کلمه جو
صفحه اصلی

faculties

انگلیسی به فارسی

دانشکده ها، استعداد، قوه ذهنی، استادان دانشکده یا دانشگاه، استعداد فکری


جملات نمونه

1. mankind's intellectual faculties
استعدادهای فکری انسان

2. man's apprehensive faculties
استعدادهای ادراکی بشر

3. in command of one's faculties
مشاعر خود را در اختیار داشتن

4. the slow degeneration of the patient's faculties
از دست رفتن تدریجی مشاعر بیمار

5. he is not in command of his faculties
او مشاعر خود را از دست داده است.

6. when he reached ninety, he gradually lost his faculties
به نود سالگی که رسید کم کم قوای دماغی خود را از دست داد.

پیشنهاد کاربران

توانایی



دانشکده ها

حواس , مشاعر , حواس پنجگانه

قوه ذهنی

the full use of your mental faculties


کلمات دیگر: