کلمه جو
صفحه اصلی

lizard


معنی : سوسمار، طفیلی، مارمولک، بزمجه
معانی دیگر : (جانور شناسی) مارمولک، چلپاسه، کرباسو، بزمجه (انواع خزندگان زیر راسته ی sauria و راسته ی squamata)

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) مارمولک، سوسمار، بزمجه


مارمولک، سوسمار، بزمجه، طفیلی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of numerous reptiles with rough scaly skin, four legs, and a long tapering tail.

(2) تعریف: the skin of a lizard made into leather.

• any of a number of four-legged reptiles with scaly skin and long tapering tails
a lizard is a reptile with short legs and a long tail.

مترادف و متضاد

سوسمار (اسم)
crocodile, lizard, iguana, varan

طفیلی (اسم)
vagabond, drone, lizard, rounder, parasite, sponge, sponger

مارمولک (اسم)
lizard

بزمجه (اسم)
lizard

جملات نمونه

1. Whom a serpent has bitten a lizard alarms.
[ترجمه ناشناس] مار مار مارمولک را گاز گرفته است
[ترجمه ترگمان]کسی که یک افعی را گاز گرفته بود
[ترجمه گوگل]مار یک مار زاویه دار است

2. Whom a serpent has bitten fears a lizard.
[ترجمه ترگمان]کسی که یک افعی را گاز گرفته، یک مارمولک است
[ترجمه گوگل]مار یک گربه است که ترس دارد

3. Whom an adder bites, dreads a lizard.
[ترجمه ترگمان]Whom که نیش زننده دارند از یک مارمولک وحشت دارند
[ترجمه گوگل]یک عنکبوت که عصبانی می شود، یک جادوگر را می کشد

4. A little lizard scuttled across the path.
[ترجمه ترگمان]یک مارمولک کوچک از کوره راه دور شد
[ترجمه گوگل]مارمولک کمی در مسیر حرکت کرد

5. A lizard can regenerate its tail.
[ترجمه ترگمان]یک مارمولک می تواند دمش را دوباره احیا کند
[ترجمه گوگل]یک مارمولک می تواند دم خود را بازسازی کند

6. The lizard darted out its tongue at the insect.
[ترجمه ترگمان]مارمولک زبانش را به طرف حشره باز کرد
[ترجمه گوگل]مارمولک زبان خود را در حشرات کشید

7. The lizard flicked out its tongue at a fly.
[ترجمه ترگمان]مارمولک زبانش را به پرواز درآورد
[ترجمه گوگل]مارمولک زبان خود را با پرواز پرواز کرد

8. The lizard baked on the hot rocks.
[ترجمه ترگمان]مارمولک روی صخره های داغ پخت
[ترجمه گوگل]مارمولک بر سنگهای گرم پخته شده است

9. A lizard will regenerate its tail if it's cut off.
[ترجمه ترگمان]یک مارمولک دنب خود را اصلاح می کند اگر قطع شود
[ترجمه گوگل]در صورت قطع شدن، یک مارمولک دم خود را بازسازی می کند

10. A lizard without its tail is at a considerable disadvantage.
[ترجمه ترگمان]یک مارمولک بدون دمش به ضرر قابل توجهی است
[ترجمه گوگل]مارمولک بدون دم آن در معرض قابل توجهی قرار دارد

11. The Lizard complex is composed mainly of serpentinite with gabbro and metamorphosed basic rocks.
[ترجمه ترگمان]مجتمع Lizard عمدتا از serpentinite با gabbro و rocks metamorphosed ساخته شده است
[ترجمه گوگل]مجتمع لازارد عمدتا از سروپنتینیت با سنگ های اساسی گابرو و متامورفوس تشکیل شده است

12. A lizard was basking in the heat of the afternoon sun.
[ترجمه ترگمان]یک مارمولک در گرمای خورشید بعد از ظهر زیر آب شنا می کرد
[ترجمه گوگل]یک مارمولک در گرمای خورشید بعد از ظهر گشاد شد

13. A small, white-backed lizard waddled and hopped across the hot gypsum, moving away from us.
[ترجمه ترگمان]یک مارمولک کوچک با پشت سفید مثل اردک از کنار ما رد شد و از ما دور شد
[ترجمه گوگل]یک مارمولک کوچک و سفید بر روی گچ داغ داغ می کند و از ما دور می شود

14. He watched a lizard scuttle furtively along the join between wall and ceiling, and disappear into a crevice.
[ترجمه ترگمان]به مارمولک نگاه می کرد که دزدانه از میان دیوار و سقف سرک می کشید و به درون شکاف ناپدید می شد
[ترجمه گوگل]او یک جادوگر مارمولک را به طور ناگهانی در امتداد اتصال بین دیوار و سقف تماشا کرد و به یک شکاف ناپدید شد

پیشنهاد کاربران

افتاب پرست

مارمولک . سوسمار. نوعی خزنده

سوسمار . . . . مارمولک. . . . بزمجه. . . .

مارمولک سوسمار

🦎🦎 مارمولک

سوسمار یا مارمولک و نوعی خزنده

سوسمار

🦎معنی این واژه ( مارمولک ) است . 🦎☺


کلمات دیگر: