1. an extramarital affair
ماجرای عشقی با شخص ثالث (با غیر همسر)
2. The phenomenon of extramarital affair shows the trend of increasing gradually at present.
[ترجمه ترگمان]پدیده ازدواج خارج از ازدواج روند افزایش تدریجی در حال حاضر را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]پدیده امور خارج از رحم نشان دهنده روند افزایش تدریجی در حال حاضر است
3. Women have extramarital affairs, and her husband divorced.
[ترجمه ترگمان]زنان خارج از ازدواج هستند و شوهرش طلاق گرفته است
[ترجمه گوگل]زنان امور خارج از رحم دارند و شوهرش طلاق گرفته است
4. The incidence of different types of extramarital sex ranged as follows: love objects, friends, strangers and others.
[ترجمه ترگمان]وقوع انواع مختلف روابط جنسی خارج از ازدواج به شرح زیر است: اشیا عشق، دوستان، غریبه ها و دیگران
[ترجمه گوگل]میزان شیوع انواع مختلفی از اختلالات اضطراری به شرح زیر است: عاشق اشیاء، دوستان، غریبه ها و دیگران
5. I had an extramarital affair with my secretary.
[ترجمه ترگمان] من یه رابطه extramarital با منشی داشتم
[ترجمه گوگل]من با دبیر من یک رابطه عاطفی داشتم
6. This paper analyzes Internet extramarital love affair with the method of sociological survey.
[ترجمه ترگمان]این مقاله روابط اینترنتی خارج از ازدواج را با روش بررسی جامعه شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی رابطه عاشقانه اینترنت با روش تحقیق جامعه شناختی پرداخته است
7. The discovery that her husband had an extramarital affair was a rude awakening.
[ترجمه ترگمان]کشفی که شوهرش با آن ها کرده بود، یک بیداری خشن بود
[ترجمه گوگل]کشف این که شوهرش یک رابطه غیرمعمول داشت، بیداری شدید بود
8. They had extramarital and premarital sex behavior as well as non - marriage sexual partners.
[ترجمه ترگمان]آن ها ازدواج و سکس پیش از ازدواج و نیز شریک های جنسی غیر ازدواج داشتند
[ترجمه گوگل]آنها رفتار جنسی جنسی قبل از ازدواج و همسران غیر جنسی ازدواج داشتند
9. Despite the tremendous extramarital sex contains the danger, some people will pursue such a reckless sexual activity.
[ترجمه ترگمان]علی رغم رابطه جنسی خارج از ازدواج، برخی افراد چنین فعالیت جنسی بی ملاحظه را دنبال خواهند کرد
[ترجمه گوگل]علیرغم جنس فوق العاده ای که در خارج از منزل وجود دارد، خطر وجود دارد، بعضی افراد چنین فعالیت جنسی بی پروا را دنبال می کنند
10. Extramarital infection was the major source of STD transmission.
[ترجمه ترگمان]عفونت extramarital منبع اصلی انتقال STD بود
[ترجمه گوگل]عفونت ادرارآور منبع اصلی انتقال STD بود
11. Lawyers and presidents appear especially prone to getting trapped in extramarital affairs these days, at least in the view of Hollywood.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که وکلا و رئسای جمهور به خصوص در رابطه با گرفتار شدن در امور خارج از ازدواج در این روزها، حداقل در دیدگاه هالیوود، تمایل دارند
[ترجمه گوگل]وکلا و رؤسای جمهور امروز به نظر می رسد، به خصوص در مورد هالیوود، به خصوص در معرض تداوم امور خارج از رحم قرار دارند
12. We were familiar with each breath, each movement, each thought, and his extramarital activities never diminished our mutual lust.
[ترجمه ترگمان]هر یک از آن ها هر یک از این حرکات، هر یک از آن ها، هر یک از آن ها، هر یک از آن ها فکر می کردند، و فعالیت های جنسی او هرگز شهوت متقابل ما را از بین نمی برد
[ترجمه گوگل]ما با هر نفس، هر جنبش، هر اندیشه آشنا شدیم و فعالیت های غیرمعمول او هرگز میل ما را به هم نزنید
13. By the time we returned to the bar Karen's extramarital virginity had been lost beyond recall. unemployed.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که ما به خانه بار فروشی کارن برگردیم، بکارت خارج از دست رفته بود عاطل
[ترجمه گوگل]در زمانی که ما به نوار بازگشتیم، بکارت غیر مجاز Karen از بین رفته است بیکار
14. The depositions touch on rumors of illegal drug use, extramarital affairs and petty squabbling.
[ترجمه ترگمان]The مبنی بر شایعاتی که قاچاق مواد غیر قانونی است، روابط آن ها با مسائل جزئی و squabbling
[ترجمه گوگل]هشدارها در مورد شایعات مربوط به مصرف مواد مخدر غیرقانونی، امور خارج از رحم و سوء تفاهمهای جنسی سخن می گویند