کلمه جو
صفحه اصلی

make the most of something

پیشنهاد کاربران

تعریف:use a good situation to get the best possible result

بهترین استفاده مفید را از چیزی کردن

اصطلاح ) حداکثر استفاده و بهره را از چیزی بردن، حداکثر لذت ممکن را از چیزی بردن، به بهترین نحو ممکن چیزی را بکار گرفتن
Mary knows how to make the most of her talents
مری میداند که چگونه از استعدادهایش به بهترین شکل ممکن استفاده کند!
We're only in Paris for a day, so let's make the most of it
ما فقط برای یکروز در پاریس هستیم پس بیا حداکثر لذت رو ازش ببریم!

بیشترین بهره را از چیزی بردن

به بهترین نحو ممکن از چیزی بهره بردن
به نحو احسن از چیزی بهره بردن

کمال استفاده را از چیزی بردن


کلمات دیگر: