کلمه جو
صفحه اصلی

conveyor


معنی : حامل، ناقل
معانی دیگر : conveyer ناقل

انگلیسی به فارسی

( conveyer ) ناقل، حامل


نوار نقاله، حامل، ناقل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that conveys.

(2) تعریف: a mechanical device, such as a continuous chain or belt, used to convey materials from one place to another.

• someone or something which conveys; conveyor belt (apparatus for transporting material from place to place)

دیکشنری تخصصی

[شیمی] نقاله
[عمران و معماری] حمل کننده - نقاله
[مهندسی گاز] ناقل، حامل
[زمین شناسی] نقاله، بالابر، حمل کننده(مصالح ساختمانی) دستگاهی برای حرکت مواد از یک نقطه نقاط دیگر به طور پیوسته .
[صنعت] نقاله، تسمه، حامل، کانوایر
[نساجی] انتقال دهنده مکانیکی
[ریاضیات] نوار نقاله، دستگاه انتقال، ناقل، نقاله، نوار ناقل
[پلیمر] نقاله

مترادف و متضاد

حامل (اسم)
porter, transport, bearer, carrier, vehicle, vector, conveyor, stave, conveyer

ناقل (اسم)
teller, transporter, vehicle, conveyor, conveyer

جملات نمونه

1. conveyor belt
تسمه ی رسانگر،تسمه نقاله،نوار رسانگر

2. belt conveyor
(مکانیک) نقاله ی تسمه ای

3. Lift it out of the conveyor belt.
[ترجمه ترگمان] از تسمه conveyor بلندش کن
[ترجمه گوگل]آن را از نوار نقاله خارج کنید

4. We lifted our baggage from the conveyor belt.
[ترجمه ترگمان] ما چمدون هامون رو از تسمه انتقال برداشتیم
[ترجمه گوگل]ما چمدان خود را از نوار نقاله بلند کردیم

5. The damp bricks went along a conveyor belt into another shed to dry.
[ترجمه ترگمان]آجر خیس از تسمه conveyor به اتاق دیگر رفت تا خشک شود
[ترجمه گوگل]آجرهای مرطوب در کنار یک تسمه نقاله به خشکی رفته بودند

6. Mr Kelloway has been developing a rear cross conveyor, which will allow two swathes to be combined in one row.
[ترجمه ترگمان]آقای Kelloway در حال توسعه یک نوار نقاله cross است که اجازه می دهد دو بخش در یک ردیف ترکیب شوند
[ترجمه گوگل]آقای Kelloway در حال توسعه یک نوار نقاله عقب، که اجازه می دهد دو swathes در یک ردیف ترکیب شده است

7. A conveyor carries lettuce from the fields into trucks.
[ترجمه ترگمان]یک نوار نقاله lettuce را از مزارع به کامیون ها حمل می کند
[ترجمه گوگل]یک نوار نقاله کاهو را از میدان به کامیون حمل می کند

8. A conveyor belt lifts the doughnuts out of the grease for a slow ride through a white curtain of falling glaze.
[ترجمه ترگمان]یک تسمه conveyor دونات را از روی روغن به بیرون پرتاب می کند و از میان پرده سفیدی که در حال افتادن است، عبور می کند
[ترجمه گوگل]یک نوار نقاله بلند کردن دونات ها را از گریس برای سوار شدن آهسته از طریق یک پرده سفید از سقوط لعاب

9. A conveyor belt brings you the latest catch, which you then gut, clean and pack for freezing.
[ترجمه ترگمان]تسمه حامل آخرین صید شما را به ارمغان می آورد، که در آن زمان روده، تمیز و بسته برای انجماد نگه دارید
[ترجمه گوگل]یک تسمه نقاله به ارمغان می آورد آخرین تکه تکه شدن را که بعد از آن خنک می شود، تمیز و بسته به انجماد می دهد

10. Between each row of operators, a conveyor belt delivers brightly colored trays of material to each work station.
[ترجمه ترگمان]بین هر ردیف از اپراتورها، یک نوار نقاله trays رنگارنگ مواد را به هر ایستگاه کاری تحویل می دهد
[ترجمه گوگل]بین هر ردیف اپراتورها، یک نوار نقاله، سینی های رنگی رنگی را برای هر ایستگاه کاری ارائه می دهد

11. Bodies come into the section on a conveyor and are directed automatically into a buffer store.
[ترجمه ترگمان]اجساد به بخش نوار نقاله وارد می شوند و به طور خودکار به یک انبار بافر تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]بدنها به بخش بر روی یک نوار نقاله می آیند و به طور خودکار به یک فروشگاه بافر هدایت می شوند

12. On to one conveyor belt go cans and plastic bottles.
[ترجمه ترگمان]بر روی یک نوار نقاله، قوطی های پلاستیکی و بطری های پلاستیکی
[ترجمه گوگل]به یک تسمه نقاله بروید قوطی ها و بطری های پلاستیکی

13. They then fall on to a conveyor belt which tips them into a wooden box.
[ترجمه ترگمان]سپس به نوار نقاله برخورد می کنند که آن ها را به یک جعبه چوبی راهنمایی می کند
[ترجمه گوگل]سپس آنها را به یک تسمه نقاله متصل می کنند که آنها را به یک جعبه چوبی هدایت می کند

14. When the conveyor belt stops, out come the text books.
[ترجمه ترگمان]وقتی تسمه conveyor متوقف می شود، کتاب های متن باز می شوند
[ترجمه گوگل]هنگامی که کمربند نقاله متوقف می شود، کتاب های متنی را بیرون می آوریم

پیشنهاد کاربران

جابجاگر

تسمه نواری/رونده
خط نواری/تسمه ای/رونده

نوار جابجایی/جابجاگر/رساننده/ترابر
تسمه جابجایی/جابجاگر/رساننده/ترابر

نوار نقاله

تسمه نقاله

نقاله


کلمات دیگر: