1. his promotion was a fix
ارتقای رتبه ی او با نادرستی انجام شد.
2. the promotion of a new stock company
تبلیغ برای یک شرکت سهامی جدید
3. captain javadi's promotion was delayed for two years
ترفیع سروان جوادی دو سال به تعویق افتاد.
4. levels of promotion
مدارج ترفیع
5. to rate a promotion
استحقاق ترفیع داشتن
6. he is ineligible for promotion
او حایز شرایط لازم برای ترفیع نیست.
7. he was given a promotion and a salary adjustment of nine percent
به او ترفیع دادند و حقوقش را به میزان نه درصد تعدیل کردند.
8. he is not worthy of promotion
او استحقاق ترفیع را ندارد.
9. he may have queered his own promotion
ممکن است که ترفیع خود را به مخاطره انداخته باشد.
10. a serious illness ruined his chances of promotion
یک بیماری سخت شانس ارتقای رتبه ی او را از میان برد.
11. If they want promotion, United have got to pull their socks up.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها بخواهند ترفیع بگیرند، ایالات متحده باید جوراب های خود را بالا بکشد
[ترجمه گوگل]اگر آنها به ارتقاء نیاز داشته باشند، باید جوراب های خود را بالا ببرند
12. I have every confidence in his promotion.
[ترجمه ترگمان]من به ترفیع او اعتماد کامل دارم
[ترجمه گوگل]من اعتماد به نفس او را در ارتقاء خود دارم
13. She won her promotion by deceit.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر فریب دادن ترفیع او برنده شد
[ترجمه گوگل]او فریب ارتقاء او را به دست آورد
14. It's just not realistic to expect a promotion so soon.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی اینکه به زودی ترفیع پیدا کنید، واقع گرایانه نیست
[ترجمه گوگل]فقط به زودی انتظار چنین تبلیغی را نداریم
15. Kelly's promotion means more money and more responsibility.
[ترجمه ترگمان]ترفیع کلی به معنای پول بیشتر و مسیولیت بیشتر است
[ترجمه گوگل]ارتقاء کلی به معنای پول بیشتر و مسئولیت بیشتر است
16. The new job is a promotion for him.
[ترجمه ترگمان]این شغل جدید برای او یک تبلیغ است
[ترجمه گوگل]شغل جدید ارتقاء اوست
17. If you really want the promotion, you'll have to be more assertive.
[ترجمه ترگمان]اگر واقعا ترفیع بگیری، باید بیشتر بااعتماد به نفس باشی
[ترجمه گوگل]اگر واقعا میخواهید ارتقاء دهید، باید بیشتر قاطع باشید
18. His promotion to manager was a popular appointment.
[ترجمه ترگمان]ترفیع او به سمت مدیر یک قرار ملاقات محبوب بود
[ترجمه گوگل]ارتقاء او به مدیر یک قرار ملاقات محبوب بود
19. Promotion will mean that I'm immediately above him in rank.
[ترجمه ترگمان]Promotion به این معنی خواهد بود که من بلافاصله از او بالاتر هستم
[ترجمه گوگل]ارتقاء به این معناست که من بلافاصله بالاتر از او در رتبه است
20. She claimed she was repeatedly passed over for promotion.
[ترجمه ترگمان]او ادعا کرد که بارها به خاطر ترفیع مقام خود را از دست داده است
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که بارها و بارها برای ارتقاء داده شده است