیشنهاد کاربران

خوابگاه

Hostel: A place where people can stay and eat fairly cheaply
Youth hostel: inexpensive accommodation for young people travelling cheaply

مسافرسَرا

خوابگاه توراهی ، خوابگاه مسافری

کاروان سرا

hostel ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: مسافرسرا
تعریف: تأسیسات اقامتی ارزانی که اغلب در آن غذا نیز عرضه می شود

مهمانخانه


کلمات دیگر: