آتش دوستانه
friendly fire
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• (military) gun and ammunition fire that is shot by soldiers from one's own army (and not by the enemy army)
in warfare, friendly fire is gunfire or bombing that comes from your own side, especially when it kills or injures members of its own army.
in warfare, friendly fire is gunfire or bombing that comes from your own side, especially when it kills or injures members of its own army.
جملات نمونه
1. Three soldiers were killed by friendly fire when a mortar bomb hit their truck.
[ترجمه ترگمان]سه نفر از سربازان با آتش خودی خود را کشته بودند که یک بمب خمپاره به کامیونت آن ها برخورد کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک بمب خمپاره به کامیون خود وارد شد، سه سرباز توسط آتش دوستانه کشته شدند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک بمب خمپاره به کامیون خود وارد شد، سه سرباز توسط آتش دوستانه کشته شدند
2. Several soldiers were killed in friendly fire due to a mistake by allied forces.
[ترجمه ترگمان]چندین سرباز به علت اشتباه نیروهای متفق در آتش دوستانه کشته شدند
[ترجمه گوگل]به دلیل اشتباه نیروهای متحد، چندین سرباز در اثر آتش سوزی کشته شدند
[ترجمه گوگل]به دلیل اشتباه نیروهای متحد، چندین سرباز در اثر آتش سوزی کشته شدند
3. Friendly fire is included; that's the euphemism which aroused such anger at the Gulf War inquest in Oxford this spring.
[ترجمه ترگمان]آتش دوستانه عبارت است از euphemism که این خشم را در جریان تحقیق جنگ خلیج در بهار امسال برانگیخت
[ترجمه گوگل]آتش دوستانه گنجانده شده است این عصب شناسی است که در جوار آکسفورد چنین بهار در خلال جنگ خلیج فارس چنین خشم ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]آتش دوستانه گنجانده شده است این عصب شناسی است که در جوار آکسفورد چنین بهار در خلال جنگ خلیج فارس چنین خشم ایجاد کرده است
4. But what really hurts is the friendly fire.
[ترجمه ترگمان]اما آنچه که واقعا دردناک است آتش دوستانه است
[ترجمه گوگل]اما آنچه که واقعا صدمه می زند، آتش دوستانه است
[ترجمه گوگل]اما آنچه که واقعا صدمه می زند، آتش دوستانه است
5. Are you saying Bell was hit by friendly fire?
[ترجمه ترگمان]یعنی میگی بل توسط یه آتش دوستانه برخورد کرده؟
[ترجمه گوگل]آیا شما می گوئید بل با آتش دوستانه برخورد شد؟
[ترجمه گوگل]آیا شما می گوئید بل با آتش دوستانه برخورد شد؟
6. The corners are bent on my Friendly Fire, and someone stole my Wolf Blitzer.
[ترجمه ترگمان]گوشه ها به سمت آتش خودی من خم شده و یه نفر \"گرگ blitzer\" منو دزدیده
[ترجمه گوگل]گوشه ها به آتش دوست من خم شده اند و کسی گرگ بلیتزر را به سرقت برده است
[ترجمه گوگل]گوشه ها به آتش دوست من خم شده اند و کسی گرگ بلیتزر را به سرقت برده است
7. He was accidentally killed by friendly fire.
[ترجمه ترگمان]اون تصادفا توسط یه آتش دوستانه کشته شد
[ترجمه گوگل]او به طور تصادفی توسط آتش دوستانه کشته شد
[ترجمه گوگل]او به طور تصادفی توسط آتش دوستانه کشته شد
8. Two US Marines were killed by friendly fire today.
[ترجمه ترگمان]امروز دو تفنگدار آمریکایی با آتش دوستانه کشته شدند
[ترجمه گوگل]امروزه دو تفنگدار آمریکایی توسط آتش دوستانه کشته شدند
[ترجمه گوگل]امروزه دو تفنگدار آمریکایی توسط آتش دوستانه کشته شدند
9. The former NFL player was killed by friendly fire while on duty in Afghanistan.
[ترجمه ترگمان]بازیکن سابق NFL در حین انجام وظیفه در افغانستان توسط آتش دوستانه کشته شد
[ترجمه گوگل]بازیکنان سابق NFL در حالی که در وظیفه در افغانستان بودند، توسط آتش دوستانه کشته شدند
[ترجمه گوگل]بازیکنان سابق NFL در حالی که در وظیفه در افغانستان بودند، توسط آتش دوستانه کشته شدند
10. Few details were released of the precise circumstances of the friendly fire incidents which caused the casualties.
[ترجمه ترگمان]جزئیات کمی از شرایط دقیق حوادث آتش سوزی که منجر به تلفات جانی شد، منتشر شد
[ترجمه گوگل]اندکی جزئیات از شرایط دقیق وقایع آتش نشانی دوستانه که موجب تلفات شد، منتشر شد
[ترجمه گوگل]اندکی جزئیات از شرایط دقیق وقایع آتش نشانی دوستانه که موجب تلفات شد، منتشر شد
11. Wednesday he re-introduced Kevin Pollak, injured and disfigured by friendly fire in the Gulf War.
[ترجمه ترگمان]روز چهارشنبه او کوین Pollak را معرفی کرد که براثر آتش سوزی در جنگ خلیج فارس مجروح و از شکل افتاده بود
[ترجمه گوگل]روز چهارشنبه او کوین پولاک را مجددا معرفی کرد، در اثر جنگ دوستانه در جنگ خلیج زخمی شد و مجروح شد
[ترجمه گوگل]روز چهارشنبه او کوین پولاک را مجددا معرفی کرد، در اثر جنگ دوستانه در جنگ خلیج زخمی شد و مجروح شد
12. One step forward. New hope for truth about the victims of friendly fire.
[ترجمه ترگمان]یک قدم به جلو امید جدید به حقیقت در مورد قربانیان آتش دوستانه
[ترجمه گوگل]یک قدم به جلو امید جدید به حقیقت در مورد قربانیان آتش دوستانه
[ترجمه گوگل]یک قدم به جلو امید جدید به حقیقت در مورد قربانیان آتش دوستانه
13. Ms Lynch was injured and captured by Iraqi forces, and Tillman was killed by friendly fire.
[ترجمه ترگمان]خانم لینچ مجروح شد و توسط نیروهای عراقی دستگیر شد و Tillman Tillman بوسیله آتش دوستانه کشته شد
[ترجمه گوگل]خانم لینچ مجروح شد و توسط نیروهای عراقی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و تیلمن توسط آتش دوستانه کشته شد
[ترجمه گوگل]خانم لینچ مجروح شد و توسط نیروهای عراقی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و تیلمن توسط آتش دوستانه کشته شد
14. Lightning Lizards, Thunder Lizards and Storm Wyrms no longer friendly fire - their attacks only hit hostile targets.
[ترجمه ترگمان]رعد و برق، رعد و برق، رعد و برق، دیگر آتش دوستانه ای ندارد - حملات آن ها تنها به اهداف خصمانه می رسد
[ترجمه گوگل]مارمولک های رعد و برق، مارمولک های تندر و طوفان ها دیگر آتش سوزی نیستند - حملات آنها فقط هدف های خصمانه قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]مارمولک های رعد و برق، مارمولک های تندر و طوفان ها دیگر آتش سوزی نیستند - حملات آنها فقط هدف های خصمانه قرار می گیرند
پیشنهاد کاربران
آتش به خودی
آسیب دیدن بواسطه شلیک بمب یا سلاح از طرف خودی
یاد کانتر افتادم
فرندی فایرو باز میکردیم همگروهیمونو میکشتیم
فرندی فایرو باز میکردیم همگروهیمونو میکشتیم
آتش خودی
friendly fire ( علوم نظامی )
واژه مصوب: آتش خودی
تعریف: آتشی که براثر آن نیروهای خودی به صورت اتفاقی یا اشتباهی کشته یا زخمی شوند
واژه مصوب: آتش خودی
تعریف: آتشی که براثر آن نیروهای خودی به صورت اتفاقی یا اشتباهی کشته یا زخمی شوند
کلمات دیگر: