اوج لذت جنسی، ارگاسم، شور و هیجان، شور شهوانی، حالت انزال در مقاربت
orgasm
اوج لذت جنسی، ارگاسم، شور و هیجان، شور شهوانی، حالت انزال در مقاربت
انگلیسی به فارسی
شور و هیجان، شور شهوانی، اوج لذت جنسی، حالت انزال در مقاربت
ارگاسم، اوج لذت جنسی، شور و هیجان، شور شهوانی، حالت انزال در مقاربت
انگلیسی به انگلیسی
• culmination of physical and emotional pleasure in sexual intercourse
an orgasm is the moment of greatest pleasure and excitement during sexual activity.
an orgasm is the moment of greatest pleasure and excitement during sexual activity.
اسم ( noun )
مشتقات: orgasmic (adj.), orgastic (adj.)
مشتقات: orgasmic (adj.), orgastic (adj.)
• : تعریف: the climax and release of sexual excitement.
• مشابه: climax
• مشابه: climax
مترادف و متضاد
climax
Synonyms: ejaculation, frenzy, peak, spasm
جملات نمونه
1. to achieve orgasm
به اوج لذت جنسی رسیدن
2. Do we need arousal and orgasm in order to find sexual fulfillment?
[ترجمه ترگمان]آیا ما برای پیدا کردن رضایت جنسی به تحریک و orgasm نیاز داریم؟
[ترجمه گوگل]آیا برای رسیدن به تحقق جنسیت نیاز به تحریک و ارگاسم دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا برای رسیدن به تحقق جنسیت نیاز به تحریک و ارگاسم دارید؟
3. The major function of the male orgasm is the ejaculation of sperm, though not all men ejaculate with orgasm.
[ترجمه ترگمان]وظیفه اصلی ارضا شدن مردانه است، اما نه همه مردها با ارضا شدنه
[ترجمه گوگل]عملکرد اصلی ارگاسم مرد انزال اسپرم است، هرچند که همه مردان با ارگاسم انزال ندارند
[ترجمه گوگل]عملکرد اصلی ارگاسم مرد انزال اسپرم است، هرچند که همه مردان با ارگاسم انزال ندارند
4. William Burroughs claimed to have had a spontaneous orgasm in the wooden shack he built.
[ترجمه ترگمان]ویلیام Burroughs ادعا کرد که در کلبه ای چوبی که ساخته بود به اوج خود رسیده بود
[ترجمه گوگل]ویلیام بررووز ادعا کرد که اوج لذت جنسی خودبخودی در کلبه چوبی ساخته شده است
[ترجمه گوگل]ویلیام بررووز ادعا کرد که اوج لذت جنسی خودبخودی در کلبه چوبی ساخته شده است
5. Male orgasm satisfies male reproductive involvement.
[ترجمه ترگمان]orgasm مرد مشارکت باروری مردانه را ارضا می کند
[ترجمه گوگل]ارگاسم مردانه درگیر دخالت جنسیت مردان است
[ترجمه گوگل]ارگاسم مردانه درگیر دخالت جنسیت مردان است
6. "Trying to have an orgasmic birth defeats the object, " she says, "I just got into this ecstatic state where I had these peaks of orgasm.
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \"تلاش برای داشتن یک تولد orgasmic شی را شکست می دهد،\" من فقط وارد این حالت وجد آمیز شدم، جایی که این اوج of را داشتم
[ترجمه گوگل]او می گوید: 'تلاش برای تولد ارگاسم در جایی شکست می خورد، من فقط به این حالت سکوت کردم که در آن اوج های ارگاسم را داشتم
[ترجمه گوگل]او می گوید: 'تلاش برای تولد ارگاسم در جایی شکست می خورد، من فقط به این حالت سکوت کردم که در آن اوج های ارگاسم را داشتم
7. Orgasm is a when the men and women makes joyous process important level, it is copulative success fundamental condition, also be the highest expression of copulative harmony.
[ترجمه ترگمان]orgasm زمانی است که مردان و زنان سطح شادی و شادی را در سطح مهمی قرار می دهند، این یک شرط اساسی برای موفقیت است، و همچنین بالاترین تجلی هماهنگی copulative نیز خواهد بود
[ترجمه گوگل]ارگاسم زمانی است که مردان و زنان فرایند شادمانی را مهم می دانند، این شرایط بنیادی موفقیت مشترک است، همچنین بالاترین بیان هماهنگی همجنسگرا است
[ترجمه گوگل]ارگاسم زمانی است که مردان و زنان فرایند شادمانی را مهم می دانند، این شرایط بنیادی موفقیت مشترک است، همچنین بالاترین بیان هماهنگی همجنسگرا است
8. After orgasm, the sex organs (and with them the whole body) need some time to return to their unexcited state.
[ترجمه ترگمان]پس از orgasm، اندام های جنسی (و با تمام بدن)به کمی زمان برای بازگشت به حالت unexcited نیاز دارند
[ترجمه گوگل]پس از ارگاسم، ارگان های جنسی (و با آنها تمام بدن) نیاز به زمان دارند تا به حالت غیر منتظره بازگردند
[ترجمه گوگل]پس از ارگاسم، ارگان های جنسی (و با آنها تمام بدن) نیاز به زمان دارند تا به حالت غیر منتظره بازگردند
9. Immediately following orgasm males experience a so - called refractory period.
[ترجمه ترگمان]بلافاصله پس از orgasm، مردان به اصطلاح period به نام دوران refractory تجربه می کنند
[ترجمه گوگل]بلافاصله پس از ارگاسم مردانی دوره ی مقاوم به اصطلاح را تجربه می کنند
[ترجمه گوگل]بلافاصله پس از ارگاسم مردانی دوره ی مقاوم به اصطلاح را تجربه می کنند
10. Women who have never had an orgasm may be suffering from anorgasmia, also known as female orgasm disorder.
[ترجمه ترگمان]زنانی که هرگز به ارگاسم نرسیده اند ممکن است از anorgasmia رنج ببرند، که به اختلال orgasm زن نیز مشهور هستند
[ترجمه گوگل]زنان که هرگز ارگاسم نداشتند ممکن است از ناراحتی ناشی از آنورگاسمی رنج ببرد، همچنین به عنوان اختلال ارگاسم زن شناخته می شود
[ترجمه گوگل]زنان که هرگز ارگاسم نداشتند ممکن است از ناراحتی ناشی از آنورگاسمی رنج ببرد، همچنین به عنوان اختلال ارگاسم زن شناخته می شود
11. Most women polled said they reached orgasm during foreplay, but were most likely to vocalise their enjoyment during their partner's.
[ترجمه ترگمان]بیشتر زنانی که در این نظرسنجی شرکت داشتند گفتند که در طی دوران foreplay به اوج رسیدن خود رسیده اند، اما به احتمال زیاد enjoyment خود را در طول شریک زندگی خود ارضا می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر زنان اظهار داشتند که در طول پیشی گرفتن به اوج لذت جنسی رسیده اند، اما احتمال بیشتری برای لذت بردن از آنها در طول شریک زندگی خود دارند
[ترجمه گوگل]اکثر زنان اظهار داشتند که در طول پیشی گرفتن به اوج لذت جنسی رسیده اند، اما احتمال بیشتری برای لذت بردن از آنها در طول شریک زندگی خود دارند
12. Sure, she’s given you an amazing orgasm by just giving you a blowjob or a handjob.
[ترجمه ترگمان]البته، اون به تو یه ارضا کننده عالی داده فقط با دادن یه ساک زدن به تو
[ترجمه گوگل]مطمئنا، او به شما یک ارگاسم شگفت انگیز داده است فقط با دادن یک ضربه و یا handjob
[ترجمه گوگل]مطمئنا، او به شما یک ارگاسم شگفت انگیز داده است فقط با دادن یک ضربه و یا handjob
13. There's more than one nerve pathway involved : Orgasm is not just a reflex.
[ترجمه ترگمان]بیش از یک مسیر عصبی وجود دارد: orgasm تنها یک واکنش نیست
[ترجمه گوگل]بیش از یک مسیر عصبی وجود دارد ارگاسم فقط یک رفلکس نیست
[ترجمه گوگل]بیش از یک مسیر عصبی وجود دارد ارگاسم فقط یک رفلکس نیست
14. Orgasm is also likely to be similar in transgender and intersex individuals.
[ترجمه ترگمان]orgasm همچنین احتمالا مشابه افراد تغییر جنسیت داده و intersex است
[ترجمه گوگل]ارگاسم نیز احتمالا مشابه در افراد فرانسوی و intersex است
[ترجمه گوگل]ارگاسم نیز احتمالا مشابه در افراد فرانسوی و intersex است
15. K: Kegel Exercises: Pelvic floor exercises performed by women and men to increase muscle strength, control and improve orgasm.
[ترجمه ترگمان]تمرین های Kegel: تمرین های ورزشی که توسط زنان و مردان انجام می شود تا قدرت ماهیچه ای، کنترل و بهبود orgasm را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]تمرینات K Kegel تمرینات کف لگن توسط زنان و مردان انجام می شود تا قدرت عضلانی را افزایش دهند، کنترل و بهبود ارگاسم داشته باشند
[ترجمه گوگل]تمرینات K Kegel تمرینات کف لگن توسط زنان و مردان انجام می شود تا قدرت عضلانی را افزایش دهند، کنترل و بهبود ارگاسم داشته باشند
to achieve orgasm
به اوج لذت جنسی رسیدن
پیشنهاد کاربران
اوج سرخوشی جنسی ، اوج هیجان جنسی ، اوج کامِش
orgasm ( روانشناسی )
واژه مصوب: اوج کامش
تعریف: بالاترین نقطه برانگیختگی جنسی که با احساس لذت شدید و اغلب با انزال و خروج منی در جنس مذکر و انقباضات زهراهی در جنس مؤنث همراه است
واژه مصوب: اوج کامش
تعریف: بالاترین نقطه برانگیختگی جنسی که با احساس لذت شدید و اغلب با انزال و خروج منی در جنس مذکر و انقباضات زهراهی در جنس مؤنث همراه است
کلمات دیگر: